به گزارش حلقه وصل، حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانیها و مناسبتهای مختلف به آسیبشناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداختهاند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانوادهها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در آخرین اظهار نظر رسمی دربارهی این موضوع در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال فرمودند: «بعضی از تصورات و سنتهای غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دستوپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است؛ این سنتها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبهگرید، پرنشاطید، پیشنهادکنندهی نقض خیلی از عادتها و سنتها هستید، به نظر من این سنتهای غلطی را هم که در زمینهی ازدواج وجود دارد، بایستی شماها نقض کنید.»
۱. مهریه سنگین (خطبه عقد 11 آبان 77)
کسانی که مهریهی بالا برای خانمشان قرار میدهند، به جامعه ضرر میزنند. خیلی از دخترها توی خانه میمانند، خیلی از پسرها بیزن میمانند، بهخاطر اینکه این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای اینکه مهر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) سنت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد. خطبهی عقد (28 اردیبهشت 74)
مهریهی سنگین مال دوران جاهلیت است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از یک خانوادهی اعیانی است. خانوادهی پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله)، تقریباً اعیانیترین خانوادهی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را «سیدة النّساء العالمین» قرار داد «مِن الاَوّلینَ و الآخِرین»، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است میخواهند ازدواج کنند، مهریهی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریهی کم را قرار دادند که اسمش «مَهرُ السُّنَّة» است. (خطبه عقد 18 مرداد 74)
مهریه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدس یک مهریهای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. اما نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند. (خطبه عقد 11 مرداد 75)
بعضی خیال میکنند مهریهی سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک میکند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریهی سنگین هیچ معجزهای نمیتواند بکند.
(خطبه عقد 4 آذر 75)
بعضی از خانوادههای طرف عروس میگویند که ما مهریهی آنقدر بالا نمیخواهیم ولی خانوادهی داماد برای پز دادن و تفاخر میگویند نه نمیشود! چند میلیون یا فلانقدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریهی بالا خوشبخت نشد. اینهایی که خیال میکنند اگر مهریه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد، اینها اشتباه میکنند. ازدواج اگر چنانچه با محبت بود، با وضعیت درست بود، بیمهریه هم متزلزل نمیشود. ولی اگر چنانچه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریه هر چقدر هم که زیاد باشد، مرد بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریه هم فرار کند. (خطبه عقد 2 آذر 73)
من از مردم سراسر کشور خواهش میکنم که آن قدر مهریهها را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول (صلیاللهعلیهوآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمیگوییم حرام است. نمیگوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اولاد ایشان و ائمهی هدی (علیهمالسلام) و بزرگان اسلام است. خلاف روش اینهاست و بهخصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به اینکه همهی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواجها را اینطور مشکل کنند.
۲. جهیزیه سنگین (خطبه عقد 18 تیر 77)
من گمان میکنم اینکه در جهیزیهی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد... این حد را حفظ کردند. این یک جنبهی نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیادهرویها پیش میآید، نشوند. (خطبه عقد 28 اسفند 77)
بعضی از خانوادههای عروس، خودشان را اذیت میکنند و به زحمت میاندازند و اگر پول هم ندارند به زحمت پول تهیه میکنند. اگر پول دارند خرج زیادی میکنند، برای اینکه یک جهیزیهی مفصل پر زرق و برقی را مثلاً در اختیار دخترشان بگذارند. (خطبه عقد 18 آذر 75)
جهیزیهی زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمیکند و هیچ خانوادهای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمیرساند. اینها زوایای زندگی است. فضولِ زندگی است و جز دردسر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایدهای ندارد. (خطبه عقد 29 خرداد 81)
مبادا بروید پول قرض کنید، جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانوادهتان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیهاش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است. (خطبه عقد 3 آبان 79)
بعضیها سعی میکنند که برای جهیزیه بزنند روی دست همهی قوم و خویشها و همسایهها و دوست و آشناها که این هم غلط است... باید نگاه کنید ببینید که چه چیزی درست است، چه چیزی حق است آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟ یک خانوادهی دو نفره یک وسایلی لازم دارند که یک زندگی سادهای داشته باشند. (خطبه عقد 26 دی 72)
انواع و اقسام ریخت و پاشها، زیادهرویها، کارهای غلط، جهیزیههای سنگین. همهجور چیزی را حتماً باید بخرند، بیاورند توی جهیزیه بگذارند، که اقلّاً یک چیز بیشتر از آن دختر خالهاش، یا نمیدانم خواهرش، یا آن همسایهشان یا آن همکلاسیشان داشته باشد. اینها از آن غلطهای بسیار موذی و آزاردهنده است، برای خود انسان و برای مردم. خیلی از دخترها نمیتوانند به خانهی بخت بروند، خیلی از پسرها نمیتوانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. به خاطر همین گرفتاریها. اگر ازدواج آسان بود، اگر مردم آنقدر سختگیری نکرده بودند، بعضیها اگر مهریهشان سنگین نبود، اگر این جهیزیههای جاهلانه نبود و پدر و مادرها به خیال خودشان برای اینکه مبادا دل دخترشان بشکند، خودشان را به آب و آتش نمیزدند، این گرفتاریها برای خیلی از خانوادهها پیش نمیآمد. (خطبه عقد 2 آذر 78)
از اول، بعضیها همهی ریز و درشت و لازم و غیر لازم را برای دخترشان به عنوان جهیزیه فراهم میکنند که مبادا از دختر فلانی، از نمیدانم دختر عمویش، یا از خواهرش یا از جاریش مثلاً کمتر باشد. اینها درست نیست. این کارها غلط است. اسباب زحمت شماست. آن هم زحمتی که هیچ اجری پیش خدا ندارد، مایهی تشکر هم نمیشود. (خطبه عقد 23 آذر 73)
نگذارید جهیزیهها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروسها شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر میخواهند، شما نگذارید. (خطبه عقد 16 بهمن 79)
مادرهای عروسها در تهیهی جهیزیه دست نگه دارند، خیلی افراط و اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمان است، دلش میشکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمیخواهند. ما بیخود نباید دل آنها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و... حتماً باید برایش تهیه شود.
۳. تجملات زیاد (خطبه عقد 20 تیر 70)
تجملات برای یک جامعه، مضر و بد است. آن کسانی که با تجملات مخالفت میکنند، معنایش این نیست که از لذتها و خوشیهایش بیاطلاعند، نه! آن را کاری مضر برای جامعه میدانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضر. با تجملات زیادی، جامعه زیان میکند. البته در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. اما وقتی که همینطور مرتب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز میکند و به جاهای دیگر میرود. (خطبه عقد 23 آذر 73)
مگر کسانی که با تجمل عروس و داماد میشوند خوشبختترند؟ چه کسی میتواند چنین چیزی را ادعا کند؟ این کارها جز اینکه یک عده جوان را، یک عده دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر اینها تلخ نماید، اگر نتوانستند آنجور آنها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری نیست... تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همینطور غیر متأهل بماند.
۴. اسراف (خطبه عقد 11 شهریور 72)
برخی، اسراف میکنند. میریزند و میپاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اولیات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است. (خطبه عقد 9 بهمن 76)
بعضی از مردم با این کاری که میشود با آن ثواب برد، گناه میبرند. با اسرافهایی که میکنند، با خلافهایی که انجام میدهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام میدهند. حرام همهاش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، اما ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیادهروی کردن، حرام و حلال کردن برای اینکه بتواند جهیزیهی دخترش را فراهم کند، اینها حرام است. (خطبه عقد 24 مرداد 74)
بنده راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل میکنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.
۵. خرید از مکانهای معروف به گرانی(خطبه عقد 19 خرداد 72)
این دختر خانمها که میخواهند جهیزیه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیه، توی این دکانهای گرانقیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلات گرانقیمت که معروف است – نمیخواهم البته اسم بیاورم – من میشناسم کجاهاست که دکانهایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. اینطور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها میکنند.
۶. هتلها و سالنهای پرخرج (خطبه عقد 27 دی 73)
این هتلها و سالنها و جشنهای پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی هم کسی جشن بگذارد اما ساده، مانعی ندارد. من نمیخواهم بگویم حتماً، چون بعضی خانههایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید. (خطبه عقد 5 فروردین 72)
عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) هم برای دختر مکرمهی خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زنها دست زدند و خوشی کردند. اما نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسرافها همین مجالس عقد و عروسی گرانقیمت است. در هتلها، در این سالنهای گرانقیمت مجالس درست میکنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام میشود، از بین میرود، روی زمین ریخته میشود و ضایع میگردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی!؟ برای عقب نماندن از قافلهی اسراف!؟ (خطبه عقد 12 آذر 77)
عروسی شیرین، آن عروسیای نیست که توی آن خیلی خرج میشود و اسراف زیاد در آن میشود. عروسی شیرین، عروسی صمیمانه است. صمیمانه که بود، عروسی شیرین میشود. ولو مختصر باشد. یک اتاق دو اتاق توی خانه، قوم و خویش، دوست و آشنا و رفیق دور هم بنشینند، این میشود عروسی. این میهمانیهای مفصل و سالنهای آنچنانی یا توی هتلها، خرجهای زیاد، جنسهای گران برای مهمانی، اینها هیچ مناسب نیست. نمیگویم ازدواج را باطل میکند، نه! ازدواج درست است. اما اینها محیط جامعه و محیط زندگی را تلخ میکند. (خطبه عقد 30 مهر 76)
مگر سابق که این سالنها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن میگرفتند، مهمانها میآمدند شیرینی میخوردند، ازدواجها بیبرکتتر از امروز بود؟ عزت دخترها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی این سالنهای بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمیکنم با این سالنها. من با «تشریفات» مخالفم. حالا بعضی میروند توی هتل، از آن کارهای غلط است که لزومی ندارد. (خطبه عقد 11 مرداد 75)
بعضی خیال میکنند که تشریفات و تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالنهای گران گرفتن، خرجهای زیادی کردن، عزت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد میکند. نخیر عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظری آنهاست، نه به این چیزها...
۷. لباس عروس گرانقیمت (خطبه عقد 4 دی 74)
بعضیها لباس عروس گرانقیمت میخرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس میخواهند، بعضیها لباس عروس را میروند کرایه میکنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضیها این را ننگ میدانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیندازد دور. یک بار مصرف! آن هم با این وضعی که بعضی مردم دارند.
۸. به رخ کشیدن ثروتها (خطبه عقد 13 اسفند 77)
اگر چنانچه در ازدواج بحث مادیات عمده شد، این معاملهی عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معاملهی مادی. این معاملههای گران، این جهیزیههای سنگین، این چشم و همچشمیها و این به رخ کشیدن ثروتها و پولها – که برخی از افراد غافل و بیخبر میکنند – ازدواج را در واقع خراب میکنند. لذاست که در شرع مقدس مستحب است مهریه کم گرفته شود که «مَهرُ السّنّة» مورد نظر است.
* ازدواج را آسان کنید ( خطبه عقد 2 آذر 73)
من به همهی مردم در سراسر کشور توصیه میکنم که ازدواجها را آسان کنند. بعضیها ازدواج را مشکل میکنند. مهریههای گران و جهیزیههای سنگین ازدواج را مشکل میکند... خانوادهی پسرها توقع جهیزیههای سنگین بکنند. خانوادهی دخترها برای چشم همچشمی دیگران جهیزیهها را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگینتر بکنند. چرا؟ اثر این را میدانید چیست؟ اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانهها میمانند، کسی جرئت نمیکند به ازدواج نزدیک شود.