سرویس سیاست حلقه وصل- ماراتن هستهای در آذر سال ۱۳۸۳ با پذیرش طرح تعلیق داوطلبانه از سوی ایران آغاز میشود. عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات در حیاط پاستور در جمع خبرنگاران حاضرشده و میگوید: «از امروز تعلیق کلیه فعالیتهای هستهای ایران را اعلام میکنم؛ ازاینپس بهمنظور نشان دادن حسن نیت هیچ اقدامی در جهت غنیسازی انجام نداده و اقدام ایران داوطلبانه است!» یکی از خبرنگاران حاضر در جلسه از سخنگو میپرسد: این اقدام داوطلبانه تا چه زمانی ادامه دارد؟ رمضان زاده با مکث میگوید: ما برای این اتفاق زمان نگذاشتهایم؛ تا هر وقت که گمان کنیم لازم است اقدام داوطلبانه را ادامه خواهیم داد. ما باید به غرب نشان بدهیم که به تعهدات خودمان پایبند هستیم. سخنگو دولت و عضو حزب مشارکت ادامه میدهد: درها برای گفتگو بهسوی غربیها (آمریکا) باز است، قدم اول را ما برداشتیم؛ البته دولت برنامهای برای گفتگو مستقیم با آمریکا ندارد!
البته ادعای سخنگوی دولت اصلاحات در عدم گفتگو با آمریکاییها یک دروغ محض بود؛ دو روز قبل از این کنفرانس خبری، خاتمی با اشاره با برگزاری اجلاس شرمالشیخ گفته بود: «حاضرم با آمریکاییها بر سر امنیت عراق گفتگو کنیم» روزنامه همشهری ارگان شهرداری تهران (نزدیک به اصلاحطلبان) پس از سخنرانی خاتمی در سرمقاله خود نوشت: شرمالشیخ تلاقیگاه آسیا و آفریقاست، اما میتواند پیام دیپلماتیک ایران را تا دریای آتلانتیک نیز ببرد! اشاره نویسنده سرمقاله به آن بود که خاتمی رئیسجمهور ایران باید با جورج بوش رئیسجمهور آمریکا دیدار کرده و مشکلات گذشته را حل کنند.
فردای سخنرانی خاتمی کمال خرازی وزیر خارجه وقت به رئیسجمهور پیغام میدهد که دست از رؤیاپردازیهای کودکانه بردارد، زیرا آمریکاییها حاضر نیستند پیشنهاد همکاری ایران را بپذیرند و با این کار شخصیت خود را کوچک خواهی کرد. خاتمی نیز با سادهانگاری گفته بود آنها میپذیرند، زیرا نمیخواهند در مرداب عراق دستوپا بزنند!
سفر لیدر اصلاحات به مصر ۳ سال پس از شکست طرح شرم الشیخ
در همان روزها آدام ارلی، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا آب پاکی را روی دست اصلاحطلبان ریخته و گفت: احتمال ملاقات دوجانبه با ایران در شرمالشیخ مورد بررسی قرار نگرفته است. دیپلمات آمریکایی با ژستی متکبر ادامه داد که اگر رئیسجمهور (بوش) تشخیص دهد که گفتوگو با ایرانیان در جهت منافع ما خواهد بود و نیز اگر ایرانیان چنین درخواستی را مطرح کنند، ما مخالف گفتوگو با آنها نخواهیم بود!
سخنان عضو وزارت خارجه آمریکا چون آب سرد بر سر خاتمی ریخته و او را به شدت ناامید کرد. واقعیت آن بود که دولت اصلاحات دستاوردهای هستهای را در سینی طلا گذاشته و با پذیرش تعلیق داوطلبانه داشته های کشور را تقدیم آمریکاییها کرد. اما آنها حتی حاضر نبودند دولت لیبرال در ایران را پذیرفته و یا با آنها دیدار کنند.
یک هفته پسازاین ماجرا در جلسه سران جی هفت، گرهارد شرودر صدراعظم آلمان به بوش میگوید: ایرانیها فرصت خوبی فراهم آوردهاند، بهتر است به آنها تجهیزات موتور هواپیما داده، و یا امتیاز تجاری بدهیم، بوش پس از شنیدن این پیشنهاد میگوید: نه! حتی یک امتیاز هم به آنها نمیدهم، ایرانیها باید تعلیق داوطلبانه را به نابود کردن تمامی تأسیسات هستهای تغییر فاز بدهند. صدراعظم آلمان رو به بوش میگوید: پس از لیبرالها در ایران هیچ دولتی حسن نیت کنونی را نداشته و مسیرها بسته میشود.
سه روز پس از اجلاس گروه کشورهای صنعتی، حسن روحانی به پاریس رفته و به وزیر خارجه فرانسه میگوید: ما دیگر در قایق شما نخواهیم نشست! البته برای بیان این جملات کمی دیر بود! اروپاییها بهخوبی میدانستند که اصلاحطلبان را میتوان کنترل کرد، دومینیک دو ویلپن رو به دبیر شورای عالی امنیت ملی میگوید که من مسئله را با پرزیدنت خاتمی در میان میگذارم، این سطح از تهدید برای ما قابلقبول نیست.
روزنامه ایران ارگان تبلیغاتی وقت دولت پس از فروکشیدن این ماجراها در یادداشتی مهم و جالبتوجه نوشت: «ما قدمهای درستی برداشته و با تعلیق به غرب پیغام مصالحه دادیم؛ از امروز به بعد میان اروپا و آمریکا تفاوتهایی قائل خواهیم شد، هرقدر ویترین دیپلماسی در آمریکا مغشوش است در اروپا وضعیت مستحکم مانده است».
از عجایب آنکه ۱۵ سال بعدازآن روزها و پس از خروج آمریکا از برجام بازهم عدهای در داخل گمان میکردند که میتوان به دیوار سست اروپاییها تکیه داده و بدون مزاحمی به اسم آمریکا برجام را ادامه داد. اروپاییها نیز بابیان ادعاهایی چون باز کردن کانال مالی اینستکس از خرید یکمیلیون بشکهای نفت خبر دادند. البته باز هدف آن بود که با نگهداشتن ایران در یک توافق بیهدف مانند گذشته هزینه تعلیق داوطلبانه را بر دوش تهران بگذارند! این ترفند با اقدام متقابل مجلس در تصویب قانون صیانت از دستاوردهای صلحآمیز هستهای نقش بر آب شد.
در مذاکرات وین چه میگذرد؟
در وین هیئت نمایندگی کشورمان باتجربه بهدستآمده از گذشته بهصورت منسجم و صریح در برابر زیادهخواهی طرف غربی مقاومت کرد. اولین دستاورد مقاومت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران کنار گذاشته شدن پیشنویس سیاسی در دوره روحانی و تغییر ریل مذاکرات از گفتگو برای «احیای برجام سیاسی» به گفتگو برای «لغو تحریمها» بهمنظور انتفاع ایران از برجام بود.
علی باقری کنی معاون وزیر امور خارجه و رئیس هیئت دیپلماتیک در مذاکرات وین برای لغو تحریمها در صفحه توییترش نوشت که بعضی بازیگران بهجای دیپلماسی به عادت مقصر نمایی خود پافشاری میکنند. ما سریعاً پیشنهادهایمان را ارائه کردیم و به نحوی سازنده و منعطف تلاش کردیم تا اختلاف کم شود. اشاره باقری به آخرین نشست با طرف اروپایی در هتل کوبورگ است. در این جلسه تروئیکای اروپایی گفته است که پیشرفتهای سریع طرف ایرانی از برجام تنها یک صدف توخالی باقی گذاشته و بهتر است ایران از مواضع خود کوتاه بیاید! اشاره اروپاییها به «صدف توخالی» مروارید گران بهایی است که چون گذشته از دسترس صیادان غربی دورمانده است.
اروپاییها انتظار دارند که طرف ایرانی در مذاکرات دستاوردهای خود در غنیسازی ۶۰ درصدی را تعلیق کند تا فرصت برای گفتگوهای بیشتر فراهم شود! آن ها این تله را در سال ۱۳۸۳ پیش پای ایرانیها گذاشته و با وعده قرارهای بزرگتر در شرم الشیخ دولت وقت را فریب داده اند. در این دور از مذاکرات ترفند حریف بی نتیجه ماند.
در وین زیادهخواهی طرف اروپایی (بخوانید آمریکایی) با واکنش صریح و بدون ملاحظات دیپلماتیک از جانب تهران روبرو شده است. فضای آخرین دور از مذاکرات بهگونهای پیش رفت که آمریکاییها از یک درخواست مهم عقبنشینی کرده است. در این دور از مذاکرات ایران به درخواست بازرسی نامتعارف از یکی از تأسیسات مهم پاسخ رد داده است. دیپلماتهای ایرانی بهخوبی میدانند که در این بازار مکاره تا زمانی که کالا تحویل داده نشود هیچ بهایی نباید پرداخت کنند.
بهعبارتدیگر دولت رئیسی مانند دولتهای گذشته نه میلی به دیدار با آمریکاییها دارد و نه اشتیاق آن را، بلکه اینطرف غربی است که باید هزینه خروج خود از برجام را پرداخت کند. از وین خبر رسیده است که رابرت مالی از بندر لیورپول وارد وین شده است. بازگشت دوباره آمریکاییها به حاشیه مذاکرات نشانهای بر بیتابی آنها در گفتگوهای برجامی و کوتاه آمدن از مواضع پیشین است.
حلقه اتحاد سه جانبه میان تهران؛ پکن و مسکو در حاشیه نشست وین
شرطهای ایران برای مذاکره با اروپاییها
از ابتدای دور هفتم مذاکرات، یکی از خطوط اصلی طرفهایی غربی و رسانههای وابسته به آنها، القاء وجود شکاف و واگرایی میان تهران؛ مسکو و پکن در مذاکرات وین بوده است. این خط تخریبی با انتشار مصاحبه و نقلهای تحریفشده و اغلب برش خورده تشدید شده و برخی رسانهها تلاش کردهاند از این طریق چنین القا نمایند که از یکسو میان ایران، روسیه و چین اختلافنظر وجود دارد و در مقابل گروه ۱+۴ در مواضع خود از اجماع و اتحاد برخوردار است. دیدار سهجانبه در میان نمایندگان ایران؛ چین و روسیه و حمایت تمامقد آنها از ایران این برنامه را با شکست روبرو کرد.
فضای هتل مذاکرات بهقدری علیه آمریکا است که یک منبع دیپلماتیک اروپایی اعلام کرد که آنها از رافائل گروسی خواستهاند که از بیان نقطه نظرات ضد ایرانی دست برداشته و مسیر مذاکرات را دچار تشویش نکند. تا پیشازاین رفتارهای مدیرکل آژانس در سطح رژیم صهیونیستی بوده و غربیها بهخوبی میدانند که ایران پاسخ اقدامات ضد ایرانی آژانس را بهصورت عملی میدهد.
المیادین نوشته است که ایران ۵ شرط اساسی در مذاکرات دارد؛ لغو کلیه تحریمها (هستهای و حقوق بشری)، راست آزمایی، دادن ضمانت، تعهد به عدم خروج دوباره و جبران خسارتهای واردشده بخشی از خواستههای منطقی ایران از طرف غربی است. به نظر میرسد طرف آمریکایی با سه شرط دادن ضمانت؛ جبران خسارت و تعهد به عدم خروج مخالف بوده و در برابر پیشنهاد ایران؛ از طرح «توافق موقت» رونمایی کرده است. طرف غربی بهطورقطع برای باز شدن کلافهای این گره از تاکتیک فشار به تهران برای پذیرش تعلیق و توافق کوتاه استفاده خواهد کرد. در چنین شرایطی باید «فن بدل» به رقیب زد.
راهبرد «توافق موقت متقابل» با پیشفرض حفظ نگهداری تمامی سانتریفیوژ های مدرن و جدید و نیز مواد غنیسازی شده در داخل کشور، بخشی از اقدامات ایران در برابر زیادهخواهی غربیهاست. در برجام ۲۰۱۵ دپو شدن غنیسازی در خارج از کشور فرصت را برای اقدامات ضد ایرانی آمریکاییها فراهم آورد. این بار باید دست پیش را بگیریم، در صورت خروج آمریکاییها از تعهدات و زدن زیر میز بهسرعت باید به آنها پاتک بزنیم. دوران تبدیل دستاوردهای هستهای جمهوری اسلامی ایران از حالت «تأسیسات» به «پایلوت» گذشته است؛ غرب باید ایران مقتدر را بپذیرد.