به گزارش حلقه وصل: سعید توتونکار در یادداشتی نوشت: یکی از دلایل طولانی شدن جنگها و به طور کلی مبارزات ملتهای مظلوم دو پاره بودن مستضعفان است. مستضعفان همواره در تاریخ دو دسته عمده بودهاند. مستضعفان مظلوم و مستضعفان ظالم. مستضعفان ظالم همیشه باعث ضعف جبهه مستضعفان در برابر جبهه مستکبران شدهاند و در عمل ملت مستکبران به شمار میآیند. هر چند در ظاهر بخشی از مستضعفان به نظر برسند.
امام خمینی رحمت الله علیه فرمود هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید. اما میبینیم که بسیاری فریادهایشان را صرف این و آن میکنند. دانسته یا ندانسته بخشی از نیروی جبهه مستضعفان برای اغراض میانی یا غیر اولویتدار مصرف میشود.
آنها گویا ایمان ندارند که راهبر جامعه بصیرتی دارد که چشمهای ظاهر و باطن بسیاری از اهالی جامعه به آن حد از نفوذ و شفافیت نائل نیامده است.
امام خمینی میدانست که اگر همه مستضعفان عالم بر روی آمریکا متمرکز شوند تمام ساختارهای استکباری جهان یک بار دیگر از هم خواهد پاشید و این فرصت بزرگی برای آنان است که در ساخت تمدن جدید بشری سهمی به عهده بگیرند.
آری مشکلات فراوان از هزاران مبدأ انسان را میآزارد؛ اما اتحاد کلمه علیه شیطان بزرگ تمام شیطانکها را نیز از جای خواهد لغزاند. آمریکا ام الخبائث عصر مدرن است. پایتخت شیطان و قرارگاه تمام ستمها و جنایتها و نقطه آغاز همه عملیاتهای حقستیز و عدالتگریز.
امروز امام جامعه فلسطین را مسئله اول جهان اسلام میداند. آیا مسلمانان خواهند دانست که ام المصائب آنان اشغال فلسطین است؟! آیا نقطه رهایی خود را خواهند یافت؟
آیا به راهبر الهی خود اعتماد و اطمینان خواهند کرد؟! آیا دست شیطان را از منطقه قطع خواهند کرد؟! روزی که امام خمینی رحمت الله علیه، اسرائیل را غده سرطانی دانست بر همگان واجب شد که علیه آن قیام کنند. سرطان هیچ مسئولیتی در قبال تنی که در آن رشد میکند نمیپذیرد و با استفاده از امکانات میزبان خود را رشد میدهد و پیش میرود. سهم میزبان از این مهمان وحشی جز درد نیست.
رژیم اشغالگر اسرائیل چنین است. تا هست درد و زخم و غم و نگرانی از منطقه زدوده نخواهد شد. این عامل بیرونی تا هست، نوبت به اصلاح عوامل بازدارنده درونی نخواهد رسید. این سرطان تمام امکانات و فرصتهای نجات را خرج خود خواهد کرد و جز به مرگ منطقه راضی نخواهد شد.
نمیتوان با سرطان صلح کرد. نمیتوان در کنار سرطان عادی زندگی کرد. عادیسازی با سرطان یعنی مرگ. این تنها گزینه محتمل در کنار عادیسازی با اسرائیل است.
باید دانست که دشمن با کدام لایه از هستی تو دشمنی دارد. اسرائیل با ما دشمنی مبنایی و ذاتی دارد. او ما را از هیچ جهت ملی و مذهبی شایسته زیستن نمیداند. او هیچ استعلا و برتری را برای ما نمیپذیرد. او خود را برتر میبیند و سلطنت خویش بر تمام امکانات منطقه را جستجو میکند.
کشورهایی که پیش از این نتیجه اشتباهات خود در قبال سیاستهای منطقهای را با ننگ ابدی لقب «گاو شیرده» دریافت کردند، امروز روی اسب بازنده شرط بستهاند. میخواهند با سرطان به همزیستی مسالمتآمیز دست یابند و بتوانند دیگران را نیز با خود همراه کنند.
هموار شدن مسیر توسعه روابط رژیم جنایتکار صهیونیستی با هر یک از کشورهای منطقه به منزله آلوده شدن عضو جدیدی از پیکره اسلام به سرطان بدخیم اسرائیل است. آیا حاکمان عربستان ننگ به نابودی کشاندن امت اسلام را به جان خواهند خرید و با میزبانی سرطان لقب گذشته خود را ارتقاء خواهند بخشید؟!