سرقت‌های سریالی مدیر اخراجی از زنان

به گزارش حلقه وصل، اسفندماه سال گذشته زن جوانی در تهران وحشت‌زده به اداره پلیس رفت و از مرد شیادی به اتهام سرقت اموالش شکایت کرد.

شاکی در توضیح ماجرا گفت: «من راننده تاکسی اینترنتی هستم و مدتی قبل با مردی که به عنوان مسافر سوار خودرو من شده بود آشنا شدم. او خودش را برج‌ساز معرفی کرد و شماره تلفن همراهم را گرفت و قرار شد هر زمان به خودرویی برای جابه‌جایی نیاز داشت با من تماس بگیرد. او امروز با من تماس گرفت و گفت می‌خواهد بسته‌ای را به یکی از ساختمان‌های در حال ساختش در دماوند ببرد، پس از این تماس، او را سوار کردم و به طرف دماوند به راه افتادم که در میانه راه آبمیوه‌ای به من تعارف کرد و وقتی خوردم بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم متوجه شدم او پول‌ها، طلاها و اموال قیمتی‌ام را سرقت کرده است. این مرد به من پیام داد که از من فیلم سیاه تهیه کرده است و اگر از او شکایت کنم فیلمم را در فضای مجازی منتشر می‌کند.»

با شکایت زن جوان، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی به دستور قاضی تقویان، بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران برای شناسایی و دستگیری متهم وارد عمل شدند.

شکایت‌های مشابه

همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، مأموران پلیس با چند شکایت مشابه دیگر نیز روبه‌رو شدند. شاکیان زن‌های جوانی بودند که متهم به بهانه ازدواج آن‌ها را فریب داده و پس از آزار و اذیت، اموالش را نیز سرقت کرده بود. یکی دیگر از شاکیان گفت: «چند سال قبل به دلایلی از شوهرم جدا شدم و مجرد هستم. مدتی قبل در سه‌راه افسریه به عنوان مسافر سوار خودروی پژو شدم. راننده آن مرد جوانی بود که ادعا می‌کرد برج‌ساز است. او سر صحبت را با من باز کرد و وقتی فهمید مجرد هستم به من پیشنهاد ازدواج داد و گفت همسرش چند سال قبل فوت کرده و مجرد است.

او مرا با حرف‌هایش فریب داد و عقد موقت کردیم. پس از این به خانه‌اش در سعادت‌آباد رفتم و حتی یک تخته فرش گرانقیمت و تلویزیونم را به خانه‌اش بردم و کارت بانکی‌ام را که تمامی دارایی‌ام داخل آن بود در اختیارش قرار داده بودم تا اینکه یک روز صبح وقتی از خواب بیدار شدم دیدم خبری از او نیست. ساعتی بعد مردی به عنوان صاحبخانه زنگ خانه را زد و تازه فهمیدم او این خانه را به مدت دو روز اجاره کرده و پس از سرقت فرش دستباف، تلویزیون و اموال دیگرم فرار کرده است.»

کفش‌هایم را سرقت کرد

زن جوان دیگری هم با شکایت از مرد کلاهبردار گفت: «مدتی قبل برای طرح شکایتی به یکی از دادسراها رفته بودم و هنگام بازگشت به عنوان مسافر سوار یک خودرو شدم. راننده آن مرد جوانی بود و ادعا کرد کارمند دادگاه است و می‌تواند مشکل مرا حل کند. به این بهانه او خودش را به من نزدیک کرد و بعد هم پیشنهاد ازدواج داد و من هم فریبش را خوردم. چند باری برای انجام کارم به حسابش پول واریز کردم تا اینکه چند روز قبل دوباره سوار خودرویش شدم و او مرا با آبمیوه مسموم و بیهوش کرد و تمامی اموال قیمتی و حتی‌کفش‌های چرمی‌ام را هم سرقت کرد.»

زن جوان دیگری هم گفت: «من کارمند یک کارخانه هستم و مدتی قبل با شاکی که برای انجام کاری به کارخانه آمده بود آشنا شدم. او خودش را برج‌ساز و پولدار معرفی کرد و بعد از اینکه با هم رابطه دوستانه برقرار کردیم، پیشنهاد داد در پروژه‌ای با او شریک شوم. او گفت، سهم من در این پروژه ۱۵۰ میلیون تومان است و من هم با فروختن طلاهایم ۸۰ میلیون‌تومان فراهم کردم و به او دادم و بعد از این دیگر خبری از او نشد و ناگهان غیبش زد.»

زیر گرفتن مأمور پلیس هنگام دستگیری

در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده می‌شد و حدود ۱۰ زن جوان از مرد شیاد شکایت کرده بودند، مأموران پلیس موفق به شناسایی او شدند. دو شب قبل مأموران پلیس متهم را در حالی که سوار خودروی سرقتی بود شناسایی کردند و دستور ایست دادند. متهم برای فرار یکی از مأموران پلیس را با خودرو زیر گرفت، اما خیلی زود دستگیر شد.

وی پس از انتقال به اداره پلیس به جرمش اعتراف کرد و در ادعایی گفت: «من مدیر یک اداره بودم و حتی چند باری هم به عنوان مدیر نمونه انتخاب شدم. چند سال قبل با همسر اولم اختلاف پیدا کردم و او را طلاق دادم و بعد هم با زن دیگری آشنا شدم و او را عقد کردم، اما ازدواج دومم نیز دوام زیادی نیاورد و به خاطر اختلافاتی که پیش آمد او هم از من جدا شدم. آن‌ها مهریه‌شان را به اجرا گذاشتند و من هم مقداری را دادم و مابقی را هم قسطی پرداخت می‌کردم تا اینکه با مردی آشنا شدم و قرار شد با هم سرمایه‌گذاری کنیم. او از من کلاهبرداری کرد و من هم حدود ۱۰۰ میلیون تومان بدهی بالا آوردم و سه سال به زندان افتادم. وقتی از زندان آزاد شدم، فهمیدم از اداره هم اخراج شده‌ام و از آن روز به بعد نقشه کلاهبرداری از زنان جوان را به بهانه ازدواج طراحی و اجرا کردم. من معمولاً خانه‌ای یک روزه و دو روزه اجاره می‌کردم و بعد از اینکه با زنان مجرد آشنا می‌شدم به بهانه ازدواج آن‌ها را به خانه می‌کشاندم و اموالشان را سرقت می‌کردم.»

وی درباره زیر گرفتن مأموران پلیس با خودرو هنگام دستگیری گفت: «چند روز قبل خودرویی را از مردی امانت گرفتم و وقتی خودرو را تحویل ندادم، صاحبش مرا تهدید کرد و شبی که مأموران راه مرا سد کردند فکر کردم صاحب خودرو است که او را زیر گرفتم و بعد فهمیدم مأمور پلیس است.»

متهم پس از اعتراف برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.

منبع: روزنامه جوان