به گزارش حلقه وصل: حجتالاسلام سید هادی سید وکیلی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه معارف درباره فرهنگسازی در پیادهروی اربعین گفت: اربعین به عقیده من یک مکتب است، وقتی میگوییم مکتب یعنی مؤلفهها و شاخصهایی برای این مکتب وجود دارد که با توجه به آنها میتوان مکتبی را گسترش داد و فرهنگهای بومی مختلفی را متأثر از آن فرهنگ کرد. در اینجا مکتب یکی است اما فرهنگهای مختلف با توجه به آن مؤلفهها و شاخصها متأثر هستند. با این تعریف، اربعین حقیقتاً یک مکتب است. اصلاً و ابداً اربعین امروزه یک خردهفرهنگ که مربوط به جامعه، زمان و مکان خاص باشد به حساب نمیآید و گسترش آن اربعین را تبدیل به جریانی فرهنگساز کرده است که عرب و عجم فرهنگهایشان را میتوانند بنا به اولویتهای خود متأثر از اربعین کنند.
تقابل مکاتب
وی افزود: در مقابل اربعین، مکتبی وجود دارد به نام «اومانیسم» که امروزه اساس فرهنگ غرب مدرن را تشکیل داده است. اومانیسم میتواند در بسترهای مختلفی خود را نشان دهد، در حکومت دموکرات، کمونیستی و حتی علم. امروزه بنا به این مکتب تنها چیزی که اولویت دارد برای بشر سود شخصی است. مهم نیست این سود چگونه است، مهم این است برای بشر کسب شود و او را ارتقای مادی بشری دهد حال میخواهد از طریق حکومت، ثروت، علم، تکنولوژی و... باشد. حتی میتواند این سود و منفت اخلاقی و معنوی باشد کما اینکه درمکتب اخلاقگرایی فایدهگرا عم چنین است. اما در اینجا ما فایده و سود برای شخص را ملاک قرار میدهیم.
غایت اربعین چیست؟
چیزی که اربعین به عنوان یادآور نهضت حسینی به ما نشان میدهد ورای جنگ با یزید و عمرسعد است. در قیام عاشورا یک جنبه فرهنگی و عقیدتی وجود دارد و آن «فدا شدن برای هدایت مردم» است. به تعبیری در فرهنگ عاشورا چنین آموزش داده میشود که انسان عضوی از یک خانواده بزرگ است که نسبت به آن مسئولیت دارد. این مسئولیت تنها نسبت به شخص انسان و امور مربوط به او نیست، بلکه فراتر از آن مربوط به جامعه و رشد و تعالی آن است. در این جا باید بگوییم نبرد عاشورا فراتر از جنگ امام حسین(ع) با یزید است، ما در این نگاه میبینیم که مکتب حسینی به عنوان مکتبی مسئول و نوعدوست در طرفی قرار گرفته و مکتب اومانیستی غرب به عنوان سودمحوریِ شخصی در طرف دیگر.
اربعین با ظهور شگفتانگیز خود ما را از ارزشهای الهی برخوردار کرد
سیدوکیلی گفت: در دنیایی که با رشد گسترش اومانیسم حرکت به سمتی بود که ارزشهای اصیلی انسانی فراموش شوند، بار دیگر اربعین با ظهور شگفتانگیز خود ما را از ارزشهای الهی برخوردار کرد تا جلوهای از ارکان و ویژگیهای یک تمدن اسلامی را درک کنیم. اربعین نه یک پروژه سیاسی و حکومتی بلکه به عقیده من یک موهبت الهی به ما بود که بتوانیم گاهی با خودفراموشیِ صحیح در مسیر فرهنگ عاشورایی حرکت کنیم. اینجا منظور از خودفراموشی آن چیزی نیست که قرآن کریم مذموم دانسته بلکه مقصود آن است که انسان ورای منیّت و تعلقات ظاهری به موضوع همکاری، تعاون، نوعدوستی و... توجه کند.