به گزارش حلقه وصل به نقل از روابط عمومی برنامه «چراغ» شبکه 5، این برنامه در هفته جاری میزبان «مریم نقاشان» یکی از بانوان فعال، موفق و نخبه در رشته علوم قضایی و دارای مدرک دکتری از کشور آلمان و فعال در رشته های هنری و ورزشی و دارای مدال و مقام و مسلّط به سه زبان عربی، انگلیسی و آلمانی هستند.
«نقاشان» در رابطه با معنای آزادی گفت: آزادی مطلق در هیچ جای دنیا وجود ندارد و اغلب هم پذیرفتنی نیست، آزادی مطلق یعنی هر کس ساز خودش را بزند و هر کاری را دوست دارد انجام دهد. وقتی این نوع از آزادی در جامعه رواج یابد، آن جامعه دچار تشتت و هرج و مرج می شود و هیچ جامعه ی منسجمی آزادی مطلق به این معنا را نپذیرفته است. آزادی ای که در دنیا می بینیم همان آزادی مشروط است. در واقع آزادی بر اساس آرمان ها و مصالح یک جامعه و سیاست های کلی نظام هر کشور تعریف می شود.
وی خاطر نشان کرد: بر اساس سیاستهای کلی کشورهای غربی هیچ فردی نمی تواند با لباس های نامتعارف و یا پوشش حداقلی در جامعه حضور یابد و با او برخورد می شود؛ چون نظم بصری و هنجار اجتماعی آن جامعه شکسته می شود. اگر این تفکر که هر کس هر طور دوست دارد وارد جامعه شود و هر کس ناراحت است نگاه نکند، دارای منطقی قابل قبول بود، در کشورهای اروپایی نیز می بایست پذیرفتنی می بود؛ به این صورت که هر کس دوست دارد با پوشش کامل تر در جامعه حضور یابد و بقیه نیز او را نگاه نکنند. اما چرا کشورهای اروپایی این را نمی پذیرند؟ چون بر اساس هنجارها و ارزش های حاکم بر آن کشور اروپایی، این حرکت نوعی هنجار شکنی محسوب می شود، لذا با آن برخورد می کنند. از سویی محدودیت های بانوان محجبه هم اینگونه است که چون بر اساس سیاست های کلی اروپا نمی خواهند بحث حجاب پر رنگ شود، اگر زنی بخواهد حجابش را رعایت کند از بسیاری از خدمات اجتماعی بی بهره می ماند. برای مثال از آرایشگاه، استخر و باشگاه های ورزشی نمی تواند استفاده کند چون یا فضای مناسب برای او وجود ندارد و یا اگر وجود دارد صرفاً نمادین است.
این کارشناس علوم قضایی یادآور شد: در کشورهای اروپائی ویترین آزادی وجود دارد اما در باطن که نگاه می کنیم زنان محجبه از بسیاری از مزایا به دلیل حجاب محروم هستند از جمله در بحث اشتغال؛ برای مثال زن محجبه حق ندارد در دانشگاه نماز بخوانند و برای اقامه نماز باید به منزل خود برود. حتی یکبار برای خود بنده اتفاق افتاد چون کلاس هایم فشرده بود از استاد خواستم اجازه بدهد تا چند دقیقه ای در گوشه ای از یک کلاس خالی نماز بخوانم ولی این اجازه را به من ندادند، در حالی که آن کلاس بی استفاده بود و نماز خواندن من مزاحمتی برای کسی ایجاد نمی کرد، اما استادم گفت همانطور که ما یکشنبه ها به کلیسا می رویم شما هم جمعه ها برای عبادت به مسجد بروید، اینجا دانشگاه و محل تحصیل است نه محل عبادت. یکبار دیگر یکی از اساتیدم گفت یواشکی در گوشه ای نمازتان را بخوانید که گفتم در شریعت شیعه شرط هست که جای نماز غصبی نباشد و این سخن، استادم را به تفکر واداشت که چقدر دین شما به حقوق شخصی احترام می گذارد و این گفته من به نوعی امر به معروف در عمل هم شد. بنابراین اگر یک زن محجبه بخواهد حتی در رستوران هم کار کند نمی تواند در مرعا و منظر و پاسخگوی مشتری باشد نهایتا در قسمت داخلی آشپزخانه می تواند مشغول به کار شود. در مورد اشتغال بنده نیز تا زمانی که به حد ضرورت نرسیده بود این امکان فراهم نبود که بتوانم شغلی داشته باشم. شاید بتوان گفت تا قبل از من هیچ زن محجبه ای در دادگاه وارد نشده بود. علتش نیز این بود که رئیس دادگاه گفت ما به تخصص خانم نقاشان نیاز داریم؛ در دادگاه های چند ملیتی ما به کسی احتیاج داریم که قوانین، عرف، فرهنگ و دین افرادی که مربوط به خاورمیانه هستند را بشناسد و بتوان متوجه شد چه درصدی از قانون شکنی با توجه به فرهنگ آنها در مورد این افراد بوجود آمده است. این باعث شده بود من در دادگاه به عنوان کارآموز قضاوت کار کنم ولی استخدام رسمی نبودم. حتی برخی از قضات به حضورم اعتراض می کردند چون طبق قانون کشور آلمان یک قاضی باید عاری از نمادهای مذهبی باشد و یک زن محجبه با پوششی که بر سر دارد نماد یک تفکر است و حضور من با پوششی که بر سر داشتم را نقض قانون می دانستند ولی پاسخ ریاست دادگاه به معترضین حضورم در دادگاه این بود که وی احساس می کند برای منافع کشورش به تخصص این خانم احتیاج دارد، شما نیز اگر می پذیرید جلسه را شروع کنیم و اگر نمی پذیرید دادگاه را ترک کنید. حتی وقتی من بخاطر بروز چنین تنش هایی پیشنهاد دادم در جایگاه مستمعین بنشینم و کارم را انجام دهم باز هم با اعتراض برخی قضات مواجه شدم چون می گفتند به هر حال چنین تفکری در رأیی که می خواهد صادر شود، اعمال نظر می کند و ما این را نمی پذیریم. لذا می خواهم بگویم که مسأله اشتغال برای بانوان محجبه به این سادگی ها هم نبود. این مساله در حالی بود که قاضی آن دادگاه چون مسیحی بود با زبان روزه وارد دادگاه می شد ولی چون به لحاظ ظاهری اعتقادات او نمودی نداشت، ایرادی به او نمی گرفتند، بر مبنای همان قانونی که مدعی بود قاضی باید از اِلِمان های مذهبی عاری باشد.
«نقاشان» تصریح کرد: باید توجه داشت که مقایسه دو امر با هم در صورتی کارآمد و درست خواهد بود که دو چیزی که می خواهند با هم مقایسه شوند، مشترکاتی داشته باشند. اینکه برخی از نوجوانان و جوانان کشور ما را با کشورهای اروپایی مقایسه می کنند، بنظر مقایسه کارآمدی نیست؛ چرا که وقتی دو کشور از لحاظ فرهنگ، تاریخ و حتی موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی با هم متفاوت هستند، چطور می توان یک حکم و قانون را در آنها مقایسه کرد و گفت در کشوری مثل ترکیه آزادی وجود دارد ولی در ایران آزادی وجود ندارد؟ به عبارتی می گویند در ترکیه هر کس هر طور دوست دارد آزاد است رفتار کند، افراد معتقد حجاب خود را دارند و افرادی هم که اعتقادی به حجاب ندارند در پوشش خود آزادند. در مورد نوجوانان چنین تحلیلی دور از انتظار نیست به دلیل اینکه نه تنها تخصص کافی در این حوزه ندارند بلکه علم به ساختارهای اجتماعی نیز ندارند، لذا تحلیلی هم به آن صورت ندارند و فقط در حد دیده هایشان صحبت می کنند. اما افراد فرهیخته ای که تخصص دارند، می دانند که کشور ترکیه دچار یک تعارض عمیق فرهنگی و سیاسی است؛ چون بین دو قاره آسیا و اروپا قرار دارد و تمام تلاشش این است که خود را به کشورهای اروپایی بچسباند، لذا در برابر تمام تعاهدات سر خم می کند و این سبب می شود تعارضات زیادی در آن کشور بوجود آید و نظام فرهنگی و سیاسی اش متزلزل شود.
این کارشناس علوم قضایی و حقوق حکومتی و مشاور حقوقی بین فرهنگی در دادگاه عالی در بخشی از سخنانش اشاره کرد: این تفکر که زن در همه جا حضور داشته باشد تا از گردونه ی رقابتی عقب نماند، درست نیست؛ بلکه هر فرد باید بر اساس آرمان ها و ارزش هایش اولویت بندی کند تا ببیند در چه صورتی و با حضور در چه عرصه ای می تواند فعالیت کند به گونه ای که حضور و فعالیت اجتماعی او با ارزش هایش مغایرتی نداشته باشد و در تعارض قرار نگیرد. برای مثال بنده در رشته ورزشی شنا مهارت و تخصص دارم ولی هیچ گاه در مجامع بین المللی در این حیطه وارد نمی شوم چون آن را مغایر با ارزشهای خود می دانم ولی در سایر رشته های ورزشی مثل تنیس روی میز در مسابقاتی که در آلمان برگزار می شد با حفظ حجابم شرکت می کردم و مدال هم کسب کردم. به عبارتی، هم آن فعالیت مورد علاقه ام را داشتم و هم به عنوان زن مسلمان، دین خودم را معرفی کردم. از سویی به اعتقاداتم نیز لطمه ای وارد نشد.
لازم بذکر است برنامه تلویزیونی چراغ در فصل سوم، در روزهای یکشنبه و سه شنبه حوالی ساعت 21 از شبکه 5 سیما به روی آنتن می رود و هر هفته یک چالش را مورد بحث و گفتگو قرار می دهد و یک نظرسنجی هفتگی برگزار می کند.