به گزارش سرویس دفاع و امنیت حلقه وصل، در جهان امروز و با ظهور قدرت های جدید نظامی، یکی از مولفه های مهمی که در توان رزمی کشورها محاسبه می شود، قدرت بخش دریایی آنهاست. شاخص هایی مثل تعداد شناورها، نوع آنها و قدرت آتشی که با خود به همراه دارند از جمله محورهایبسیار مهم در این زمینه به حساب می آید. با توجه به این موارد، نگاهی موشکافانه به توانمندی واقعی برخی نیروهای پر ادعا و قلدر در قاره اروپا و حتی در کشورهایی که ادعای ابرقدرتی دارند، نکات بسیار جالب و قابل تاملی را درباره وضعیت واقعی این کشورها و کاهش قدرت و عقب ماندگی آنها از پیشرفت نیروهای دریایی سایر کشورها نشان می دهد.
با توجه به اینکه اروپا در گذشته یکی از قطب های دریایی نظامی در جهان محسوب می شد، در ادامه به وضعیت کشورهای آلمان، فرانسه و انگلستان به صورت خاص در بحث شناورهای سطحی رزمی خواهیم پرداخت تا وضعیت امروز آنها بهتر مشخص شود.
مشخصا در بحث شناورهای رزمی، اعداد و ارقام بیش از هر بحث دیگر می تواند کمک کننده باشد. قبل از آغاز بحث در خصوص قاره اروپا بد نیست اشاره هایی هر چند کوتاه به ناوهای سنگین برخی از کشورهای جهان داشته باشیم. برای نمونه در نیروی دریایی کره جنوبی ناوشکن های کلاس Chungmugong Yi Sun-sin با وزن ۵۵۰۰ تن و ۶۴ سلول پرتاب موشک با ترکیبی از تسلیحات ضد هوایی، ضد کشتی، ضد زیردریایی و موشک های کروز حمله به اهداف زمینی وجود دارد. در همین نیرو ناوشکن های سنگین کلاس سوجونگ کبیر وجود دارند که با وزنی در حدود ۱۱ هزار تن در حالت بارگیری کامل شامل ۱۲۸ سلول عمودی پرتاب موشک و ۱۶ تیر موشک کروز ضد کشتی در پرتابگرهای مایل هستند.
ناو Yulgok Yi I از کلاس سوجونگ کبیر
در نیروی دریایی چین دو شناور سنگین اصلی یعنی ناوشکن های تایپ ۰۵۲ دی و ناوشکن ها یا به عبارت دیگر رزم ناوهای تایپ ۰۵۵ حضور دارند که اولی دارای وزن ۷۵۰۰ تن و ۶۴ سلول پرتاب موشک عمودی و دیگری نیز دارای وزن نهایی ۱۲ هزار تن بوده و از ۱۱۲ تیر سلول پرتاب عمودی موشک بهره می برد. نمونه های چینی نیز به صورت کامل به موشک های ضد هوایی، ضد کشتی، ضد زیردریایی و همچنین موشک های کروز برد بلند حمله به اهداف زمینی مجهز شده اند.
ناو Nanchang از تایپ ۰۵۵
در روسیه ناوهای محافظ کلاس گروشکوف را داریم که با وزنی در حدود ۵۵۰۰ تن در مدل های اولیه دارای ۴۸ و در مدل های جدید تر دارای ۵۶ سلول پرتاب عمودی برای موشک های ضد کشتی و حمله به اهداف زمینی سری کالیبر، یاخونت و یا زیرکُن و همچنین سری موشک های پدافندی سری Redut است. در آمریکا نیز ناوشکن های آرلی برک به عنوان ستون فقرات اصلی شناورهای رزمی این کشور وزنی در حدود ۸ الی ۹۵۰۰ داشته و بسته به نوع تعریف شده آن بین ۹۰ تا ۹۶ سلول پرتاب عمودی برای شلیک طیف وسیعی از موشک های آفندی و پدافندی مثل سری تاماهاوک و استاندارد است.
حالا با فرض داشتن این اعداد، بهتر است به سراغ وضعیت سه کشور مشهور اروپایی و قدرت نظامی آنها در بخش دریایی برویم.
ناوشکن آمریکایی USS Ross از کلاس آرلی برک
ژرمن ها؛ شناورهای سنگین با چینش تسلیحاتی قابل تامل
آلمان به عنوان یکی از کشورهای مهم در اتحادیه اروپا و ناتو، در سالهای اخیر هزینه های فراوانی را در بخش نظامی انجام داده ولی به دلایلی مختلفی هنوز در این بخش به صورت کلی و به صورت خاص در بخش دریایی، دارای مشکلات و تفکرات عجیب است. آلمان بعد از فروپاشی شوروی سابق و یکی شدن دو طرف دیوار برلین، برای مدتی بحث کاهش توان نیروهای نظامی خود را در دستور کار قرار داد و کاهش نیروی انسانی و کاهش دادن واحدهای رزمی و میزان تسلیحات عملیاتی برای مدت های طولانی در این کشور انجام شد. اما بعد از وقوع حوادث شرق اوکراین در سال ۲۰۱۴ کشورهای اروپایی با پی بردن به درکی جدید از فضای امنیتی حاکم بر جهان، افزایش هزینه های نظامی و توسعه پلتفرم های جدید را در دستور کار قرار دارند.
در حوزه دریایی، نیروی دریایی آلمان در ماه های اخیر توسعه یک کلاس جدید از زیردریایی های تهاجمی دیزل الکترونیک را بر اساس مدل تایپ ۲۱۲ آغاز کرده و با نروژی ها در این طرح شریک شده است. در این طرح جدید با زیردریایی سنگین تر و با طول بیشتر نسبت به مدل تایپ ۲۱۲ رو به رو هستیم که از سطح پنهان کاری بالاتری برخوردار بوده و توان حمل موشک های ضد کشتی و حمل به اهداف زمینی را دارد. بسته به پروفایل پروازی این موشک بین ۲۰۰ تا ۵۵۰ کیلومتر برد دارد ولی در مقایسه با موشک های اصلی و بزرگ در این کلاس هنوز در مولفه برد در رده پایین تری قرار می گیرد. برای نمونه موشک های سری تاماهاوک و کلاب روسی همگی در کلاس بالای ۱۰۰۰ کیلومتر برد دارند.
وضعیت ناوگان زیر سطحی آلمان ها به این صورت خواهد بود که استخوان بندی اصلی بر پایه ۶ فروند زیردریایی تایپ ۲۱۲ و ۲ فروند از مدل جدیدتر یعنی تایپ ۲۱۲ سی دی قرار می گیرد. ۶ فروند اول به موشک های کروز مجهز نشده اند و صرفا در بحث ضد کشتی به اژدر مجهز هستند. با تمام این مسائل شاید بتوان ناوگان زیر سطحی آلمان را از نقاط قوت آلمانی ها حساب کرد، جایی که طراحی خوب و تاکید بر بحث پنهانکار در کنار توسعه توان پیشران های مستقل از هوا مدت زمان کافی در بحث زیر آب ماندن و نزدیک شدن به اهداف را به آنها اعطاء می کند. در اینجا است که وضعیت شناورهای جدید نیروی دریایی آلمان در بخش سطحی، سوال برانگیز می شود.
آلمان ها در دوره نهایی جنگ سرد طرح های جدید برای توسعه دو کلاس از ناوهای محافظ را انجام دادند که نتیجه مطالعات آن دوره ۴ فروند ناو محافظ کلاس Brandenburg با ماموریت تخصصی ضد زیردریایی و ۴ فروند ناو محافظ کلاس Sachsen در نقش ضد هوایی بود. این شناورها به طور کلی دارای ترکیبی قابل قبولی از همه توانمندی ها در نقش ضد زیردریایی، ضد هوایی و ضد سطحی هستند اما نکته مهم دو طرح جدید آلمانی ها در بحث شناورهای سطحی است. ناوهای محافظ کلاس Baden-Württemberg در دهه اول قرن جدید میلادی فاز طراحی مفهومی خود را پشت سر گذاشته و در اینجا آلمان ها مرتکب یک اشتباه بزرگ شدند. شناورهای مورد نظر صرفا با توجه به شرایط سیاسی آن دوره در جهان توسعه پیدا کرده و با وجود داشتن وزن بالا- بیش از ۷ هزار تن - و داشتن توانایی ماندگاری در دریا برای مدتی در حدود ۵ هزار ساعت در سال، در حوزه تسلیحاتی یک شناور کم توان و اصطلاحا ضعیف تلقی می شود.
ناو Schleswig-Holstein از کلاس Brandenburg
فقط ۸ تیر موشک هارپون، دو پرتابگر موشک های دفاع نزدیک RIM ۱۱۶، دو سامانه دفاع نزدیک بر اساس توپ های تک لول ۲۷ میلی متری، یک قبضه توپ اصلی ۱۲۷ میلی متری و تعدادی مسلسل سبک مجموعه تسلیحات ۴ شناور این کلاس را تشکیل می دهد. نیروی دریایی آلمان در دوره طراحی و اعلام نیاز برای این شناور صرفا حضور در درگیری های سطح پایین و انجام ماموریت های صلح بانی، کنترل و نظارت دریایی و یا مبارزه با دزدان دریایی را در نظر داشته است. نکته مهم این است که برای انجام ماموریت های صلح بانی و یا مقابله با دزدی دریایی مشخصا گزینه منطقی تر طراحی های سبک تر و ارزان قیمت تر است.
با احتساب ارزش یورو در سال ۲۰۰۷ میلادی، هر کدام از ۴ ناو مورد نظر بهایی در حدود ۷۷۵ میلیون یورو داشتند که رقم بسیار سنگینی به حساب می آید و برآورد به روز آن، قریب ۱ میلیارد دلار یعنی حدود ۲۷ هزار میلیارد تومان برای یک فروند از این شناورها خواهد شد.
ناو Hessen از کلاس Sachsen
در هر صورت شاید بتوان گفت در زمان توسعه پروژه ناوهای کلاس Baden-Württemberg، آلمانی ها تصور دقیقی از وضعیت آینده نداشته اند. اما مسئله مورد نظر زمانی عجیب می شود که طرح جدید آلمانی ها برای ناوهای محافظ جدید موسوم به F ۱۲۶ را مورد بررسی قرار می دهیم. نکته اول این که ناوهای این کلاس با داشتن وزنی بیش از ۹ هزار تن، سنگین ترین شناورهای رزمی سطحی هستند که بعد از جنگ جهانی دوم وارد خدمت نیروی دریایی آلمان می شوند و قرار است در سال ۲۰۲۸ میلادی اولین فروند از این شناورها وارد خدمت نیروی دریایی شود.
آلمانی ها برای به خدمت گیری بین ۴ الی ۶ فروند از این ناوها برنامه ریزی کرده اند و این کشتی ها قرار است جایگزین ناوهای کلاس Brandenburg شوند. نکته جالب این که شناورهای مورد نظر با این میزان از وزن قاعدتا در رده ناوشکن ها قرار می گیرند اما آلمان ها مشخصا هنوز از عبارت ناو محافظ برای نسل جدید کشتی های خود استفاده می کنند.
ناو Nordrhein-Westfalen از کلاس Baden-Württemberg
همان طور که اشاره شد، وزنی بالای ۹ هزار تن و طول ۱۶۶ متر قاعدتا انتظار یک چینش بسیار سنگین تسلیحاتی را ایجاد می کند اما اطلاعات منتشر شده اصولا مسئله دیگری را نشان می دهد. فقط ۸ تیر موشک کروز ضد کشتی و حمله به اهداف زمینی، ۱۶ سلول پرتاب عمودی مارک ۴۱ برای ۶۴ موشک پدافندی سری ESSM با برد حدود ۵۰ کیلومتر (هر سلول ۴ تیر موشک)، ۲ سامانه دفاع نزدیک موشکی RIM ۱۱۶، یک قبضه توپ ۱۲۷ میلی متری، ۲ قبضه توپ ۲۷ میلی متری تک لول و سیستم های پرتاب اژدر سبک تسلیحات این ناو را تشکیل می دهد.
نمایه گرافیکی از طرح شناور آینده آلمان موسوم به پروژه F ۱۲۶
مشخصا در طراحی اولیه ناوهای این کلاس نیازمندی های نبرد های آینده و تهدیدات جدید برای طراحان این شناور مشخص شده بوده اما همچنان شاهد هستیم که با وجود وزن و طول زیاد همچنان خبری از تسلیحات کافی نبوده و عملا قدرت آتش این ناو در بسیاری از شناورهایی در تناژ کم تر از ۵ و حتی ۴ هزار تن نیز قابل دسترسی بوده است. عدم وجود موشک های پدافندی و کروز برد بلند نیز از جمله مسائل قابل توجه در شناورهای این کلاس بوده و مسئله جالب این که در سال ۲۰۲۰ میلادی قیمت برای هر فروند از ناوهای این کلاس به همراه بحث آموزش خدمه در حدود ۱ میلیارد و ۳۷۰ میلیون یورو اعلام شده است.
برای این که یک برآورد سریع و فشرده از وضعیت نیروی دریایی آلمان داشته باشیم به این اعداد توجه کنید. در بهار سال جاری، یکی از دو ناو هواپیمابر چینی یک دوره استقرار را در آب های اطراف این کشور آغاز کرد. تیم شناورهای محافظ این ناو هواپیمابر شامل یک رزم ناو تایپ ۰۵۵، دو ناوشکن تایپ ۰۵۲ دی و یک فروند ناو محافظ ۰۵۴ بودند. به طور کلی این ۴ شناور روی هم، نزدیک به ۲۷۲ پرتابگر عمودی موشک با ترکیبی از موشک های برد بلند کروز حمله به اهداف زمینی، موشک های ضد کشتی و پدافندی و ضد زیردریایی دارند و این در حالی است که تعداد کل سلول های پرتاب عمودی موشک در نیروی دریایی آلمان ۱۶۰ عدد است و در بسیاری از موارد مثل پدافند دریا پایه برد بلند یا موشک های کروز حمله به اهداف زمینی برد بالا آلمان ها هیچ گونه سلاحی در اختیار ندارد.
انگلستان؛ طرح های عجیب در شناورهای سطحی ادامه دارد
وقتی بخواهیم درباره نیروی دریایی انگلیس صحبت کنیم باید به این مسئله اشاره کنیم که این کشور به نوعی خود را بنیانگذار دریانوردی مدرن در جهان امروز در بخش هم نظامی و غیر نظامی می داند و در گذشته ای نه چندان دور، ابرقدرت دریایی جهان به حساب می آمد. البته این القاب مربوط به سالهای قبل بوده و شرایط امروز انگلستان به شکل خاصی متفاوت شده است.
نیروی دریایی این کشور را باید به صورت کلی به دو بخش سطحی و زیر سطحی تقسیم کرد. بخش زیر سطحی شاید تنها دلیلی است که توانسته تا حدی انگلستان را در حد یک قدرت دریایی در دنیا حفظ کند. ۲ فروند زیردریایی تهاجمی اتمی کلاس Trafalgar، ۴ فروند زیردریایی تهاجمی اتمی کلاس آستیوت که در نهایت به ۷ فروند می رسد و ۴ فروند زیردریایی اتمی حامل موشک های بالستیک کلاس ونگارد دارایی های زیر سطحی این کشور به حساب می آیند. شرکت BAE که عمده سهام آن متعلق به انگلیس است سازنده این زیردریایی ها است. در بخش تسلیحات استراتژیک یعنی موشک های کروز برای زیردریایی های تهاجمی و موشک های بالستیک برای زیردریایی های کلاس ونگارد البته انگلیس مشتری تسلیحات آمریکایی است و از موشک های کروز سری تاماهاوک و موشک های بالستیک مدل ترایدنت ساخت یانکی ها بهره می برد.
اما وقتی به بحث شناورهای سطحی برسیم، موارد عجیب و قابل توجه در نیروی دریایی انگلیس آغاز می شود. در بحث ناوشکن های تایپ ۴۵ باید گفت که سالها مشکلات در بحث سیستم پیشران باعث از کار افتادن این شناورها در دریا شده و در یکی از آخرین موارد نیز حداقل یکی از ناوشکن های این کلاس که به همراه ناوگروه انگلیسی در حال حرکت به منطقه شرق آسیا بود در دریای مدیترانه دچار مشکل شده و ناچار شد که از همراهی با سایر شناورها کنار بکشد.
وقتی نگاهی به ۶ فروند ناوشکن تایپ ۴۵ به صورت عمقی تر داشته باشیم مشکلات و مسائل بیشتری را نیز متوجه خواهیم شد. در این ناوشکن با یک مجموعه ۴۸ فروندی از پرتابگرهای عمودی سری Sylver ساخت فرانسه رو به رو هستیم که برای شلیک موشک های سری Aster به کار می روند و در حال حاضر تا برد ۱۲۰ کیلومتر را پوشش می دهند. ۸ تیر موشک هارپون و ۴۸ تیر موشک ضد هوایی در یک شناور با وزن بیش از ۸ هزار تن و طول ۱۵۲ متر نشان دهنده عدم استفاده صحیح از فضای مناسب در این کشتی ها است. در چند ماه اخیر بحثی مطرح شده که در کنار محل پرتابگرهای عمودی یک سری ۲۴ فروندی از موشک های دفاع هوایی و ضد موشکی کوتاه برد CAMM نیز نصب شود که این ارتقاء برای کل ناوشکن ها احتمالا تا پایان دهه جاری میلادی به طول خواهد انجامید. باز هم خبری از موشک های پدافندی برد بلند در کلاس نزدیک به ۲۰۰ کیلومتر یا بیشتر، قابلیت دفاع ضد بالستیک و یا حمل موشک های کروز حمله به اهداف زمینی نیست.
ناو هواپیمابر ملکه الیزابت در کنار ناوشکن HMS Dragon از ناوشکن های تایپ ۴۵ نیروی دریایی انگلیس
شناورهای این کلاس در بحث موشک های ضد کشتی با مشکلات بودجه ای رو به رو بوده اند و در بهره ای تصمیم به حذف موشک های کروز هارپون از روی ناوهای این کلاس گرفته شد. برنامه جایگزینی موشک های ضد کشتی برای ناوشکن های تایپ ۴۵ نیز از جمله مواردی است که در هفته اخیر دستخوش طوفان بر خواسته در روابط بین پاریس و لندن شده در که در ادامه مطلب به آن اشاره خواهیم کرد.
ناوهای هواپیمابر کلاس ملکه الیزابت در حال حاضر در وضعیت یک ناو عملیاتی و یک ناو همچنان در انتظار دریافت جنگنده های اف ۳۵ بی است. مشکل در بخش این ناوها این است که اصولا این کلاس بر اساس و برای به پرواز در آوردن جنگنده های اف ۳۵ مدل بی ساخته شده اند و حالا با افزایش هزینه، مشکلات و از همه مهم تر بروز تاخیرهای پیاپی در طرح این جنگنده، همچنان یک ناو هواپیمابر انگلیسی را در وضعیت غیر عملیاتی نگاه داشته است.
در حوزه شناورهای سطحی رزمی انگلیسی ها برای آینده چندین طرح در دست اقدام دارند. در این میان دو طرح ناوهای محافظ تایپ ۲۶ و ناوهای محافظ تایپ ۳۱ از دیگران در مراحل پیشرفته تری هستند. شناورهای تایپ ۲۶ با وزنی در حدود ۸ هزار تن در وضعیت بارگیری کامل مجهز به ۴۸ سلول پرتاب موشک عمودی خواهد بود که ۲۴ عدد از آنها برای پرتاب موشک های پدافندی کوتاه برد سری CAMM اختصاص یافته و باقی آنها نیز برای موشک های پدافندی برد بلند تر و موشک های ضد کشتی و کروز حمله به اهداف زمینی استفاده می شود. در بین تمامی طرح های مطرح شده درباره آینده نیروی دریایی انگلیس که جزییات آنها منتشر شده، تقریبا می توان گفت که تایپ ۲۶ به نوعی مسلح ترین آنها به حساب می آید ولی دقت داشته باشید که این شناور نزدیک به ۸ هزار تن وزن در حال بارگیری کامل و طولی در حدود ۱۵۰ متر دارد و در مقایسه با بسیاری از شناورهای روز دنیا از تسلیحات کمتری برخوردار است.
ناو HMS Glasgow - اولین شناور تایپ ۲۶ نیروی دریایی انگلیس در حال ساخت در این کشور
اما اگر به دنبال یک گزینه واقعا قابل توجه در نیروی دریایی انگلیس باشیم باید بگوییم که تایپ ۳۱ گزینه مورد نظر ماست. این به اصطلاح ناو محافظ انگلیسی که بر پایه طرحی موسوم به Arrowhead ۱۴۰ از شرکت Babcock International ساخته خواهد شد وزنی در حدود ۵۷۰۰ تن و طولی در حدود ۱۳۸ متر خواهد داشت. بهای هر فروند از ناوهای این کلاس در حدود ۲۵۰ میلیون دلار اعلام شده اما وقتی به سراغ سیستم های تسلیحاتی این شناور می رویم، سفارش نیروی دریایی انگلیس مایه تعجب است. ۲۴ سلول عمودی پرتاب برای موشک های کوتاه برد پدافند هوایی CAMM تنها تسلیحات موشکی این شناور هستند. یک قبضه توپ ۵۷ میلی متری، ۲ توپ ۴۰ میلی متری و تعدادی مسلسل سبک است.
نمایه گرافیکی از ناو تایپ ۳۱ نیروی دریایی انگلستان
اما نکته جالب این که اخیرا کشور اندونزی ۲ فروند از شناورهای بر پایه طراحی Arrowhead ۱۴۰ را خریداری کرده است. بر اساس اطلاعات موجود در طرح این کشور، نصب ۲۴ سلول پرتاب عمودی موشک پدافندی کوتاه برد، ۳۲ سلول عمودی برای پرتاب موشک پدافندی برد بلند و ۱۶ موشک ضد کشتی است. اصولا طرح Arrowhead ۱۴۰ دارای پتانسیل های بالایی در خصوص حمل مقدار قابل توجهی سلاح است ولی نیروی دریایی انگلیس در اقدامی بسیار سوال برانگیز یک چینش تسلیحاتی بسیار سبک و نامناسب را برای این شناورها انتخاب کرده است.
پروژه FC/ASW در تندباد حوادث بعد از تنش های استرالیا
اما قبل از وارد شدن به بحث نیروی دریایی فرانسه باید پروژه مشترک بین دو کشور فرانسه و انگلیس برای توسعه نسل جدید موشک های کروز به منظور جایگزینی مدل هایی مثل هارپون و اگزوست اشاره کرد. این طرح که به صورت مخفف FC/ASW نامیده می شود تلاشی مشترک بین پاریس و لندن است که برای رسیدن به یک موشک هایپر سونیک با برد ۳۰۰ کیلومتر با قابلیت حمله به اهداف زمینی و دریایی است. این موشک برای حمل و پرتاب از پلتفرم های مختلف دریایی و هوایی در نظر گرفته شده است و یکی از گزینه های مهم برای تسلیح شناورهای تایپ ۴۵ نیروی دریایی انگلیس و جانشینی با موشک های قدیمی هارپون بوده است.
اما بعد از پیمان مشترک بین آمریکا – انگلیس و استرالیا در بحث توسعه زیردریایی اتمی و لغو کردن سفارش استرالیا به فرانسه، پاریس نیز در اقدامی متقابل نشست بین دو کشور در خصوص مسائل مختلف دفاعی از جمله پیش بردن برنامه همین موشک را کنار گذاشته است. هنوز خبر جدیدی از سرنوشت این پروژه موشکی منتشر نشده است.
فرانسه و عملکرد سوال برانگیز ناو ها در سواحل سوریه
فرانسوی ها در بخش نظامی و پس از جنگ جهانی دوم، همیشه سعی کردند تا روندی مستقل از کشورهای اروپایی، ناتو و آمریکا را برای خود حفظ کرده و در کنار بحث های سیاست گذاری در توسعه توسعه سیستم های تسلیحاتی نیز اکثرا روندی داخلی را ادامه داده است. فرانسه به عنوان یک کشور هسته ای دارای زیردریایی های حامل موشک های مجهز به کلاهک اتمی بوده و همچنین دارای زیر سطحی های تهاجمی و ناو هواپیمابر مجهز به پیشران هسته ای است. این کشور بعد از آمریکا تنها کشور در دنیا به حساب می آید که اصولا دارای ناو هواپیمابر عملیاتی با پیشران هسته ای است.
در حوزه شناورهای رزمی سطحی باید گفت که ناو هواپیمابر اتمی این کشور به اسم شارگل دوگل مجهز به جنگنده های رافال، از توانایی های نسبتا خوبی برخوردار است ولی در صورت بروز هر گونه مشکل برای این شناور، عملا فرانسه یکی از مهم ترین ابزار اعلام قدرت خود در دریا و در مناطق دور از خانه محروم می شود. در بخش شناورهای رزمی سطحی هم می توان گفت که شناورهای فرانسوی به نسبت سایر همکاران اروپایی خود اشکالات کمتری دارند. در بخش شناورهای رزمی سطحی بزرگ فرانسوی ها دو فروند ناو تخصصی دفاع هوایی به نام کلاس Horizon را در خدمت دارند و ۷ فروند نیز ناو محافظ کلاس Aquitaine در خدمت دارند که برخی از دوستداران علوم نظامی آنها را به اسم پروژه مشترک FREMM بین ایتالیا و فرانسه می شناسند.
ناو تخصصی دفاع هوایی موسوم به کلاس Horizon در حدود ۷ هزار تن وزن و ۱۵۲ متر طول دارد. در مدل مخصوص نیروی دریایی فرانسه ۴۸ سلول پرتاب عمودی موشک از نوع Sylver برای شلیک ترکیبی از ۴۸ تیر موشک های پدافندی آستری ۱۵ یا ۳۰ بهره می برد و در بخش موشک های کروز ضد کشتی نیز به موشک های سری اگزوست بلوک ۳ با برد حدودا ۱۸۰ کیلومتر با قابلیت ثانویه حمله به اهداف زمینی مجهز است. باز هم همان طور که دیده می شود به نسبت نمونه های غیر اروپایی شاخص که در ابتدای گزارش به آنها اشاره شد در سطح پایین تری قرار دارد ولی نسبت به بسیاری از نمونه های اروپایی حداقل در وضع حمله ترکیبی ضد کشتی و حمله به اهداف زمینی در کنار توان پدافندی، وضعیت قابل دفاع تر است.
ناو فرانسوی Forbin از کلاس Horizon
در بخش ناوهای محافظ کلاس Aquitaine اما با یک سری چینش های تسلیحاتی متفاوت طرف هستیم. ناوهای این کلاس که ۷ فروند از آنها برای نیروی دریایی فرانسه ساخته شده در نقش های جنگ ضد هوایی و ضد زیردریایی وارد خدمت شده اند. وزن این شناورها در حدود ۶ هزار تن و طول انها در حدود ۱۴۰ متر است. در ۲ فروند نمونه های مخصوص جنگ ضد هوایی در مجموع ۳۲ پرتابگر عمودی از سری Sylver برای شلیک موشک های آستر ۱۵ یا ۳۰ نصب و ۸ فروند موشک ضد کشتی اگزوست نیز برای این ناوها در نظر گرفته شده است. در سایر شناورهای این کلاس ۱۶ سلول پرتاب عمودی برای شلیک موشک های پدافندی آستر ۱۵ یا ۳۰ نصب شده و ۱۶ سلول نیز برای حمل و پرتاب موشک های کروز حمله به اهداف زمینی از نوع MdCN با برد حدود ۱۰۰۰ کیلومتر در نظر گرفته است. در این گونه هم موشک های کروز ضد کشتی اگزوست بلوک ۳ همچنان وجود دارند.
ناو محافظ Languedoc از کلاس Aquitaine - نیروی دریایی فرانسه
در سال ۲۰۱۸ میلادی و در جریان تجاوز موشکی سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه به تاسیساتی به مراکزی در خاک سوریه بود که عملکرد شناورهای کلاس Aquitaine و موشک های سری MdCN با سوالات بزرگی مواجه شد. اگرچه سه ناو محافظ فرانسوی مجهز به موشک های کروز MdCN در این حمله حاضر شدند، به دلیل آنچه مشکلات فنی خوانده شد دو فروند از ناوها نتوانستند اصولا هیچ موشکی شلیک کنند و تنها یکی از شناورها موفق می شود فقط سه تیر موشک را به سمت سوریه شلیک کند. این اولین استفاده عملیاتی از موشک های مورد نظر بوده که البته مشخصا آنچنان که مورد نظر فرانسوی ها بود، پیش نرفت و عملا مایه آبروریزی شد.
شلیک موشک MdCN از ناو فرانسوی Aquitaine در جریان حمله موشکی به سوریه در سال ۲۰۱۸ میلادی
آنچه در بالا به صورت خیلی فشرده و کلی بیان شد روایتی از وضعیت سه نیروی دریایی تقریبا بزرگ اروپایی بود که در بحث بودجه و داشتن فناوری های نظامی، تقریبا از سایر رقبای خود حداقل در کل قاره سبز در جایگاه بهتری قرار دارند و با کمک تبلیغات و ابزارهای رسانه ای، همچنان خود را یک غول و ابرقدرت نظامی معرفی می کنند. اما با این اوصاف، نکته طنز آمیز ماجرا این است که در چند سال اخیر همین سه کشور اروپایی سودای قرون گذشته و دوران طلایی استعمارگرایی را مجددا به سر داشته و حضور گسترده در مناطقی مثل غرب آسیا و اطراف کشورمان را نیز در دستور قرار داده اند که البته با این وضعیت، می توان متوجه شد بخش عمده ای از این حضور نمایشی است که حتی با دوپینگ تبلیغاتی و لجستیک آمریکا نیز آورده و نتیجه خاصی به دنبال ندارد.