
سرویس حاشیه نگاری: چند روزی میشود که اکرانهای نوروزی 94 در سینماهای سراسر کشور آغاز شده است و در میان لیست فیلمهای این دوره از اکران نام آثار مختلفی همچون رخ دیوانه، روباه، ایران برگر، استراحت مطلق و طعم شیرین خیال به چشم میخورد. به همین خاطر به سراغ چهرههای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی رفتهایم و نظرشان را در مورد این فیلمها جویا شدهایم تا مخاطبانمان در مورد انتخاب فیلم دلخواهشان برای تماشا در نوروز 94 با شناخت بیشتری اقدام کنند. در این شماره به فیلم «روباه» ساخته بهروز افخمی پرداختهایم که یکی از آثار پرحاشیه جشنواره فیلم فجر امسال بود که با توجه به موضع بسیار خوبش آنگونه که باید و شاید مورد تقدیر قرار نگرفت.
خلاصه داستان:
«روباه»، روایت حضور دومین برادر نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل است که بعنوان جاسوس و تروریست در ایران حاضر شده و قصد به شهادت رساندن دانشمندان هستهای ایران را دارد؛ اتفاقی که ممکن است باعث برهم خوردن مذاکرات در دولت یازدهم شود. محور اصلي داستان فيلم رابطه بين این جاسوس و يك پيك موتور سوار است كه به طور اتفاقی با او آشنا میشود و بعد از آن اين پيك رابط بين ماموران وزارت اطلاعات ایران و جاسوس ميشود تا مانع از محقق شدن نقشه ترور توسط او شوند و در اين ميان همسر و زندگي خانوادگي پيك موتورسوار هم تحت تاثير اين نقشه و عمليات قرار مي گيرد...
محمدحسین نیرومند: داستانی دروغ ولی قابل تقدیر
روباه از کارهای خوب جشنواره امسال است و اینکه آقای افخمی به دنبال چنین سوژهای رفته است، قابل ستایش و تقدیر است ولی من به نظرم میآید که فیلم یک ته لهجهای از شوخی درخود دارد. یعنی یک فیلمِ به ظاهر جدی که وقتی خوب در آن دقت میکنی، میبینی یک کم شوخی [غیرواقعی] هم هست؛ مثلا انتخاب برادر نتانیاهو که برای ترور و جاسوسی به ایران میآید، یک شوخی است. در واقع این داستان مخاطب را از همان اول با یک دروغ روبرو میکند ولی با این حال باز هم کار قابل تقدیری است.
جواد شمقدری: سوژه خوبی که عجولانه پرداخت شده
فیلم روباه از آن دسته آثاری است که به موضوعات استراتژیک نظام نزدیک و همراه بود، از این جهت میگویم همراه بود که میتواند یکی از آن حفرههای فرهنگی ما را پوشش بدهد و آن دغدغههایی که به هر حال جامعه رو به رشد انقلابی ایران با آن روبهروست در خودش قرار داده است. ولی یک نقدی نسبت به این فیلم وجود دارد که بنظر میرسد آقای افخمی با وجود تجربه بالا در کارگردانی، در ساخت «روباه» یک مقدار دم دستی کار کرده است یعنی میتوانست با ظرافت و دقتی بیشتر، اثری درخشان تولید کند. اما به نظرم ایشان یک مقدار عجولانه به سراغ سوژه رفتهاند و شاید هم احساس میکند از ساخت فیلمهای درخشان اشباع شده است که ولی به نظر من حیف این سوژه بود که هم در کارگردانی و هم در فیلمنامه اینطور سطحی به موضوع پرداخت شود اما در مجموع به نظرم فیلم قابل توجهی بود و فکر میکنم مخاطبین هم با این فیلم یک رابطه خوبی پیدا کرده بودند.
مهدی آذرپندار: روباه، فیلمی مترقی در طول زمان
من روباه را دوست داشتم از این جنبه که فکر میکنم که سینما به این نوع از آثار نیاز دارد. سالهاست که جای خالی اینگونه فیلمها در سینمای ما احساس میشود. ولی ایکاش «روباه» اینقدر عجلهای ساخته نمیشد که امروز ما بخواهیم بگوییم که فیلم ضعفهای فنی دارد. البته حتی با وجود ضعفهای فنی فکر میکنم ما به این نوع «سینمای جاسوسی» که مخاطب را هیجانزده میکند و تحریک میکند، نیازمند هستیم. روباه، هم لحن طنزی دارد و هم شاخصههای آن نوع سینمایی که سینمای هالیوودی است و من فکر میکنم که ما به نیاز داریم؛ با همین کیفیت، با همین میزان از جسارت که در آن موضوعی که در واقع اتفاق نیفتاده است ولی شبیه آن اتفاق افتاده است را روایت کنیم.
ممکن است بعضیها فکر کنند که میزان تخیلی که در فیلم وجود دارد باعث کاریکاتوری شدن اثر شده است ولی بنظر من فیلم «روز شیطان» آقای افخمی هم همینگونه بود و در مورد موضوعی حرف میزد که آن موقع نبود ولی امروز که فیلم را میبینیم، میگوییم فیلم آن موقع چقدر مترقی بوده است. فکر میکنم «روباه» نیز از آن فیلمهایی است که هر چه از آن بگذرد فیلم مترقیتری به نظر خواهد آمد.