به گزارش حلقه وصل: مراسم رونمایی از کتاب «بدون روتوش با دهه هشتادیها» به قلم امیرحسین ثابتی روز سهشنبه، ۱۶ آبانماه ساعت در دفتر روزنامه ایران با حضور شهریار زرشناس استاد دانشگاه، حسین ساعی عضور شورای عالی انقلاب فرهنگی، پیام تیرانداز مدیرعامل خبرگزاری فارس و علی خضریان نماینده مردم تهران در مجلس برگزار شد.
علی خضریان در ابتدا گفت: نکتهای را مقدمتاً عرض کنم و آن این است که موضوعی در بخش فکری و فرهنگی وجود دارد که دشمن هم روی آن کار میکند و آن این است که نظامهایی که مواجهه آنها با جنگ نرم است، مورد تغییر نظام ارزشی قرار گرفته است. یعنی تبدیل ارزش به ضدارزش. یک نظام ارزشی یکسری ارزشهای بالادستی دارد و یکسری ارزشهای میانی. مثلاً در آمریکا آزادی بالادستی است و دین میانی. در ایران پس از انقلاب معنویت ارزش بالادستی شد که پس از جنگ مورد یکسری تغییر و تحولات واقع شد، مثلاً پس از آزادسازی خرمشهر که امام گفت خدا خرمشهر را آزاد کرد، کسی اعتراضی به حرف امام نداشت و همه پذیرای این حرف امام خمینی(ره) بودند.
وی افزود: نمیشود گفت امروزه ارزش معنویت تبدیل به ضدارزش شده، چون همچنان در مناسبتهایی مثل محرم، رمضان، شبهای قدر و... معنویت ملموس است. اما در شبیهخون فرهنگی دشمن در پی آن است که ارزش مادر، که همان معنویت است تبدیل به یک ارزش ثانوی شود. مثلاً در دهه ۷٠ ثروت تبدیل به یک ارزش مادر شد و در رأس میخواست قرار بگیرد. لذا شاهد مانور ثروت از سوی سرمایهداران در این برهه بودیم. مثلاً مدارس در دهه ۷٠ تقسیم به همین امر ثروت شد و از همین طریق به جامعه این مسأله تزریق شد برای همین میبینیم مثلاً دختری نوجوان بیحجاب میشود، چرا؟ چون در رسانه و مدیا بیحجابی تبدیل به نماد و سبکزندگی ثروتمندان شد، حال وقتی ثروت تبدیل به ارزش شد، یک دختر ولو فقیر دوست دارد از لحاظ ظاهری هم که شده شبیه به پولداران شود، چون ما ثروت و پول را تبدیل به ارزش کردیم.
امروز گفتوگو با دهه هشتادیها جهاد است
خضریان ادامه داد: در مورد کتاب باید بگویم در چنین جامعهای گفتوگو با دهههشتادیها نوعی جهاد است. چون رهاشدگی برآمده از سیاست لیبرالها موجب شد نوجوان تنها از طریق اضطراری با گفتوگو قانع شود. گفتوگو موجب میشود نظرات خودشان را با دیگران به اشتراک بگذارند، مثلاً آقای ثابتی با دخترانی که صحبت میکرد موجب میشد آنها بعداً به تفکرات خود دوباره نگاه بیندازند یا با هم گپ بزنند و به قضاوت نظراتشان بپردازند. سال گذشته برای صحبت به دانشگاه تهران رفتم و دیدم درِ تالاری که میخواهم صحبت کنم بستهاست تا مبادا التهابی رخ دهد. اما من با همان جوانان معترض روی زمین نشستم و شروع به صحبت کردن کردیم، این اهمیت گفتوگو را نشان میدهد. این کتاب بالاخص فصلهای دو و چهار نشان میدهد دغدغه نوجوان امروزی چیست و چگونه باید با آن سخن گفت.
حسین ساعی در ادامه این نشست عرضه داشت: اگر این کتاب درمورد چیز دیگری بود من قطعاً در این نشست حاضر نمیشدم، حضورم به این علت است که کتاب درباره نوجوانان است و برای همین هم به دعوت آقای ثابتی لبیک گفتم. نوشتن این جور کتابها وظیفه کسانی است که در حوزه رسانه، فرهنگ و هنر دارای تریبون و اثر هستند. همچنین غیر از افراد نهادها هم باید ۳٠ تا۵٠ درصد ظرفیتشان را صرف نوجوانان کنند تا تحولی را در این جامعه رقم بزنند. بسیج دانشجویی، تشکلات دانشجویی، گروههای مطالعات، مساجد و... همگی باید روی ارتباط با نوجوانان کار کنند.
ساعی: در دهه ۹٠ در حوزه حکمرانی آموزشی دچار یک بحران شدید شدیم
وی افزود: در دهه ۹٠ در حوزه حکمرانی آموزشی دچار یک بحران شدید شدیم و بعدش کرونا و استفاده بیرویه از فضای مجازی چالشهایی را برای فرهنگ ما ایجاد کرد. البته این موضوع مختص به ایران نیست و سایر کشورهای دنیا هم با این مشکلات درگیرند. نیهیلیسم برآمده از رسانهها که نوجوانان را متأثر میکند امروزه خطرناکترین چیز است، یک فرایند تعلیم و تربیت طولانیتری باید صرف این نوجوانان شود. خواندن این مدل کتابها چه بسا موجب میشود زندگی یک نفر تغییر کند، همین تفکری که امروزه در غزه کودککشی میکند روی نوجوان ما اثر میگذارد تا بعداً استفادهای از آن ببرد.
شهریار زرشناس که از دیگر سخنرانان این نشست بود اظهار داشت: کتاب چند وجه خاص و ممتاز دارد که آن را از سایر کتب مشابه جدا میکند و آن این است که این کتاب در مسیر خودآکاهی تاریخی حرکت کرده. البته خودآگاهی تاریخی جنبهها و لایههای مختلفی دارد که خود را در آنها نشان میدهد. شعر، رسانه، اندیشه سیاست، هنر و... همگی بستر نشان دادن خودآگاهی سیاسی هستند. به تعبیری خودآگاهی تاریخی تا زمانی که مورد قبول همگی نباشد تأثیر شگرفی نخواهد داشت.
وی افزود: ما دو قرن است که با مدرنیته مواجه شدیم و وارد وضعیت خاصی به نام شبهمدرنیته شدیم که جامعه ایران را ناخشنود کرده است. چیزی که مدرنیسم غربی نیست اما اثرات زیادی در کشور داشته است. این شبهمدرنیته موجب شده که همواره نوعی اعتراض در کشور وجود داشته باشد و مردم از هر فرصتی برای اعتراض استفاده کنند. این کتاب با دیالوگهای خود نشان داد برخی نوجوانان چگونه تبدیل به پیادهنظام ارتجاع شبهمدرنی شدند که میخواست استقلال سیاسی ایران را براندازد.
تیرانداز: لذتطلبی عاملی است که غرب را قبله نوجوانان کرده اما در واقعیت خبری نیست
پیام تیرانداز در ادامه گفت: این کتاب از سه جهت اهمیت دارد. هم از لحاظ موضوع، هم مخاطب و هم رویکرد نویسنده. موضوع مهم است چون تبیین و اقناع ضرورت امروز جامعه ماست و ما در قبال تک تک مردم کشورمان با هر گرایش فکری و سلیقه سیاسی مسئولیم و نباید بگذاریم دروغ پردازی ها و عملیات فریب رسانه های ضدایرانی ذهن و جان آنها را مسموم کند. در اقناع باید توجه داشته باشیم که نقطه شروع از اشتراکات با مخاطب است و باید از جایی شروع کنیم که مخاطب ما در آن نقطه ایستاده است. لذا لازم است برخی وقتها به چند پله عقب تر برگردیم و مسائلی را که فکر می کنیم بدیهی است را توضیح دهیم. این بعضا نقطه ضعف ما در مواجهه با مخاطبانی است که مثل ما فکر نمی کنند.
کتاب از لحاظ مخاطب هم مهم است چرا که امروز بیشترین هجمه دشمنان بر روی نسل جوان و نوجوان است. رسانه های ماتریالیستی هدف زندگی را صرفا لذت طلبی دنیایی تعریف می کنند و با عملیات رسانه ای و بزک دروغین غرب را مدینه فاضله ترسیم می کنند. جوان و نوجوان کمال طلب ما، کمال را در زرق و برق دنیایی می بیند و آرزوهایی دنیایی که رسانه های این جریان به تصویر می کشند را هدف غایی خود می پندارد. طبیعی است در چنین شرایط اگر به این اهداف نرسد، سرخورده و مایوس می شود و اگر بر فرض هم به اهدافش برسد رضایت درونی برایش ایجاد نمی شود و دچار پوچی و افسردگی می شود. شاید به همین دلیل است که آمار خودکشی و افسردگی در قشر مرفه بسیار بیشتر از قشر فقیر جامعه است. برای برخی نوجوانان و جوانان غرب تبدیل به یک قبله شده است، اما وقتی با واقعیت آن مواجه میشوند میبینند واقعیت متفاوت از چیزی است که در رسانه ها دیده اند.
از لحاظ رویکرد نویسنده هم این کتاب حائز اهمیت است چون یک جوان تحصیل کرده و دغدغه مند در اوج گرفتاری های رسانه ای با تشخیص درست وقت خود را معطوف به روشنگری برای نوجوانان میکند که باید به دلیل این نگاه به ایشان تبریک گفت. آقای ثابتی بدون اداها و ژستهای بی طرفی با مخاطبش مواجه میشود و به نظر من همین روحیه صادقانه اثرگذاری کارها را بیشتر میکند.