به گزارش حلقه وصل، هشتاد و هشتمین عصرانه ادبی فارس پاسداشت فیروز زنوزی جلالی عصر روز گذشته برگزار شد.
نویسنده متعهد
محسن پرویز سخنگوی انجمن قلم در این مراسم با اشاره به برگزاری چنین جلساتی گفت: یکی از فواید این جلسات ایجاد الفت میان نویسندگان است و دیگری این است که سبب میشود زحمات نویسندگان و شعرا دیده شود.
وی افزود: متاسفانه در حوزه فرهنگ بخصوص اهل قلم کمتر قدر میدانند که این طبیعت همه جای جهان است، اما در ایران پررنگتر است. آقای زنوزی از دوستان خوب و ارزشمند ما هستند اولین داستانهایی که از او خواندم احساسم این بود که نویسنده خوب و متعهدی آن را نوشته است و این احساس دلگرمی را در انسان ایجاد میکند که افراد متعهد مشغول فعالیت هستند.
پرویز در ادامه گفت: کار او واقعا ستودنی است و جمع حاضر میداند که نوشتن کار سختی است و نوشتن یک رمان بزرگ با مجموعه بازنویسیهای آن واقعا تلاش زیادی میطلبد،استمرار در کار نکته دیگری است که در مورد شخصیت او میتوان به آن اشاره کرد.
او اضافه کرد: تسلط بر نقد در کنار نویسندگی دیگر ویژگی زنوزی است و میدانیم که نقد کار ضعیفی است و آقای زنوزی در نقد بسیار قوی هستند. اگر کسی در جلسه نقد او حضور داشته باشد حتما نکتهای از او یاد خواهد گرفت.
سخنگوی انجمن قلم در پایان گفت: فراز و فرودهای زندگی روح انسان را متعالی خواهد کرد و زنوزی در سال جاری با اتفاقاتی روبرو شد که برای او ناگوار بود اما پایداری کرد و آن تندبادها نتوانست قامت رشید او را خمیده کند.
زنوزی جلالی در آثارش دنبال هویت است
یوسف قوجق در بخش دیگری از این برنامه گفت: در جامعه اگر هر قشری مدتی دست از فعالیت بکشد کمبود خدمت آنها به چشم خواهد آمد ولی اگر نویسندگان دست از کار بکشند ظهور و بروز آنچنانی ندارد و در بلند مدت خود را نشان میدهد.
وی افزود: من گاهی از خود سوال میکنم که آیا حاضرم فرزند خودم نیز نویسنده شود که معمولا پاسخم منفی است. جامعه حساس ایرانی باید به مسائل فرهنگی حساسیت نشان دهد و نباید فراموش کرد که نویسندگان و شاعران نقش مهمی در اعتلای فرهنگی دارند.
نویسنده رمان «وقت جنگ دو تارت را کوک کن» گفت: در جوامع ما کمتر کسی را داشتهایم که هم منتقد، هم نویسنده و هم صاحب مقام دولتی باشد و آقای دکتر پرویز این باب را گشودند. سوال من این است که چرا از آقای زنوزی جلالی در فضاهای این چنین استفاده نشد در حالی که او نیز توانمندیهای بسیاری دارد و در جایگاههای فرهنگی از این شخصیت فرهنگی استفاده نکردند.
قوجق در پایان گفت: زنوزی در آثارش دنبال هویت است و این مساله مهمی است که در داستانهایش به جستجوی آن میرود.
«برج 110» یک مانیفست است
کامران پارسینژاد در بخش دیگری از هشتاد و هشتمین عصرانه ادبی فارس، با اشاره به رابطه خود با زنوزی جلالی گفت: او را بالاتر از برادر دوست دارم زیرا بسیار حواسش به من بوده و این نشان دهنده اهمیت افراد در نظر او است. زنوزی گاهی مانند پدر پیگیر کارهای من بوده و حاضر بود از خودش برای دیگران مایه بگذارد.
وی افزود: آزادمنشی و آزادگی و نداشتن مصلحت اندیشی از ویژگیهای شخصیت زنوزی است، او عمر خود را برای ادبیات داستانی گذاشته و با وجود اینکه در نیروی دریایی خدمت کرده اما دغدغه ادبیات داشته و تاثیرگذار بودن برایش بسیار اولویت داشته و مهم بوده است.
این منتقد ادبی در ادامه گفت: مرحوم فردی میگفت از کوتاهترین فرصتهای خود نیز برای نوشتن استفاده کنید و پیوسته بنویسید اما این مایه تاسف است که برخی نویسندگان چهار یا پنج سال میگذرد ولی اثری از آنها منتشر نمیشود.
او با اشاره به جایزه ادبی جلال گفت: جایزه جلال اتفاقی بوده که در دوره آقای پرویز به جایگاه واقعی خود داشت میرسید، اما امروز میبینیم که به چه سرنوشتی دچار شده است.
پارسینژاد گفت: رمان «برج 110» فیروز زنوزی جلالی شاخصترین اثر او محسوب میشود که او هرچه بدست آورده در این اثر خرج کرده، گنجینه واژگان و نثر پخته در این اثر من را به تعجب واداشت و آنقدر واژه در آن هست که گاهی لازم است یک واژهنامه دم دست باشد و ای کاش در پا نوشت این واژگان توضیح داده میشد.
وی افزود: این کتاب به نظرم یک مانیفست در حوزه نثر و جملهبندی است. در این اثر ما با رمانی ساختارگرا روبرو بودیم که مضمون را نیز رها نکرده است. این کتاب میتواند به داستاننویسها کمک کند و آموزنده است.
سرباز ادبیات انقلاب
اکبر خلیلی با اشاره به سابقه همکاری و دوستی خود با فیروز زنوزی جلالی گفت: از داستانهای کوتاه زنوزی متوجه شدم او در آینده نیز یک سرباز خواهد بود، سالهای 69 یا 70 بود که من تازه رمان «ترکههای آلبالو» را نوشته بودم که به منزل او رفتم، این رمان را به او نشان دادم و گفتم چرا نمینویسی، گفت فکر میکنی من میتوانم بنویسم، من گفتم چرا فکر میکنی نمیتوانی و امروز شاهدیم که رمان «برج 110» او منتشر شده است.
وی افزود: این افرادی که امروز اینجا هستند همه سربازان ادبیات هستند که برای انقلاب قلم در دست گرفتند و اولین کاری که کردند مقابله با ادبیات قبل از انقلاب بود و اینها واقعا سرباز ادبیات انقلاب بودند و در جبهههای مختلف قلم زدند و من معتقدم انقلاب را این افراد به دنیا معرفی کردند.
خلیلی در پایان گفت: من دلم میسوزد که ما در خانه نشسته باشیم و بچههایی یمنی در جنگ بسوزند و از خدا میخواهم که خدا به زنوزی عمر دهد تا درمورد بچههای یمن رمان بنویسد.
غیر از زنوزیها سرمایهای نداریم
مصطفی جمشیدی نویسنده ادبیات داستانی با اشاره به اختلاف سلیقهها گفت: آنچه مهم است همسو بودن جهتها با وجود اختلاف سلیقهها است و این همسو بودن است که اولویت دارد.
وی افزود: به نظرم رمان «برج 110» با کتابهای دیگر زنوزی تفاوت دارد و زبان هدف اثر او است و این سبب شده تا کار او به یک رمان مدرن تبدیل شود. مرگ آگاهی که برای فیروز زنوزی اتفاق افتاده به عقیده من یک فیلم سینمایی است و این توفیقی برایش بوده که چشم او باز شده تا بتواند مسائل را بهتر بنگرد.
نویسنده رمان «سمندر» گفت: نیت کار بسیار مهم است که این همان هم جهت بودن است، هرچند سلیقهها با هم فرق داشته باشد. ما امروز شاهدیم که معناستیزی در ادبیات کوچگرا دیده میشود و این ادبیات به دنبال به پا ایستادن انسان نیست. درحالی که ادبیات حاضران دراین جمع در راستای بر پا داشتن انسان بوده و غیر از زنوزیها ما سرمایهای نداریم و باید بیشتر قدر آنها را دانست.
سرمایهای که قدرش دانسته نمیشود
علیاکبر والایی در حاشیه هشتاد و هشتمین عصرانه ادبی فارس، گفت: دهه 60 بود که دیدار زنوزی جلالی برایم میسر شد که با آن لباس نیروی دریایی بسیار جلب توجه کننده بود دوستان ما هر کدام یک سرمایه ارزشمند هستند ولی متاسفانه قدر دانسته نمیشود و ظاهرا قرار نیست که قدر آنها دانسته شود.
مردانگی و دفاع از حق دو صفت زنوزی جلالی است
محمدرضا سرشار با اشاره به اولین اشناییاش با زنوزی جلالی گفت: اولین زمینه آشنایی من با او داستان کوتاه لکلکها بود که در قالب نامه نوشته شده است. این داستان شیرینی است که به مناسبت به افراد توصیه میکنم.
وی افزود: در دوران ما بعضی صفات اخلاقی مردانه در حال از بین رفتن است و در نسل جوان این موضوع کم شده است. مثلا شاید فرد اعتقادات مذهبی هم نداشته باشد اما صفات مردانه داشته باشد.