به گزارش حلقه وصل، جمعه 12 اسد/مرداد بود که بار دیگر افغانستان عزادار شد. حمله انتحاری دیگری این بار در گردیز مرکز ولایت پکتیا رخ داد و روز خونینی را برای افغانها رقم زد. این بار شیعیان کانون این حمله بودند و دو عامل انتحاری با حضور در میان نمازگزاران مسجد صاحب الزمان (عج) جلیقههای خود را منفجر کردند.
دقایقی پس از وقوع انفجار نام «سیدمحمد علیشاه موسوی گردیزی» رئیس حوادث غیرمترقبه پکتیا در میان آمار کشتهشدگان اعلام شد. وی که پزشک متبحری بود، به دلیل مبارزات شجاعانه و تحمل چهار سال شکنجه در زندانهای بگرام شهرت خاصی در افغانستان پیدا کرده بود.
در راستای شناسایی ابعاد شخصیتی این شهید بزرگوار افغانستانی که سالیان زیاد در جبهههای مقاومت علیه باطل میجنگید، نشستی را با حضور دوستان و آشنایان وی برگزار کرد که ماحصل آن را در زیر میخوانید.
دکتر موسوی؛ شهیدی عزیز برای جهان اسلام
«پیام تیرانداز» مدیرعامل خبرگزاری فارس، در این نشست گفت: شهید مانند یک میوه رسیده است که زمان رسیدنش چیده میشود در واقع شهید زمانی که به پختگی میرسد ماموریتش در این دنیا تمام میشود و به مرحله شهادت میرسد. اما شهدا با شهادتشان تازه ماموریتشان آغاز میشود.
وی افزود: چه بسیار شهدایی بودند که در زمان حیاتشان گمنام بودند اما پ از شهادت به شهرت خاصی میرسند. شهید دکتر موسوی گردیزی نیز جزو چنین شهدایی است. ما مفتخر هستیم که بتوانیم یک قدم هرچند کوچک در راه شناسایی این شهید عزیر افغانستانی که برای تمام امت اسلامی مهم و تاثیرگذار بود، برداریم.
عشق به ولایت ویژگی خاص شهید موسوی
«علی واحدی» یکی از دوستان و همکاران شهید دکتر موسوی بود که زمان آشنایی با وی را چنین نقل کرد: من و دکتر موسوی ورودی سال 56 دانشکده پزشکی دانشگاه کابل بودیم. در سال 54 که دانشآموز بودیم، که با آمدن محمد منتظری به افغانستان با خط امام خمینی (ره) آشنا شدیم و امید و هدف نهایی ما این بود که یک روزی آداب حکومت اسلامی که امام خمینی ترسیم کرده بود، تحقق پیدا کند. از جمله افرادی که من میدیدم ظرفیت بسیار زیادی دارد، علیشاه موسوی بود.
وی افزود: ارتباط ما با یکدیگر آغاز شد و زمانی که در افغانستان کودتا صورت گرفت، من مجبور شدم کابل را ترک کنم و به ایران بیایم ولی آن زمان دکتر موسوی همراه ما نبود. سال 59 که دکتر به تهران آمد من یک تشکیلاتی داشتم بنام «اسلام مکتب توحید»، و زمانیکه دکتر متوجه این موضوع شد، مستقیم نزد ما آمد و حدود 9 ماه با ما فعالیت کرد و پس از آن جذب جهاد سازندگی شد و مدتی را هم در جبهههای دفاع مقدس ایران حضور پیدا کرد. پس از این دوران دکتر دوباره به افغانستان و زادگاهش یعنی گردیز برگشت.
واحدی در خصوص شخصیت شهید موسوی خاطرنشان کرد: یکی از ویژگیهای دکتر موسوی ولایی بودن وی بود. یعنی کاملا مقید و معتقد عارفانه و عاشقانه و قاطعانه در خط امام خمینی و ولایت فقیه بود. شهید موسوی قبل از پیروزی انقلاب و قبل از کودتا در افغانستان بود با ابعاد شخصیتی و اندیشههای امام خمینی (ره) آشنا شده بود.
وی ادامه داد: دکتر پس از رفتن به افغانستان حزب اسلامی شیعیان را راهاندازی کرد و توانست سادات گردیز را مسلح کرده و جبههای مستقل بوجود آورد. پس از پیروزی انقلاب افغانستان وی به ایران آمد و فعالیتهای فرهنگی خود را از سر گرفت. پس از مدتی مجددا وارد دانشگاه کابل شد و در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد. ما در آن سالها پس از روی کار آمدن حکومت طالبان، چند جلسه خصوصی با هم داشتیم. در سال 80 با یک کاروان که پزشک آن دکتر موسوی بود به مکه مشرف شدیم. در همان سفر بود که وی به من گفت قصد دارد به گردیز باز گردد که من از این بابت احساس نگرانی کردم چراکه در آن زمان اصلا شرایط مهیا نبود. اما وی بر تصمیمش اصرار داشت.
یکی از ویژگیهای دکتر موسوی ولایی بودن وی بود. او کاملا مقید و معتقد عارفانه و عاشقانه و قاطعانه در خط امام خمینی و ولایت فقیه بود. شهید موسوی قبل از پیروزی انقلاب و قبل از کودتا در افغانستان بود با ابعاد شخصیتی و اندیشههای امام خمینی (ره) آشنا شده بود.
واحدی تصریح کرد: یک شب پس از رفتن شهید موسوی به گردیز، به من خبر دادند که وی دستگیر شده است. آمریکاییها پس از بازداشت، وی را به بگرام منتقل کرده و 6 ماه در آنجا نگه داشتند. پس از آن نیز موسوی را به زندان گونتانامو در کوبا به مدت بیش از 3 سال فرستادند. در آن روزها خانواده وی خیلی به دنبالش بودند و آمریکاییها به آنها گفته بودند که به دلیل داشتن رابطه با ایران و اینکه جمع زیادی از مردم به استقبالش از حج آمده بودند، محکوم شده است!
واحدی در خصوص نحوه دستگیری شهید موسوی نیز گفت: بنا به گفته شهید، شب زمانی که موسوی در منزلش بوده، چندین افسر نیروی ارتش آمریکا با شکستن در و وارد شدن به خانه، وی را بازداشت میکنند که با اعتراض شدید موسوی مواجه میشوند. زمانیکه موسوی از افسر آمریکایی علت بازداشتش را میپرسد، وی اسلحه را به او نشان میدهد و او را تهدید به مرگ میکند و موسوی را به طرز وحشیانهای به مقر آمریکاییها در گردیز منتقل میکنند.
وی با اشاره به شجاعت مثال زدنی شهید موسوی گفت: او زمانیکه در زندان آمریکاییها بود، روایات جالبی را از رفتار آمریکاییها در زندان بگرام نقل میکرد. مثلا میگفت: «روزی همه زندانیان را در یک دایره جمع کردند که وسط آن پرچم آمریکا بود و اعلام کردند که این خاک، خاک آمریکا و این پرچم هم پرچم آمریکاست، اگر شخصی به افسری آمریکایی اعتراض یا بیاحترامی کند، کشته میشود»!
شهید موسوی، روایات جالبی را از رفتار آمریکاییها در زندان بگرام نقل میکرد. مثلا میگفت: «روزی همه زندانیان را در یک دایره جمع کردند که وسط آن پرچم آمریکا بود و اعلام کردند که این خاک، خاک آمریکا و این پرچم هم پرچم آمریکاست، اگر شخصی به افسری آمریکایی اعتراض یا بیاحترامی کند، کشته میشود»!
تاسیس مدرسه متشکل از شیعه و سنی؛ یکی از خدمات شهید در زادگاهش
واحدی افزود: دکتر در زمان حیاتش هیچگاه از شکنجههای وحشیانه آمریکاییها در زمان اسارتش سخن نمیگفت زیرا نمیخواست اطرافیانش ناراحت شوند. اما به این اشاره میکرد که وضعیت در زندانهای آمریکا کاملا غیرانسانی بود. اما وی هیچگاه حتی در زمان اسارت دست از روشنگری برنمیداشت و همواره به شیعه بودن خود افتخار میکرد و هیچگاه از اندیشههای اسلام ناب محمدی فاصله نمیگرفت.
وی تصریح کرد: دکتر موسوی پس از آزادی از زندان دوباره به ایران بازگشت و به فعالیتهای فرهنگی خود ادامه داد، اما دوباره به افغانستان برگشت و به مردم زادگاهش خدمت کرد. یکی از مهمترین خدمات وی تاسیس مدرسهای متشکل از شیعیان و اهل سنت بود. وی در طول حیاتش کارهایی در گردیز که مرکز اهل سنت بود، انجام داد که مردم به وی و خاندانش اعتماد کامل پیدا کرده بودند و با محبوبیتی که در بین مردم پیدا کرده بود، توانست تشیع را جا بیندازد بسیاری از اهل سنت هم را جذب کند.
واحدی ثبات فکری در ابعاد مختلف را یکی از ویژگیهای شهید موسوی خواند و افزود: دکتر موسوی در هر شرایطی ثابت قدم بود و اندیشهاش اندیشه امام بود. امروزه نیز تمامی شخصیتهایی که استکبار را به چالش کشیدهاند، با بصیرت و معرفت امام خمینی آشنا بودند و بر خط ولایت استوار هستند، افرادی مانند شیخ زکزاکی در نیجریه، شیخ عیسی قاسم در بحرین، سید حسن نصرالله در لبنان و شهید علیشاه موسوی همه از اندیشههای امام خمینی (ره) نشات گرفتهاند.
وی ضمن تقدیر از خبرگزاری فارس نیز گفت: امروزه خبرگزاری فارس، در جامعه افغانستان یک خبرگزاری شناخته شده بوده و توانسته شخصیتها و چهرههای برجسته افغانستان را به دنیا معرفی کند.
تشکیل سازمان مجاهدین بدون مرز؛ خواسته شهید موسوی
«رضا برجی» عکاس و مستند ساز ایرانی نیز در این نشست در خصوص آشنایی خود با شهید دکتر موسوی گفت: من سالهای 70-69 با شهید موسوی به واسطه یک کار فرهنگی آشنا شدم. وی به شدت انسان فرهنگی و تیزبینی بود. هر زمان که ما همدیگر را میدیدیم، ساعات زیادی در خصوص جریانها و محورهای مقاومت در جهان اسلام صحبت میکردیم.
وی با انتقاد از دستگاههای فرهنگی ایران در مورد عدم شناساندن چنین شخصیتهای برجستهای مانند شهید موسوی افزود: هدف انفجار روز جمعه گردیز شهید موسوی و همراهان ایشان بود. چرا که وی بسیار جهانشمول فکر میکرد و به دلیل آنکه وی سعی داشت تفکر اسلام ناب محمدی را در افغانستان پیاده کند، مورد هدف دشمنان قرار گرفت.
شهید موسوی رشادتهای زیادی در افغانستان و ایران انجام داد، به همین خاطر به چمران افغانستان مشهور است
برجی با بیان اینکه شهید موسوی را چمران افغانستان مینامند، خاطرنشان کرد: دقیقا تمام رشادتهایی که شهید چمران در ایران و لبنان و محورهای مقاومت انجام میداد، شهید موسوی نیز همین الگو را در پیش داشت. وی به حدی بر شخصیت خود تسلط داشت که با وجود شکنجههای مخوف زندان گوانتانامو نه تنها خود را نباخت بلکه به تبلیغ دین اسلام و تشیع پرداخت و توانست بر افراد دیگر نیز تاثیر بگذارد. سالها باید طول بکشد تا شخصیتی همانند شهید موسوی در افغانستان دوباره رشد و پرورش یابد.
وی با اشاره به اینکه شهید موسوی به راحتی در کنار شهیدان دیگر جبهه مقاومت مانند شهید چمران، شهید عماد مغنیه و ...قرار میگیرد، خاطرنشان کرد: شهید موسوی به من پیشنهاد داد تا سازمان مجاهدین بدون مرز تشکیل شود و مجاهدانی از سرتاسر جهان اسلام که تاثیر گرفته از اندیشههای امام خمینی (ره) هستند، در محورهای مقاومت به جهاد بپردازند.
شهید موسوی به من پیشنهاد داد تا سازمان مجاهدین بدون مرز تشکیل شود و مجاهدانی از سرتاسر جهان اسلام که تاثیر گرفته از اندیشههای امام خمینی (ره) هستند، در محورهای مقاومت به جهاد بپردازند.
شهید موسوی یکی از نمادهای جهاد فرامرزی
«محمد مهدی خالقی» مستندساز ایرانی نیز در این نشست در خصوص ابعاد شخصیتی شهید موسوی گفت: من بواسطه مستندی که در مورد شهید ساختم با ایشان آشنا شدم. سال 2010 من به افغانستان برای ساخت یک مجموعه مستند درباره فرهنگ افغانستان رفتم و در پژوهشی که انجام دادم، یکی از سوژههایم آقای دکتر موسوی بود. من کتاب شهید را از قبل خوانده بودم و در این مستند سعی داشتم بیشتر در مورد فرصتهای افغانستان حرف زده شود. یکی از این قلهها شهید دکتر موسوی بود.
وی افزود: تصمیم گرفتم برای مصاحبه به گردیز بروم. قبل از آن با شهید تماس گرفتم اما او قبول نکرد که بدلیل نبود امنیت ما به آنجا برویم و خودش به کابل آمد. چیزی که برایم جالب بود لباس زیبا و کامل افغانستانی وی بود که در هنگام مصاحبه با ما پوشیده بود چراکه وی به هویت افغانستانی خود اعتقاد کامل داشت. ما به قصر دارالامان برای مصاحبه رفتیم.
خالقی خاطرنشان کرد: مصاحبهای که با شهید موسوی گرفتم یکی از بهترین مصاحبههای کاری عمرم است.هم از نظر جذابیت تعریف و هم از نظر فضایی که در آن قرار داشتیم. حاصل کار هم قصه شبان و گرگ محصول صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بود که جشنواره عمار برگزیده بخش بینالملل شد.
وی در ادامه گفت: بعد از این کار من رفاقتم را با دکتر موسوی ادامه دادم و هر زمان که وی به ایران میآمد باهم ملاقاتی میکردیم. حقیقتا دکتر موسوی یک شخصیت جذاب و قابل احترام و فوق العاده داشت. وی یکی از نمادهای جهاد فرامرزی یا تفکر جهان وطنی که امام خمینی با انقلاب اسلامی برای ما به ارمغان آورده بود، به حساب میآمد. دکتر موسوی اعتقاد محکمی به تشکیل جبهههای مقاومت در سراسر جهان برای مبارزه با استکبار داشت.
دکتر موسوی یکی از نمادهای جهاد فرامرزی یا تفکر جهان وطنی که امام خمینی با انقلاب اسلامی برای ما به ارمغان آورده بود، به حساب میآمد.
خالقی با بیان اینکه شخصیت دکتر موسوی با هویت افغانستانی وی آمیخته بود، گفت: این ویژگی شهید که به گفته خودش 6 ماه از سال را با شوروی و 6 ماه از سال را با غربیها میجنگید، بسیار جالب است. این همان تفکر جهان وطنی دکتر موسوی بود که نشات گرفته از اسلام ناب محمدی بود. به نظرم شهید موسوی کاملا به شهید چمران شباهت دارد هم از نظر شخصیتی و هم حتی ظاهر. شهید موسوی تا زمان شهادتش جانباز بود و گلولهای را از زمان مبارزه با روسها در گردن خود داشت.
شهدای افغانستانی مظلومترین شهدای محور مقاومت
«محمد سرور رجایی» روزنامهنگار و شاعر افغانستانی و یکی از دوستان شهید دکتر موسوی نیز در خصوص آشناییاش با وی گفت: من افتحار آشنایی با شهید موسوی را از حدود 10 الی 11 سال پیش دارم و این آشنایی به مرور به حدی محکم و استوار شد، که اگر بگویم به برادری رسید بزرگنمایی نکردم. ما هم در داخل افغانستان با هم ارتباط داشتیم و هم در تهران. وی به قدری زلال و صادق و صمیمی بود که همیشه به دیدن من میآمد.
وی در مورد نحوه شهادت دکتر موسوی افزود: به صراحت میگویم اگر دکتر موسوی شهید نمیشد حیف بود. وی در انفجار شهید نشد، اولین گلوله به قلبش اصابت کرده بود و پس از آن بر اثر انفجار موج به محراب مسجد پرتاب شده بود. شاید اگر گلوله نمیخورد در انفجار شهید نمیشد. شهید موسوی مردی بود که 40 سال در جبهههای مختلف جنگید. چه در جبهه فرهنگی، چه سیاسی چه اجتماعی و چه نظامی. ولی متاسفانه هنوز ما دکتر موسوی را خوب نمیشناسیم. نه هموطنانش و نه فعالان فرهنگی ایرانی.
به صراحت میگویم اگر دکتر موسوی شهید نمیشد حیف بود. وی در انفجار شهید نشد، اولین گلوله به قلبش اصابت کرد و پس از آن بر اثر انفجار موج به محراب مسجد پرتاب شده بود. با وجودی که تیر به قلبش اصابت کرده بود، اما وی زنده بود و 2 ساعت بعد در بیمارستان به شهادت رسید.
رجایی خاطرنشان کرد: اگر کل انفجارهای انتحاری را در افغانستان در نظر بگیریم، قریب به 3 هزار شهید افغانستانی در راستای اهداف والای انقلاب و عدالت اجتماعی در این کشور شهید میشوند. من میگویم شهید فلسطین و یمن و ...همان شهید افغانستان است، اما آمار دقیقی هیچگاه از این شهدای مظلوم در رسانهها منعکس نمیشود. همه ما مدیون جسارت و ایثارگری مثال زدنی شهید موسوی هستیم. با وجودی که تیر به قلب موسوی اصابت کرده بود، اما وی زنده بود و 2 ساعت بعد در بیمارستان به شهادت رسیده بود.
وی با بیان اینکه شهید موسوی همواره از ایثار و گذشت رزمندگان جبهه انقلاب در عملیات والفجر مقدماتی میگفت، تصریح کرد: روز جمعه در گردیز با اینکه تیر به وی اصابت کرده بود، اما فریاد میزد که مرا رها کنید و به بقیه مجروحان رسیدگی کنید. آنقدر در این کار اصرار داشت که بر اثر خونریزی بیش از حد جان خود را تقدیم کرد. وی در لحظات واپسین زندگیاش زمانی که روی تخت بیمارستان بود، به پسر برادرش گفته بود: «مدیونی اگر از طرف تمام اقوام برای من حلالیت نگیری».این جملات تنها از ذهن پاک دکتر موسوی می تواند نشات بگیرد. مردی که بیش از 40 ماه کارشناسان نظامی آمریکا را به زانو درآورده بود و آنها نتوانسته بودند از وی اعتراف بگیرند. مردی که در افغانستان محور وحدت شیعه و سنی شده بود. پایگاه نظامی دکتر موسوی در واقع بر پیکره یک حزب اهل سنت شکل گرفت. اما تمام اهداف و برنامهها و مبارزاتش شیعی و برادری با اهل سنت بود. آنچنان که به عنوان فرمانده جبهه مرکزی گردیز در درون جهاد معرفی شده بود.
موسوی در لحظات واپسین زندگیاش زمانی که روی تخت بیمارستان بود، به برادر زادهاش، گفته بود: «مدیونی اگر از طرف تمام اقوام برای من حلالیت نگیری». این جملات تنها از ذهن پاک دکتر موسوی می تواند نشات بگیرد. مردی که بیش از 40 ماه کارشناسان نظامی آمریکا را به زانو درآورده بود. مردی که در افغانستان محور وحدت شیعه و سنی شده بود و پایگاه نظامیاش بر پیکره یک حزب اهل سنت شکل گرفت.
شهید موسوی زبان وحدت مردم افغانستان
رجایی ادامه داد: ما مردی را از دست دادیم که عاشق شهادت بود ولی برای ما میتوانست با آن همه دانش و آموخته و تجربه ارزشی که 40 سال کسب کرده بود زبان گویای مردم افغانستان باشد. وی زبان وحدت مردم افغانستان بود. فقدان شخصیتی مانند دکتر موسوی مصیبت عظماست و مانندش دیگر یافت نمیشود. ولی راهی که برای ما ترسیم کرد و پیامهایی که برای ما گذاشت میتواند سرلوحه افرادی باشد که دغدغه وحدت شیعه و سنی دارند.
وی تاکید کرد: اگر به مبارزات شهید موسوی نگاهی بیندازیم به مجاهدی میرسیم که یاد و نامش آدم را به یاد مجاهد جهان شمول میاندازد. شخصیتهای کمی وجود دارند که چنین تفکری داشته باشند. مبارزه و مجاهدت حتی در زمانهایی که وی در زندان بود، نشان میدهد که در آنجا هم دست از مبارزه نمیکشد و در مقابل لشگریانی از سلفی و وهابی با افتخار میگوید که شیعه است. در ایران کمی در حق رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس به نوعی بیمهری شده است. چراکه ما بیش از 2 هزار شهید افغانستانی در دروران دفاع مقدس داریم که با نادیده گرفتن آنها، بخشی از خاطرات 8 سال دفاع مقدس ایران حذف میشود.
رجایی با اشاره به تفکر جهان شمولی شهید موسوی نیز گفت: اعتقاد و اعتبارش شهید بر اساس ارزشهای اسلام ناب محمدی ترسیم شده بود. شهید دکتر موسوی خوداگاهی از شهادتش داشت. روز جمعه قبل رفتن به نماز 3 بار غسل کرده و با خانوادهاش خداحافظی کرده بود. من خرسندم از اینکه در دم بر اثر انفجار شهید نشده چرا که در آن دوساعت لحظات عارفانهای را با خدای خود گذرانده است.