به گزارش حلقه وصل، «حسین رستمی» در سال 1348 در منطقه رستمآباد (دیباجی) تهران به دنیا آمد. او همراه با 4 برادر دیگرش دوران کودکی و نوجوانی خود را سپری کرد، البته در دوران نوجوانیاش، جواد برادرش از میان آنها پر کشید و در دوران جنگ تحمیلی به فیض شهادت نائل آمد. پدرش، حاج حسین رستمی از قاریان بهنام آن دوران و معتمد محل بود و شبانهروز به قرائت قرآن و آموزش قرآن میپرداخت و مادرش بانویی محجبه و با ایمان بود که توانست فرزندانی لایق و شایسته را در دامان پاک خود تربیت کند.
حسین رستمی قاری ممتاز و بینالمللی قرآن کریم از زمره افرادی است که توانسته علاوه بر درخشش در عرصه مسابقات داخلی و بینالمللی در جایگاه معلم و استاد قرآن نقشآفرینی کند.
گپ و گفت صمیمی با این استاد فرزانه صورت گرفته است که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
* بهصورت رسمی آموزش قرآن را از چه زمانی آغاز کردید؟
پدرم از قاریان خوب دوران خودش بود و اهالی محله رستمآباد با الحان و صوت ایشان خاطره زیادی دارند. هنوز اهالی مسجد الرضا(ع) دیباجی شمالی وقتی با من روبرو میشوند از قرائت دعای عید فطر پدرم سخن میگویند و او را تمجید میکنند. ایشان با لحن و صوت زیبایی، قرآن میخواند و من هم از پدرم تاسی کردم و قرآن را فرا گرفتم و میتوانم بگویم، پدرم، اولین استادم شد.
وقتی پای به سن گذاشتم، به لطف خداوند با حاج حسن ربیعیان آشنا شدم و به همراه یکدیگر به جلسات استاد مرحوم علی اربابی رفتیم و مدتی را در محضر ایشان تلمّذ کردیم. در حال حاضر هم جلسات استاد اربابی را حاج حسن اداره میکند.
حسین رستمی در محضر رهبر انقلاب
کسب دو مقام بینالمللی و انتخاب موذن برتر در سال 79
* در چند مسابقه داخلی و بینالمللی شرکت کردید؟
سال 82 در مسابقات اندونزی اول شدم و بین 45 کشور، مقام نخست را کسب کردم. در این سفر ذبیحالله روحی همراهم بود. سال 85 در مسابقات بین المللی مالزی از میان 50 کشور جهان، مقام اول را کسب کردم و توانستم پرچم ایران را در جهان به اهتزاز دربیاورم. سال 79 هم در مسابقات اذان کل کشور که از طرف رادیو قرآن برگزار شده بود، مقام نخست را از میان اساتید زیادی همچون استاد رضاییان، پورزرگری، کریم منصوری بدست آوردم. سطح مسابقات آنقدر بالا بود که از کشور مصر برای داوری آمده بودند؛ در آن مسابقات از میان 40 اذان منتخب، اول شدم و همان بهانهای شد تا به سفر مکه مشرّف شوم.
مدارس هرگز نمیتوانند جایگزین جلسات سنتی شوند
* در دوران شما، جلسات خانگی و به اصطلاح سنتی آموزش قرآن نقش بسزایی در تربیت قاریان داشت امّا به مرور زمان این جلسات تا حدودی رواج خود را از دست داد و از یادها رفت. در مقابل آن، موسسات تخصصی و البته مدارس جایگزین جلسات سنتی شدند. به نظر شما، مدرسه توانست، خلا جلسات سنتی را پر کند؟
مدارس هرگز نمیتوانند جایگزین جلسات سنتی شوند. خیلی از کسانی که در مدارس، معلم قرآن هستند نمیتوانند قرآن بخوانند. بهتر است بگویم آموزش و پرورش اصلاً به جلسات قرآن بها نمیدهد مگر برخی از مدارس که خودجوش به آن میپردازند و درس قرآن را از دروس معارفی جدا کردهاند. در مدارس به جلسات قرآن بهاء نمیدهند چرا که باید برای یک جلسه قرآن که نیمی از آن به روخوانی و نیمی به مفاهیم اختصاص داشته باشد، حدود دو ساعت زمان اختصاص یابد امّا کل زمانی که به این درس اختصاص میدهند، 50 دقیقه است و این زمان، برای تربیت دانشآموزان کافی نیست. با این اوصاف باید برای اداره کردن جلسه درس، استادی باشد که بتواند جلسه را با این وقت کم، بچرخاند. امروزه یکی از سختترین جلسات درس در مدارس، کلاس درس دینی و قرآن است. دلیلش هم این است که دانشآموز هیچ پیشینه و زمینه قرآنی و دینی ندارد و خانواده او که بهعنوان رکن اصلی در نظام تربیتی دانشآموز به حساب میآیند از فرهنگ قرآنی دور بوده و از برکات قرآن مغفول مانده است.
* چه راه حل و چارهای وجود دارد تا دانشآموزان به سوی قرآن رهنمود شوند؟
برخی از این رفتارها دستخوش عوامل متعددی است از جمله اینکه ناهنجاریهای جامعه، درون دانشآموز رخنه میکند و خانواده که پیش از این در حریم قرآن قرار داشتند، امروز دچار ضعفهای دینی و اجتماعی شدهاند و مورد هجمههای فرهنگی و دینی قرار گرفتهاند. این طبیعی است که دانشآموز نیز از این روش تاسی کند و این راه را پیش بگیرد. به دفعات گفتم؛ مدیران تصمیمگیر در حوزه نظام آموزشی باید اساتیدی را به مدارس تزریق کنند که در زمینه حوزه و دانشگاه سرآمد باشند و در جلسات شبههافکنی، جوابگوی شبهات والدین و دانشآموزان باشند.
دانشآموزان از اساتید قرآن باتجربه بیبهرهاند
* عملکرد وزارت آموزش و پرورش در حوزه قرآن را چگونه ارزیابی میکنید؟
من راضی نیستم. چون اولاً باید اساتید و معلمانی را به خدمت بگیرند که از هر حیث و منظری مورد تائید و تقویت جلسات درس باشد نه اینکه همانند برخی از مدارس، جلسات درس را به اجبار با معاون پرورشی مدرسه و ناظم مدرسه برگزار کنند و به نوعی برای از سر واکردن به این نکته بپردازند.
دانشآموزان جلسه من، 6 سال درسی را گذراندهاند و در سال هفتم به جلسه من میآیند. اینها کسانی هستند که 6 سال تمام، قرآن خواندند و روخوانی و روانخوانی تمرین کردند امّا متاسفانه بیشتر آنها در سال هفتم از نظر روخوانی و روانخوانی دچار اشکال هستند. جالب اینجاست که وقتی به کارنامه آنها در سالهای قبل نگاه میکنید، میبینید نمرات قرآن همه آن دانشآموزان بالای 19 است.
معلم قرآنِ مدرسه، قواعد ابتدایی قرآن را نمیداند؛ خب، چطور میتواند این قواعد را بهطور صحیح به دانشآموز منتقل کند. از سویی نیز راههای تدریس و تعلیم عوض شده است؛ گزارشاتی به دست من رسیده بود که معلم قرآن، دانشآموز را تنبیه فیزیکی کرده است و به بادِکتک گرفته است. این نوع تدریس، دور از شان معلم قرآن است. حرف و سخنی که از زبان معلم قرآن صادر میشود در راه تربیت دانشآموز موثر است، شاید در کلاس درس ریاضی و غیره این حساسیت وجود نداشته باشد امّا در جلسه قرآن، حساسیتها بالاست و دانشآموز به رفتار و کردار معلم و استادش نگاه میکند و الگوبرداری میکند.
* جناب آقای رستمی، چون به گذشته اشارهای داشتید، در دوران شما بیش از مسابقات قرآن، به آموزش قواعد و فهم قرآن توجه میشد امّا امروزه مسابقات قرآن در راس امور قرار دارد و همه جلسات و محافل را تحتالشعاع خود قرار داده است. باتوجه به اینکه شما در مسابقات متعدد بینالمللی مقام آوردهاید. این رویه را چگونه ارزیابی میکنید؟
من در سال 85 در مسابقات کشوری قزوین نفر دوم شدم و آقای کاشفی نفر اول را کسب کرد. مسئول برگزارکننده آن دوره از مسابقات به من گفت که اگر نسبت به داوری اعتراض کنی، یقیناً نفر اول خواهی شد. من در دورانی که در مسابقات شرکت داشتم هیچ وقت به نظر داوران معترض نبودم و به نظر آنان احترام میگذاشتم. پیشنهاد ایشان را نپذیرفتم و به لطف خداوند در مسابقات مالزی نفر اول را کسب کردم. اینها را عرض کردم تا بگویم در گذشته، بیشتر از مسابقات قرآن به اخلاق قرآنی توجه میشد. در همان مسابقات با آقای کاشفی نفر اول هفت صدم اختلاف داشتم امّا به نظر داوران احترام گذاشتم. در مسابقات قرآن، عمده شرکت کنندگان که با یکدیگر رقابت میکنند تقریباً با هم برابر هستند و اختلاف نمرهای زیادی با یکدیگر ندارند و این درست نیست که فرقی بین قاریان دارنده مقام نخست با دیگر قاریان قائل شوند.
آنچه در گذشته مورد توجه بود، اخلاق قرآنی و فهم آیات قرآن بود. قاری، حافظ و استاد قرآن در کنار تلاشهایی که باید در زمینه آموزش صوت و لحن و غیره داشته باشد باید در بحث اخلاق و رفتار نیز مراقبت داشته باشد، چراکه او را به عنوان نماینده قرآن می شناسند و رفتار و کردار این قاری و حافظ برای نوجوانان و جوانان الگو خواهد شد.
منبع: تسنیم