
به گزارش حلقه وصل: هشتم بهمنماه ۱۴۰۰، آسمان گیلان رنگی از ابر و زمستان داشت؛ اما هوای دلها گرم بود، وقتی آیتالله سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور مردمی و شهید امروز ایران، بر مزار سردار جنگل ایستاد؛ همانجا که میرزا کوچکخان، سالها پیش، برای عزت این مردم جان داد.
زیارت ساده، پیام عمیق؛ میرزا در جنگل و رئیسی در دولت
آیتالله رئیسی در نخستین برنامه سفر استانیاش به گیلان، بدون تشریفات و هیاهو، مستقیم به مزار میرزا رفت. با نگاهی متفکر و دلی پرشور، در برابر سنگقبر ساده و سنگین سردارجنگل ایستاد. رئیس جمهور گفت: باید رشادتها و مبارزات شخصیتهایی مانند میرزا کوچکخان به نسل آینده شناسانده شود اما خودش، بدون آنکه بداند، یکی از همان نسلها شده بود؛ نسل ادامهدهنده میرزا.
اگر میرزا، روحانی مبارز، برای نجات ایران، به دل جنگل زد و با اسلحه مقاومت کرد، رئیسی، روحانی عدالتخواه، در دل قوه قضاییه و سپس دولت، با فساد و تبعیض جنگید. یکی لباس خاکی داشت، یکی لباس رسمی؛ اما هر دو سرباز مردم بودند، نه حاکم بر مردم. هر دو بیادعا، هر دو مؤمن، هر دو شهید.
میدان جهاد فقط میدان نبرد نیست
در روزهایی که کشور درگیر بحران کرونا، فشار اقتصادی، و بیاعتمادیهای اجتماعی بود، رئیسی همانند یک سرباز، در میدان ماند؛ نه در قاب تلویزیون، که در صف نانوایی، در بیمارستان، در روستای دورافتاده. گیلان نیز از این نگاه بینصیب نماند؛ پروژهها فعال شد، وعدهها داده نشد، بلکه آغاز شد. اما پیش از همه، دلها را به هم گره زد: با میرزا، با مردم، با ایمان.
عهدی که شهیدش کرد
همان عهدی که رئیسی آن روز با میرزا بست، شاید همان راهی شد که به شهادتش انجامید. رئیسجمهوری که حتی روز پرواز ابدیاش، در راه خدمت بود. نه برای نمایش، نه برای قدرت؛ برای احیای همان مسیر میرزا: سربازی خدا و ملت.
تاریخ تکرار نمیشود، ادامه دارد
میرزا کوچکخان فقط یک نام نیست؛ یک میراث است. همان میراثی که رئیسی آن روز در سلیمانداراب به آن ادای احترام کرد و بعد، با تمام وجود پایش ایستاد. تاریخ تکرار نمیشود؛ اما رئیسی نشان داد که میتوان آن را ادامه داد. میتوان میرزا بود، حتی در کاخ ریاست جمهوری، اگر هدف، مردم و خدا باشند.
میرزا در راه خدا و مردم جنگید و شهید شد. رئیسی هم در همان راه، با چهرهای آرام، اما عزمی جهادی، همان مسیر را پیمود. یکی در جنگل، یکی در دولت؛ اما هر دو در دل مردم ماندند.
میرزا و رئیسی؛ تلاقی دو مکتب در یک جغرافیا
گیلان، سرزمین سردارجنگل، حالا میزبان خاطره رئیسجمهور شهیدیست که آمده بود تا کار ناتمام میرزا را تمام کند؛ نه با تفنگ، با تدبیر؛ نه در سنگر، در اتاق تصمیمگیری. هر دو اما، «سرباز ولایت» بودند؛ یکی در برابر انگلیس، یکی در برابر فساد و استکبار نو.
سادهزیستی، مردمیبودن، شهادت؛ فصل مشترک دو زندگی
از زندگی میرزا روایتهایی هست که در خانه کاهگلیاش میگذرد؛ از رئیسی هم، روایتی هست که در خانه سادهاش در تهران. هر دو با مردم بودند، هر دو برای مردم ماندند، هر دو برای مردم رفتند.
از سلیمانداراب تا مشهدالشهداء
حالا که پیکر رئیسی، زائر رضوی، در حرم مطهر امام رضا(ع) آرمیده، گیلان نیز در غم فقدانش سوگوار است و همانطور که صد سال پیش برای میرزا اشک ریخت، امروز نیز برای رئیسجمهور شهید خود اشک میریزد و شاید آن عهد، حالا باید توسط نسل جدیدی تداوم یابد: جوانانی که میرزا را میشناسند و راه رئیسی را درک میکنند.