سرویس جنگ نرم حلقه وصل - مجله آمریکایی فارن افرز در مقالهای به قلم الکساندر ویندمن سرهنگ دوم بازنشسته ارتش آمریکا و مدیر سابق امور اروپا در شورای امنیت ملی و عضو ارشد مؤسسه سیاست خارجی مدرسه مطالعات پیشرفته بینالمللی جان هاپکینز و دومینیک کروز باستیلوس پژوهشگر مؤسسه لافر نگاهی به بحران اوکراین و حمله احتمالی روسیه به این کشور انداخت و نوشت: بهرغم برگزاری سراسیمه چندین نشست طی هفتهای اخیر، آمریکا، ناتو، اوکراین، و روسیه به یک راهحل دیپلماتیک یا کاهش تنشها در مرز اوکراین و روسیه نزدیکتر نشدهاند.
اگرچه روسیه بطور کامل از ظاهرسازیهای دیپلماتیک دست نکشیده، اما شکاف میان انتظارات روسیه و غرب نمایان گردیده است. مقامات روسیه آشکارا نشان دادهاند که به پیشنهاداتی که صرفاً بر روی ثبات راهبردی یا رزمایشهای نظامی و یا حتی ضربالاجل در خصوص عضویت اوکراین در ناتو متمرکزند، علاقهای ندارند.
مخاطبان گرامی، آنچه در ادامه میخوانید صرفاً ترجمه گزیده گزارشها و مقالات مذکور است و محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدهها، مؤسسات مطالعاتی و رسانههای غربی منتشر شده است و هرگونه ادعا و القائات احتمالی این مقالات هرگز مورد تأیید حلقه وصل نیست.
روسیه به دنبال برچیدن کامل ساختار امنیتی دوران پس از جنگ سرد
این نشریه مینویسد: ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه به دنبال برچیدن کامل ساختار امنیتی در دوران پس از جنگ سرد و پس زدن توافقات بینالمللی بنیادین حاکم بر حق کشورها در خصوص تعیین سرنوشتشان است ــ پیامدی که آمریکا و شرکا و متحدانش هیچگاه قبول نخواهند کرد.
در همین حال، بهرغم تضمینها مبنی بر اینکه روسیه برنامهای برای «حمله» به اوکراین ندارد ــ نیروهای مسلح روسیه از سال ۲۰۱۴ قلمرو اوکراین را اشغال کردهاند و مشغول نبرد در خاک آن کشور هستند ــ روند تقویت قوای نظامی روسیه در امتداد مرز با اوکراین ادامه پیدا کرده و فروکش نکرده است. بهتازگی، تجهیزات نظامی از منطقه نظامی شرقی روسیه به سمت غرب انتقال داده شدهاند و بالگردهای ترابری و همچنین واحدهای پشتیبانی برای یک تهاجم تمام و عیار در میدان مستقر گردیدهاند.
روسیه همچنین در راستای توجیه تجمع قوای نظامی در شمال اوکراین اعلام کرده که قصد دارد رزمایشهای نظامی مشترک با بلاروس برگزار کند و این رزمایشها تا ۲۰ فوریه ادامه خواهند داشت. قوای روسیه پیشاپیش در نزدیکی مرزهای جنوبی و جنوب شرقی این کشور با اوکراین متمرکز گردیدهاند. قبل از آغاز عملیات باید گامهای دیگری نیز برداشته شوند، اما رزمایشهایی که با استفاده از مهمات واقعی در جریان هستند و ورود واحدهای لجستیکی نمایانگر آمادهسازی قوا برای دست زدن به اقدام هستند.
منازعه نظامی در اوکراین فاجعه خواهد بود
اوایل هفته جاری، جو بایدن رئیسجمهور آمریکا پیشبینی کرد که پوتین در نهایت تصمیم خواهد گرفت دست به حمله بزند. او در جریان یک نشست مطبوعاتی اظهار داشت: «آیا معتقدم او غرب را خواهد آزمود، آمریکا و ناتو را تا آنجا که میتواند خواهد آزمود؟ بله، فکر میکنم این کار را خواهد کرد. حدس من این است که او دست به اقدام خواهد زد.»
یک منازعه نظامی بزرگ در اوکراین فاجعه خواهد بود. هیچکس دوست ندارد شاهد چنین پیامدی باشد. اما اکنون چنین چیزی محتمل است و آمریکا باید برای آن آماده باشد.
سه سناریوی ممکن در خصوص اوکراین
فارین افرز ادامه داد: با فرض بر اینکه دیپلماسی شکست خواهد خورد، سه سناریو ممکن است رقم بخورد. اینکه کدام سناریو رخ خواهد داد، تا حد زیادی بستگی به این دارد که پوتین به زعم خودش چگونه بتواند اهداف مدنظر خود را به بهترین نحو محقق کند.
این اهداف عبارتند از: فلج کردن قابلیتهای نظامی اوکراین، دامن زدن به نابسامانی در درون دولت اوکراین، و در نهایت تبدیل اوکراین به یک کشور از هم فروپاشیده ــ این همان پیامدی است که پوتین مدنظر دارد، چرا که این امر به تهدید نشأت گرفته از اوکراین بهعنوان یک دشمن رام نشدنی و یک چالش امنیتی فزاینده جدی پایان خواهد داد. پوتین از دورنمای یک الگوی دموکراتیک شکوفا و آباد در مهد تمدن اسلاوی شرقی بیزار است، چرا که چنین الگویی میتواند شهروندان روسیه را از یک چارچوب خوشایند و الهامبخش جهت گذار دموکراتیک در کشورشان برخوردار سازد. در شرایطی که نفوذ و کنترل روسیه بر سیاست داخلی و خارجی اوکراین رو به افول گذاشته است، کرملین تنها از طریق کاربرد زور میتواند اهدافش را محقق سازد.
روسیه امیدوار به اشتباه محاسباتی اوکراین
نخستین سناریو شامل حلوفصل دیپلماتیک و قهری بحران حاضر میشود. روسیه ممکن است رسماً منطقه دونباس اشغالی واقع در شرق اوکراین را به رسمیت بشناسد یا به خاک خود الحاق کند. حزب کمونیست روسیه پیشاپیش لایحهای به دومای روسیه ارائه کرده که به موجب آن دولتهای جداییطلب در دونباس به رسمیت شناخته خواهند شد، درست به همان شیوه که دو منطقه جدا شده آبخازیا و اوستیای جنوبی در گرجستان توسط روسیه به رسمیت شناخته شدند.
این امر کرملین را قادر خواهد ساخت تا از تشدید بیش از پیش رویارویی نظامی اجتناب ورزد و در عین حال «برنده» خارج شود. رهبران روسیه شاید همچنین امیدوار هستند که اوکراین را وادار به اشتباه محاسباتی کنند، درست شبیه اشتباهی که در سال ۲۰۰۸ میخائیل ساکاشویلی رئیسجمهور گرجستان مرتکب شد و تصمیم گرفت با جداییطلبان تحت حمایت روسیه در آبخازیا و اوستیای جنوبی بجنگد و بدین ترتیب بهانه به دست کرملین داد تا دست به اقدام نظامی بیشتر بزند و هرگونه تقصیر در این ماجرا را به نحو موجهی انکار کند.
با این حال، چنین اقداماتی فینفسه دستاوردی برای روسیه ندارند؛ این اقدامات صرفاً وضع موجود را بیش از پیش تقویت میکنند و روسیه قابلیت ایجاد یک «ستون پنجم» ِ طرفدار کرملین در درون صحنه سیاستورزی داخلی اوکراین را از دست خواهد داد. اگر پوتین چنین مسیری را انتخاب کند، در آن صورت آمریکا و ناتو شاید کماکان در پاسخ به این امر قوای بیشتری را در امتداد جناح شرقی ناتو مستقر کنند که بهواسطه آن همان تنگنای امنیتی به وجود خواهد آمد که کرملین خواهان اجتناب از آن است.
حمله محدود روسیه به اوکراین
سناریوی دوم شامل حمله محدود روسیه با بهرهگیری از قدرت هوایی محدود جهت تصرف قلمرو بیشتر در شرق اوکراین و دونباس و شاید به رسمیت شناختن این مناطق یا الحاق کامل آنها به خاک روسیه میشود.
در قالب چنین سناریویی، روسیه بندر ماریوپول از بنادر بزرگ اوکراین بر روی دریای آزوف و همچنین شهر خارکیف را تصرف خواهد کرد. خارکیف یکی از شهرهای بزرگ است که بهعنوان پایتخت جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین در دوران بین دو جنگ جهانی از اهمیت نمادین برخوردار است.
روسیه همچنین ممکن است دست به یک تهاجم گستردهتر و جاهطلبانهتر بزند و با بهرهگیری از توان زمینی، هوایی، و دریایی، دست به یک حرکت ضربتی از سمت شرق و جنوب بزند. روسیه از سمت جنوب میتواند یک «پل زمینی» حد فاصل کریمه و سرزمین اصلی روسیه ایجاد کند. روسیه همچنین میتواند دست به یک عملیات آبی ـ خاکی به منظور تصرف بندر اودسا مهمترین بندر اوکراین بزند و سپس به سمت قوای روس که پیشاپیش در منطقه ترانسنیستریا از مناطق جدا شده از مولداوی مستقر گردیدهاند، حرکت کند.
چنین اقدامی موجب خواهد شد تا اوکراین از بنادر اقتصادی حیاتی در امتداد ساحل جنوبی خود محروم شود، در خشکی محصور شود، و مشکلات لجستیکی دیرپای روسیه در خصوص تأمین منابع از جمله آب برای کریمه برطرف شوند. این یک عملیات عظیم خواهد بود که همه نیروهایی که روسیه در کریمه و در امتداد مرزهای شرقی و شمالی اوکراین مستقر کرده است، باید در آن شرکت کنند. این امر همچنین مستلزم تصرف و حفظ سرزمینهای مورد مناقشه است. روسیه مجبور خواهد شد در راستای اشغال شهرهای بزرگ اوکراین دست به یک تلاش پرهزینه بزند و نیروهای خود را در معرض جنگهای شهری دشوار، یک پیکار نظامی طولانی، و یک شورش پرهزینه قرار دهد. گذشته از این، تصرف و حفظ قلمرو در قالب یک اشغال طولانی مدت موجب تضعیف اوکراین خواهد شد، اما به فروپاشی آن کشور منجر نخواهد شد.
سناریوی حمله همه جانبه روسیه به اوکراین
سومین و محتملترین پیامد همانا تهاجم تمام عیار روسیه با بهرهگیری از قدرت زمینی، هوایی، و دریایی در همه محورهای حمله است. در این سناریو، روسیه در سریعترین زمان ممکن برتری هوایی و دریایی خود را تحمیل خواهد کرد. سپس بخشی از نیروهای زمینی روسیه به سمت خارکیف و سومی واقع در شمال شرق پیشروی خواهند و بقیه نیروها که اکنون در کریمه و دونباس مستقر هستند، به ترتیب از جنوب و شرق پیشروی خواهند کرد. در همین حال، قوای روسیه در بلاروس ممکن است مستقیماً کییف را تهدید کنند و یدینوسیله نیروهای اوکراین را زمینگیر کنند تا این نیروها نتوانند جبهههای شرقی و جنوبی را تقویت کنند. قوای روسیه ممکن است به سمت کییف پیشروی کنند تا روند تسلیم دولت اوکراین را شتاب بخشند.
روسیه بیشتر به دنبال توافق دیپلماتیک است
این گزارش میافزاید: اشغال طولانی مدت در چنین سناریویی نامحتمل است. یورش به شهرهای بزرگ و برقراری آرامش در آنجا نیازمند سطح مشخصی از جنگ شهری و دربرگیرنده تلفات بیشتری است که ارتش روسیه احتمالاً دوست دارد از آن دوری کند. احتمال آن بیشتر است که قوای روس اقدام به تصرف و حفظ قلمرو کنند تا خطوط تدارکاتی را ایجاد و محافظت کنند و سپس در پی دستیابی به توافق دیپلماتیک مطلوب نظر خود یا وارد کردن خسارات کافی دست به عقبنشینی بزنند. اوکراین و غرب سپس مجبورند اوضاع را بار دیگر به حالت عادی دربیاورند.
این عملیات تمرکزش بر روی حملات تنبیهی ضد دولت، نیروهای مسلح، زیرساختهای حیاتی و مناطق حائز اهمیت نزد هویت ملی و روحیه اوکراینیها خواهد بود. روسیه بمبها، راکتها، توپخانه، موشکهای کروز، و موشکهای بالستیک کوتاهبرد خود را به سمت اهدافی نظیر کاخ ریاست جمهوری، ساختمانهای اداری ریاست جمهوری، پارلمان اوکراین، وزارت کشور، وزارت دفاع، مقر سرویس امنیتی اوکراین، میدان استقلال کیِف (میدان مرکزی کیِف و محل وقوع انقلابهای چندگانه در حمایت از دموکراسی)، و همچنین دیگر اماکن برجسته و ارگانهای دخیل در تصمیمگیری شلیک خواهد کرد.
روسیه میتواند زیرساختهای سیاسی نظامی اقتصادی اوکراین را فلج کند
زیرساختهای حساس نظیر شبکه برق اوکراین، در معرض حملات سایبری قرار خواهند گرفت که این امر میتواند اوکراین را فلج کند. روسیه همچنین تخریب کارخانههای ساخت سلاح در اوکراین را در اولویت قرار خواهد داد. روسیه با از بین بردن ظرفیتهای اوکراین در زمینه طراحی و تولید موشکهای کروز نپتون، سامانههای موشکی ساپسان، و موشکهای بالستیک کوتاهبرد هریم ـ ۲ میتواند تهدید احتمالی ناشی از بازدارندگی متعارف اوکراین را در آینده نزدیک از بین ببرد.
تهاجم زمینی و دریایی به گونهای طراحی خواهد شد که به محاصره و نابودی نیروهای مسلح اوکراین، حفظ صرفاً قلمرو حیاتی لازم، و بهرهگیری از قدرت هوایی و آتشبار دوربرد به منظور تحقق اهداف نظامی و سیاسی روسیه بینجامد. این حملات دهها هزار تلفات ببار خواهند آورد و به وقوع فاجعه انسانی دامن خواهند زد و متعاقباً موجب بروز آشفتگی در زنجیرههای فرماندهی غیرنظامی و نظامی و احتمالاً سرنگونی رهبران اوکراین خواهند شد. اگر همه چیز طبق نقشه روسیه پیش برود، دولت، نیروهای مسلح، و زیرساختهای اقتصادی اوکراین بهواسطه حملات فلج خواهند شد ــ همه اینها گامهایی به سمت هدف غایی مبنی بر فروپاشی اوکراین هستند.
آمریکا باید روسیه را تحریم کند
فارین افرز در ادامه عنوان کرد: صرفنظر از اینکه روسیه یک یورش محدود را انتخاب کند یا دست به یک حمله فراگیرتر بزند، پیامدها از طرف آمریکا و متحدان و شرکایش باید غیرمنتظره باشند، درست همانگونه که دولت بایدن قبلاً هشدار داده است. رابرت منندز سناتور دموکرات آمریکایی از ایالت نیوجرسی و رئیس کمیته روابط خارجی سنا پیشاپیش طرحی ــ موسوم به قانون دفاع از استقلال اوکراین ۲۰۲۲ ــ ارائه داده که نزد حامیان استقلال اوکراین بیشتر شبیه فهرست آرزوهاست.
این طرح دربرگیرنده مفادی در این خصوص است: استفاده از اختیارات وزارت دفاع و صندوق ویژه تدارک دفاعی به منظور حمایت از اوکراین؛ اعطای وامهای بیشتر به منظور حمایت از نیروهای مسلح اوکراین؛ تقویت قابلیتهای دفاعی اوکراین؛ افزایش حمایت از برنامههای مبادلات نظامی آمریکا و اوکراین؛ مساعدت بیشتر به منظور مقابله با دروغپراکنی در اوکراین؛ افشای علنی اموال نامشروع پوتین و اطرافیانش؛ تحریم ضد مقامات دولتی روسیه که در حمله به اوکراین شرکت دارند یا به این امر کمک میکنند؛ تحریم ضد مؤسسات مالی روسیه؛ تحریمهایی که مستلزم قطع مؤسسات مالی بزرگ روسیه از خدمات پیامرسانی مالی نظیر سوئیفت هستند؛ ممنوعیت معاملات مبتنی بر بدهیهای دولتی روسیه؛ بازنگری تحریمها ضد پروژه نورد استریم ۲؛ و تحریم ضد بخشهای انرژی و معدن روسیه. اگرچه این طرح دربرگیرنده معافیتهای احتمالی در چند مورد و معافیت واردات کالاست، اما تصویب آن کماکان به منزله یک گام جسورانه به سمت دفاع از اوکراین است.
دولت بایدن پیشاپیش حمایت خود از طرح منندز را نشان داده است. بایدن باید یک گام دیگر نیز بردارد و طرح مزبور را در مجالس سنا و نمایندگان مدیریت کند و در این راستا دقیق عمل کند تا مطمئن شود که این تدابیر مهم به یکی دیگر از قربانیان بداخلاقی حزبی تبدیل نمیشود. بایدن در یک نشست اخیر با سناتورهای هر دو حزب در خصوص اوکراین شروع خوبی داشت. در راستای کاهش بیش از پیش شکافهای حزبی، سناتورهای دموکرات باید مؤلفههایی از یک طرح رقیب ارائهشده توسط جیم ریچ سناتور جمهوریخواه از ایالت آیداهو و عضو بلندپایه کمیته روابط خارجی سنا را در طرح منندز بگنجانند.
تحریم و فشار به نزدیکان و اطرافیان پوتین
به لحاظ سنتی، هر دو حزب قویاً از اوکراین حمایت کردهاند. اما کرملین معتقد است که فقدان انسجام داخلی در آمریکا به توانایی واشنگتن جهت نشان دادن پاسخ قوی خدشه وارد خواهد کرد. کنگره نباید به چنین اعتقادی اعتبار بخشد. بنیه طرح منندز نه فقط از فحوای آن، بلکه همچنین از پیام آن دال بر حمایت فراگیر هر دو حزب از اوکراین نشأت میگیرد.
دولت بایدن همچنین باید صادرات فناوریهای پیشرفته آمریکایی (نظیر نیمهرساناها و ریزتراشهها) به روسیه را تحریم کند، اقدامی که میتواند بر صنایع هوافضا و تسلیحاتی روسیه تأثیر سوء بگذارد. بعلاوه، کنگره یا دولت بایدن باید پا را فراتر از افشای اموال اطرافیان پوتین بگذارد و این اموال را مستقیماً هدف بگیرد و این کار را با تحریم ۳۵ فردی آغاز کند که الکسی ناوالنی چهره مخالف روس قبلاً تحریم آنها را توصیه کرده بود. اعمال فشار به جرگهسالاران مهم اطراف پوتین به اندازه تحریم مقاماتی که مستقیماً در اقدامات نظامی دخیل خواهند بود، اهمیت دارد.
روسیه خود را در برابر تحریمها آماده کرده است
بعضیها شاید کارایی تحریمها را بهعنوان ابزاری جهت بازدارندگی یا تغییر رفتار زیر سؤال ببرند. در حقیقت، روسیه دارای ۶۳۰ میلیارد دلار ذخایر بینالمللی است، صنایع حساس را بطور فزایندهای بومیسازی کرده است، از یک بازار انرژی مطلوب برخوردار است، و سیستم داخلی روسی انتقال پیامهای مالی و سیستم پرداخت بینبانکی فرامرزی چین را بهعنوان جایگزینهایی برای سیستم سوئیفت در دسترس دارد و در نتیجه شاید بتواند از توفان جان سالم بدر ببرد. با این حال، حقیقتی که در قالب این نگرانیها نادیده گرفته میشود، این است که تحریمها همچنان هزینههایی را تحمیل میکنند و موجب تضعیف شبکههای نفوذ کرملین میشوند. در شرایط حاضر، تهدید تحریمها پیشاپیش تأثیر سوء بر بازار سهام روسیه داشته است.
اروپا خواستار تشدید تنش با روسیه نیست
بهرغم آنچه که گفته شد، بدون وحدت میان دو سوی اقیانوس اطلس و همکاری از طرف اتحادیه اروپا، تحریمها از تأثیر به مراتب کمتری برخوردار خواهند بود ــ و متحدان اروپایی واشنگتن نگران آن هستند که تحریمها به اقتصادهای خودشان صدمه بزند. طبق اظهاراتی که بایدن در کنفرانس مطبوعاتی اخیر خود بیان داشت، به نظر میرسد که واشنگتن به منظور سروشکل دادن به یک پاسخ یکپارچه به حمله روسیه، به خصوص در صورت وقوع حملات سایبری یا اقدامات غیرنظامی یا شبهنظامی شاید به زحمت بیفتد. امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه پیشاپیش به وجهه یک جبهه متحد لطمه زده و از اتحادیه اروپا خواسته تا با روسیه به گفتگو بنشیند. در همین حال، آلمان از صادرات سلاح به اوکراین امتناع کرده و هیچگونه موضع قطعی در خصوص تعویق یا ابطال پروژه خط لوله نورد استریم ۲ که گاز روسیه را به اروپا انتقال خواهد داد، اتخاذ نکرده است.
روسیه ممکن است صادرات انرژی به اروپا را قطع کند که این امر بحران انرژی در اروپا را وخامت خواهد بخشید و اتحاد میان دو سوی اقیانوس اطلس را در معرض تهدید قرار خواهد داد. بحران انرژی پیشاپیش موجب گردید تا آمریکا در ماه دسامبر سال گذشته گاز مایع بیشتری برای اروپا بفرستد. اروپا ممکن است مجبور شود در قالب یک جدول زمانی کوتاه مدت به دنبال یافتن منابع جایگزین انرژی برود تا بدین طریق از تبعات منفی در داخل در امان بماند. واشنگتن تا حد امکان باید با بهرهگیری از ذخایر راهبردی نفت و گاز خود به متحدان و شرکای اروپاییاش در راستای رفع کمبود انرژی کمک کند.
وابستگی مالی و اقتصادی برخی کشورهای اروپایی به روسیه
دیگر کشورها نگران آن هستند که قطع ارتباط مؤسسات مالی روسیه با سیستم سوئیفت ممکن است تأثیر سوء بر اقتصادهای اروپایی بگذارد. از آنجا که شبکه سوئیفت تابع قوانین بلژیک و اروپاست، واشنگتن در راستای قطع ارتباط روسیه با شبکه مزبور باید تا حدودی به دنبال جلب رضایت اروپا باشد. آمریکا میتواند کشورهای اروپایی را به همراهی وادار کند، همان کاری که در سال ۲۰۱۲ در راستای قطع ارتباط ایران با شبکه سوئیفت انجام داد. اما با توجه به خطر از بین رفتن اتحاد میان دو سوی اقیانوس، واشنگتن شاید نسبت به وادارسازی متحدانش بیمیل باشد.
آمریکا اوکراین را به پاتریوت و هارپون تجهیز کند
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: در جبهه نظامی، آمریکا میتواند دولت اوکراین را در خصوص پاسخ دادن به عملیاتهای روسیه یاری دهد و در این راستا اطلاعات راهبردی، عملیاتی، و حتی تاکتیکی به صورت آنی در اختیار آن کشور بگذارد. آمریکا همچنین باید به تبعیت از انگلیس کمکهای مرگبار پیشاپیشِ حمله روسیه از راه هوا ارسال کند. واشنگتن باید سلاحهای کوچک، مهمات، تجهیزات، و مقادیر متنابهی از سامانههای ضدهوایی قابل حمل و همچنین سامانههای پیشرفتهتر از قبیل موشکهای ضدهوایی پاتریوت و موشکهای ضدهوایی هارپون در اختیار اوکراین بگذارد. منتقدان این رویکرد ممکن است استدلال کنند که تحویل این سامانهها بهانه به دست کرملین میدهد تا دست به حمله پیشدستانه بزند. اما اگر اقدام نظامی روسیه قطعی و مسلم است، دیگر دلیلی برای دست روی دست گذاشتن وجود ندارد.
اگرچه تحویل این سامانههای پیشرفتهتر بهموقع صورت نمیگیرد و نمیتوان از ارائه آموزشهای مناسب و یکپارچهسازی سیستمها به منظور دستیابی به قابلیت عملیاتی کامل مطمئن گردید، اما برخی از سامانهها را کماکان میتوان در سطح قابلیت عملیاتی اولیه مستقر نمود. این سامانهها موازنه قدرت نظامی میان اوکراین و روسیه را تغییر نمیدهند، اما هزینههای بیشتری به متجاوزان روس تحمیل میکنند و به ایجاد بازدارندگی در تلفیق با اقدامات دیگر کمک میکنند. آمریکا همچنین باید کماکان مصوبات مربوط به ارسال تسلیحات آمریکایی برای اوکراین را شتاب بخشد، درست همانند کاری که اخیراً در ارتباط با استونی، لتونی، و لیتوانی صورت داد. بعلاوه، در صورت اشغال طولانی مدت و شورش، دولت بایدن باید از شورشیان اوکراینی حمایت به عمل بیاورد.
آمریکا باید نیروها و تجهیزات خود را به اوکراین اعزام کند
این مجله آمریکایی پیشنهاد داد: واشنگتن باید فرض را بر بدترین سناریو بگذارد و متناسب با آن برنامهریزی کند. واشنگتن همچنین باید نیروها و تجهیزات نظامی بیشتری اعزام کند تا بدین طریق به متحدان اروپاییاش دلگرمی و یاری دهد. خاطرات سلطه شوروی و روسیه هنوز در کشورهای جناح شرقی ناتو تازه هستند و این کشورها بیکار نخواهند نشست. آمریکا باید به آنها اطمینان خاطر دهد که هوایشان را دارد، همانگونه که در ماده ۵ منشور ناتو این امر تضمین گردیده است.
در غیر این صورت، این کشورها در واکنش به یک تهدید وجودی استنباط شده ممکن است بهرغم مخالفت واشنگتن و دولتهای غرب اروپا کمکهای نظامی و بشردوستانه را به سمت مرزهایشان روانه کنند. این امر مطمئناً خطر گسترش آتشافروزی را مطرح میسازد. در حالت حداقلی، کشورهایی نظیر استونی، لتونی، لیتوانی، لهستان، رومانی، و اسلواکی احتمالاً بر تدابیر دفاعی خود خواهند افزود و در عین حال از آمریکا خواهند خواست تا مأموریتهای موسوم به «حضور پیشرفته ارتقا یافته» را بسط و گسترش دهد.
اینها گروههای رزمی چندملیتی در حد و اندازههای یک گردان هستند که ناتو در آسیبپذیرترین کشورهای عضو مستقر میسازد. در راستای تقویت بیش از پیش ائتلاف، واشنگتن باید احتمال عضویت فنلاند و سوئد در ناتو را مطرح سازد، البته اگر هر یک از این کشورها در پی حمله نظامی روسیه در اوکراین مایل به عضویت در ناتو باشد. گفتگوی اخیر میان بایدن و رئیسجمهور فنلاند باید ادامه یابد و بایدن باید گفتگوهای مشابهی با مقامات سوئد صورت دهد. این امر شاید محاسبات روسیه در خصوص دست زدن به حمله را تحت تأثیر قرار دهد.
آمادگی برای پناهجویان اوکراینی
در گام نهایی، آمریکا و متحدان و شرکایش با همکاری سازمانهای بینالمللی بشردوستانه باید کریدورهای بشردوستانه به همراه منابع و پرسنل به منظور محافظت از پناهجویان فراهم بیاورند. دهها هزار نفر ــ اگر نه صدها هزار یا حتی میلیونها نفر ــ ممکن است از جنگ بگریزند و در درون اوکراین آواره شوند یا به کشورهای همسایه پناه ببرند.
آمریکا، انگلیس، و اتحادیه اروپا باید برای این موج پناهجویان آماده باشند و از همان نوع ویزاهای مهاجرتی ویژهای که تابستان گذشته برای افغانهای فراری از طالبان صادر کرده بودند، در اختیار آنها قرار دهند. اعضای ناتو باید بار زحمت ناشی از هجوم پناهجویان را سهیم شوند؛ نمیتوان انتظار داشت که کشورهای عضو این ائتلاف واقع در جناح شرقی به تنهایی در این خصوص عمل کنند.
آمریکا توانایی بازدارندگی و اعمال زور علیه روسیه را ندارد
اگرچه دولت بایدن مذاکرات ساختگی با مسکو را مدیریت کرده است، اما پیامد آن کماکان همانا از دست رفتن فرصتهاست. واشنگتن خودش را در موقعیتی قرار داده که در صورت عدم تهدید به تشدید اقدام نظامی، بازدارندگی احتمالاً شکست خواهد خورد. گزینههای بازدارندگی در حال حاضر در مقایسه با سال گذشته، ماه پیش، یا حتی هفته گذشته بسیار بدتر هستند. دولت بایدن بدون تأکید متناسب بر ابزارهای قدرت سخت، فرصت جلوگیری از بروز بحران در جناح شرقی اروپا را از دست داده است.
با نگاه به گذشته باید گفت که واکنش قدرتمندانهتر به تجمع قوای نظامی روسیه در مرز با اوکراین در ماه آوریل سال گذشته میتوانست به تغییر پیشدستانه آرایش قوا و ارائه کمکهای مرگبار به اوکراین بینجامد و محاسبات کرملین در رابطه با راهکار نظامی ـ فنی را بیش از پیش تحت تأثیر قرار دهد. واشنگتن تا لحظه آخر صبر کرد و اکنون در حال بررسی پاسخهای فراگیری است که زودتر از اینها باید مدنظر قرار میداد. به همین خاطر، آمریکا اکنون در شرایطی باید با روسیه رویاروی شود که از توانایی محدودی جهت ایجاد بازدارندگی و اعمال زور برخوردار است.
دنیا در آستانه بزرگترین تهاجم نظامی به اروپا از زمان جنگ جهانی دوم قرار دارد. با توجه به منافع فعلی ذینفعان سیاسی عمده، احتمال آن نمیرود که آمریکا، اوکراین، و روسیه رویکردهای کنونی خود در قبال اوضاع را به میزان قائل توجهی تغییر دهند. واشنگتن علاقهای به کاربرد قدرت سخت به منظور بازداشتن روسیه ندارد و از اصول و ارزشهایی که دههها مورد حمایت قرار داده است، عقبنشینی نخواهد کرد.
در اوکراین، جایگاه رئیسجمهور ولادیمیر زلنسکی با توجه به کاهش محبوبیتش، ناکامی در اجرای یک طرح دوسویه به منظور کاستن از تنش با روسیه، کاهش اعتماد به تواناییهای رهبری وی در دوران جنگ، تمرکز وی بر پیگرد قانونی پترو پروشنکو رئیسجمهور سابق به اتهام خیانت، جدال با رینات آخمتوف چهره جرگهسالار، و دستکم گرفتن تهدید کنونی روسیه متزلزل گردیده است. از نظر زلنسکی، تسلیم در برابر روسیه به معنای خودکشی سیاسی است. حتی اگر واشنگتن یا کیِف تغییر موضع دهند، هیچ تضمینی وجود ندارد که مسکو رضایت دهد و از تنش بکاهد.
چشمانداز ژئوپلتیک امنیت ملی آمریکا به خطر خواهد افتاد
فارین افرز در پایان تصریح کرد: به محض آنکه جنگ آغاز شود، چشمانداز ژئوپلتیکی برای امنیت ملی آمریکا به میزان قابل توجهی چالشبرانگیزتر خواهد شد. واشنگتن باید فرض را بر بدترین سناریو بگذارد و متناسب با آن برنامهریزی کند و در این راستا از همه مؤلفههای قدرت خود جهت حفظ منافعش بهره بگیرد. دولت بایدن باید یک موازنه ظریف را حفظ کند و از رویارویی نظامی با روسیه اجتناب ورزد.