به گزارش حلقه وصل، این روزها فتح خرمشهر چهل ساله میشود؛ چهل سال گذشت؛ چهل سال از ۵۷۶ روز زیر توپ و تانک بودن و خلق یک حماسه به معنا و مفهوم مطلق کلمه گذشت. گرچه آن دوران ما و نسل ما طفلی بیش نبودیم که عملیات «بیتالمقدس» مقدمه خلق حماسه پیروزی شد. گرچه هنوز قصهها و داستانها و ناگفتههای فراوانی از این مقطع تاریخی فوق ماندگار باقی مانده که بخواهیم آنها را بفهمیم.
اما همین چهل سال فراموش نشدن به ما نشان داده که قصه فتح خرمشهر آنقدر ظرفیت دارد که بازهم بتوانیم با نگاهی متفاوتتر، تازهتر و جذابتر از این واقعه ماندنی حرف بزنیم، حالا فرقی نمیکند این حرف زدن با موسیقی باشد یا نمایش، با سینما باشد یا ادبیات، با هنرهای تجسمی باشد یا رسانه مهم این است که تازه است، خیلی تازهتر از قبل؛ انگار در نگاه استعاریاش مانند آنچه در کربلا و حضرت سید الشهدا گذشت، قصدی برای فراموش شدن از نگاه تاریخی ما ایرانیها ندارد، فرقی هم ندارد در خاطرمان چگونه ثبت شده؛ مهم فراموش نشدن است که در قالبی سحرانگیز و الهی این چنین باقی مانده و حداقل در روزهای منتهی به سوم خرداد یادمان میاندازد که روزی روزگاری در ایران، در خرمشهر عزیز چه اتفاقی افتاد که حماسهاش مزین شد به روز مقاومت، ایثار و پیروزی در تقویم رسمی کشور.
در این چهل سال برای اینکه بدانیم و آگاه باشیم چرا خرمشهر ماند و میماند، تا آنجا که در توان اهلش بود، کتاب و روایت و فیلم و موسیقی ساخته شد تا ببینیم، بخوانیم و بشنویم از مقاومتی که یادگاری مهمی برای ماست و چه زیباست زمانی که فرصتش پیدا شد سری بزنیم به کوچه پس کوچههای شهری که در کنار رزمندگانش، هنرمندان هم روایتهای جذابی از فتحش دارند، پیروزی که این بار بهتر است دنبال روایتهای کمتر خوانده شده و دیده شدهای از آنها باشیم که میتواند ابعاد متفاوتتری از آن را برایمان نمایان کند.
نمایشی که حتی اگر به قصههای تکراریاش هم رجوع کنیم همچنان شیرین و جذاب و ماندنیاند. کما اینکه یک بار هم در جایی گفته بودم چون خرمشهر موسیقی دارد، پس از این قصهها میتوانند یادگاریهای جذابی برای تک تک ما آدمها باشند.
در دومین شماره از روایت ملودیهای فتح خرمشهر این بار به سراغ یک اثر موسیقایی رفتیم که شاید تاریخ و روایت آفرینش آن متولد شده دوران پرالتهاب فتح خرمشهر نباشد، اما به دلیل نگاه متفاوت آهنگسازش، حضور آدمهای بسیار مهم جنگ به ویژه عملیاتهای نظامی مرتبط با فتح خرمشهر در ارتش جمهوری اسلامی ایران و نگاه ایده پردازانه و خلاقانهای که داشت میتواند در زمره ملودیهای ماندگار مرتبط با فتح خرمشهر به حساب آید. ملودیهای برخاسته از حماسهسازیها و دلاوریهایی که به واسطه حضور رزمندگان اسلام در ارتش و سپاه نمایشگاه تمام عیار از ایرانی را نشان داد که در هم آمیختگی خون پاک شهیدان سرافرازش قصه فتح خرمشهر را از سال ۱۳۹۸ که سی و هشت سال از حماسه پیروزی گذشت، با موسیقی جذابتر و شنیدنیتر کرد.
آلبوم صوتی – تصویری «سروها ایستاده میمیرند» به آهنگسازی حامد صقیری و همراهی گروه موسیقی «شاهو» یکی از مجموعههای موسیقایی مرتبط با حماسه آزادسازی خرمشهر است که شهریور ماه سال ۱۳۹۸ با ارائه یکی از متفاوتترین روایتهای موسیقایی از نبرد رزمندگان در خرمشهر و قصه حضور تکاوران ارتش در این منطقه تلاش کرد نگاه جدید و کمتر تجربه شدهای را در قالب یک موسیقی ارکسترال ایرانی پیش روی مخاطبان قرار دهد.
حامد صقیری نوازنده تنبور، خواننده و سرپرست گروه موسیقی «شاهو» که تاکنون آلبومهای متعددی از جمله «برمدار تنبور»، «داغ سودای محمد (ص)»، «شهان آسمانی» و «سخنهای نهان» را منتشر کرده، پیش از انتشار رسمی آلبوم «سروها ایستاده میمیرند» درباره این اثر توضیح داده بود: «آلبوم سروها ایستاده میمیرند یک پروژه صوتی – تصویری با موضوع تجلیل از تکاوران نیروی دریایی ارتش در نبرد خرمشهر است که در آن بیش از پنجاه نفر از نوازندگان سازهای ایرانی گروه موسیقی «شاهو» برای تجلیل از تکاوران نیروی دریایی ارتش در خرمشهر به فرماندهی ناخدا صمدی آثاری را به صورت تصویری و صوتی تولید کردند. ضبط تصویری این اثر شهرک سینمایی دفاع مقدس به مدت یک هفته انجام شده است. نکته جالب توجه دیگر حضور برخی از تکاوران حاضر در نبرد خرمشهر طی مراحل تصویربرداری بخش تصویری است که میتوانست برای مخاطبان نیز در برگیرنده نکات جذابی باشد.
وی با اشاره به جزئیات محتوایی این پروژه ارکسترال ایرانی اظهار کرد: آنچه در قالب یک اثر موسیقایی ارکسترال ایرانی به مخاطبان از نبرد خرمشهر روایت میشود، یک موسیقی روایی از یک مقطع زمانی مقاومت مردم، رزمندگان و تکاوران نیروی دریایی ارتش به فرماندهی ناخدا صمدی در جنگ نابرابر با رژیم بعثی عراق در جریان حمله آنها به خرمشهر است که تلاش کردیم این بار با زاویه نگاهی متفاوت اجرا کنیم. به هر حال من یک ارتشی زاده هستم که در دوران جنگ با تمام وجودم لحظات بحرانی جنگ نابرابر ایران و عراق را لمس کرده و میدانم چه اتفاقاتی در این فضا افتاده است. از سوی دیگر این موضوع را هم متوجه شدم که در این دوران برخی از روایتها، دستخوش تغییرات سلیقهای شده؛ موضوعی که در این روایت برایم از اهمیت ویژهای برخوردار بود این بود که بتوانم بدون حذف و اضافه روایتی از نبرد خرمشهر را از دریچه موسیقی به شنونده و بیننده ارائه دهم که در قالب یک شکل هنری با زاویه جدیدی از این نبرد نابرابر مواجه شود. ما میخواهیم تاکید کنیم این اثر به هیچ عنوان یک اثر سفارشی نیست. متأسفانه طی سالهای اخیر آثاری که در این حوزهها تولید شده به دلیل سفارشی شدن دچار اعمال سلیقههای شخصی یا گروهی شده که من حداقل از این رویکرد پرهیز دارم. من ترجیح میدهم مشکلات مالی و پشتیبانی این حوزه را بپذیرم اما بتوانم روایت شخصی خودم از رویداد مهمی چون نبرد خرمشهر را برای مخاطب روایت کنم. این اثر در واقع یکی قطعه ۴۰ دقیقهای بلند است که گرچه فرم سمفونی دارد اما من اصلاً نام آن را «سمفونی» نمیگذارم. زیرا اسم دهان پرکنی است که من تمایلی به این عنوان ندارم.
این هنرمند مدتی بعد درباره انگیزههای دیگر ساخت این آلبوم موسیقایی بیان کرد: سالها پیش ایده اولیه ساخت اثر موسیقیایی متفاوتی درباره نبرد خرمشهر با هدف تجلیل از تکاوران نیروی دریایی ارتش که مدافعان واقعی خرمشهر بودند اما نامی از آنها برده نشد، در ذهنم شکل گرفت. بر همین اساس از حدود سال ۱۳۹۶ مراحل نوشتن پارتیتور را آغاز کردم.
این اثر بر اساس برداشتهای شخصی من از خاطرات و صحبتهای ناخدا یکم آنچه منتشر شده روایت ۳۴ روز مقاومت مردانه سروهای ایران زمین، یعنی کلاه سبزهای دریایی ارتش در جدالی نابرابر، مقابل لشگرهای زرهی تا دندان مصلح متجاوزین بعثی عراق به خرمشهر است تکاور هوشنگ صمدی، فرمانده تکاوران دریایی ارتش در جنگ تحمیلی، نوشته و تنظیم شده است. آنچه میشنوید، روایت ۳۴ روز مقاومت مردانه سروهای ایران زمین، یعنی کلاه سبزهای دریایی ارتش در جدالی نابرابر، مقابل لشگرهای زرهی تا دندان مصلح متجاوزین بعثی عراق به خرمشهر است.
وی افزود: با افتخار من فرزند یک خلبان جنگنده فانتوم ارتش سرافراز ایران هستم که در دوران هشت سال جنگ تحمیلی با تمام وجود لحظات بحرانی جدال نابرابر ایران و عراق را لمس کرده و میدانم چه اتفاقاتی در این سالها افتاده است. از سوی دیگر این موضوع را هم متذکر میشوم که در این دوران برخی از روایتها، دستخوش تغییرات سلیقهای شدهاند. موضوعی که در این اثر برایم از اهمیت ویژهای برخوردار بود این است که بتوانم بدون حذف و اضافه روایتی از نبرد خرمشهر را از نگاه یک ایرانی به زبان موسیقی به شنونده و بیننده ارائه دهم.
با اینکه میدانم چه سختیهایی برای به سرانجام رساندن این پروژه از نظر مالی، پیش رو دارم اما مصّر هستم که این پروژه بدون اعمال نظرهای سیاسی صورت پذیرد. چرا که میخواهم تاکید کنم این اثر به هیچ عنوان یک اثر سفارشی نیست. در سالهای اخیر آثاری که در این حوزهها تولید شده به دلیل سفارشی شدن دچار اعمال سلیقههای شخصی یا گروهی شده که من از این رویکرد پرهیز دارم. ترجیح میدهم مشکلات مالی و پشتیبانی این حوزه را بپذیرم اما بتوانم روایت شخصی خودم از رویداد مهمی چون نبرد خرمشهر را برای مخاطب روایت کنم. این اثر در واقع یک قطعه ۴۰ دقیقهای بلند است که دارای بخشهای مختلف و گوناگون است.
و این سرآغاز تولید پروژهای بود که همزمان با فرا رسیدن هفته دفاع مقدس در شهریورماه سال ۱۳۹۸ با حضور امیر دریادار حسین خانزادی، فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش، دریادار حبیبالله سیاری معاون هماهنگ کننده ارتش، سید مجتبی حسینی، معاون وقت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مهدی افضلی مدیرعامل وقت بنیاد فرهنگی هنری رودکی، همایون امیرزاده رییس وقت مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی اکبر صفیپور مدیرکل دفتر آموزش و توسعه فعالیتهای فرهنگی و هنری و جمعی از فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران با مشارکت بنیاد رودکی رونمایی شد.
اتفاقاً در این مراسم رونمایی متفاوت بود که گروه بزرگ سازهای ایرانی «شاهو» با پوشش لباس کلاه سبزهای نیروی دریایی ارتش که با حضور ناخدا هوشنگ صمدی شکل و شمایل متفاوتی به حس و حال این ارکستر داده بود، همراه با تکاوران پیشکسوت ارتش به اجرای قطعاتی از آلبوم «سروها ایستاده میمیرند» پرداخت. اجرایی که روایت ناخدا صمدی از خاطرات مربوط به آزاد سازی خرمشهر حال و هوای ویژه ای را در این برنامه حکفرما کرد. خاطراتی که از آخرین روزهای سال ۱۳۵۸ آغاز و بعد از روایت ناخدا از روزهای ابتدایی جنگ به بیان خاطره آزادسازی خرمشهر ختم شد. خاطراتی که مخاطبان در سالن را بر آن داشت تا او را ایستاده دقایقی تشویق کنند.
ناخدا صمدی پیش از این درباره پروژه «سروها ایستاده میمیرند» گفته بود: تولید این آلبوم با آهنگسازی حامد صقیری ۲۰ ماه زمان برد، در یک تماس تلفنی با جوانی که خود را فرزند شهید خلبان سرلشکر مصطفی صقیری معرفی میکرد آشنا شدم. او خود را آهنگساز و رهبر ارکستر ۶۰ نفره سازهای ایرانی به نام گروه شاهو و علاقهمند به ارتش و رزمندگان دوران جنگ تحمیلی معرفی کرد و به شدت غصهدار این بود که کسی برای رزمندگان ارتش به ویژه ۱۰۳ نفر شهید تکاوران دریایی در عملیات ۳۴ روزه خرمشهر و رزمندگان و جانبازان آن زمان کاری انجام نداده و قدمی برنداشته است و این امر باعث شده تا نسلهای بعد از جنگ از شناختن قهرمانان اصلی خود بیبهره باشند.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود افزود: او میخواست شرح عملیات مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر را با زبان موسیقی با یک اثر ماندگار با هنرمندی ۶۰ نفر از همکارانش که خود رهبر ارکستر آن است تهیه کند. بعد از تماسهای مکرر و تهیه خلاصهای از خواستههایش به حضور فرماندهی نیروی دریایی که آن زمان امیر حبیبالله سیاری بودند، رسیدیم و برنامه را به طور خلاصه به عرض ایشان رساندیم و بررسی زیاد صورت گرفت تا اینکه امیر با ساخت آن موافقت کردند، بعد از آن امیر سیاری به ستاد کل ارتش منتقل شدند و ما مقدمات کار را آماده کردیم.
به هر حال آلبوم «سروها ایستاده میمیرند» یکی از بهترین و با کیفیت ترین البوم های موسیقی طی سالهای اخیر است که به همت تعدادی از نوازندگان شاخص موسیقی کشورمان در ژانرهای مختلف پیش روی مخاطبان گرفت و نشان داد که قصه فتح خرمشهر همچنان دربرگیرنده تازگیها و شاخصههایی است که میتواند برای ساخت آثار موسیقایی غیر سفارشی مورد توجه آهنگسازان و هنرمندان فعال عرصه موسیقی در ژانرهای مختلف قرار گیرد.