به گزارش حلقه وصل، حجت الاسلام والمسلمین جوادی آملی در ادامه سلسله نشستهای «عاشورا و امروز ما»،در سخنانی با موضوع آزادی و اسارت عاشورا ، ابتدا به توضیح معنای جهاد پرداخت و با اشاره به اینکه شب عاشورا میدان جهاد اکبر و روز آن میدان جهاد اصغر بود، تاکید کرد: جهاد اکبر، جهاد فکر و جهاد اصغر، جهاد تن است.
وی در ادامه گفت: شب عاشورا آنها در میدان جهاد اکبر بودند و در تاریکی نور را تشخیص دادند. آنها در مقابل 40هزار منبری که معاویه علیه حضرت علی ایجاد کرده بود ایستادند و آن تریبون ها و نمازجمعه هایی را که از دستگاه پرطمطراق اموی می آمد، کنار زدند و با نور حقیقی ماندند. وقتی اباعبدالله از آنها خواست از تاریکی شب استفاده کنند و بروند، اولین کسی که گفت محال است دست از تو برداریم، عباس بن علی بود. حتی آن طور که در تاریخ آمده، اصحاب نیز صداقت خود را به حضرت ابراز کردند و گفتند محال است دست از حسین بردارند. این میدان جهاد اکبر است. اینها از صمیم قلب ودر جایگاه معرفت، آگاهی و شناخت جهاد کردند.
رئیس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء همچنین ادامه داد: شناخت اسلام البته به حق کار آسانی نیست. البته اسلام نور است، اما تهمت ها، شبیه تعبیر و تفسیرها شناخت را سخت میکند. به تعبیر آقای جوادی آملی دشمن زمانی که بتواند مقابله مستقیم میکند، اگر نه زیر خیمه دین خیمه میزند و فضا را دگرگون و مشوش میکند.
جوادی آملی با اشاره به عنوان «آزادی یا اسارت عاشورا» گفت: برای رسیدن به این عنوان باید ذهن را آماده کنیم. در ابتدا باید مفهوم آزادی را معنا کنیم. در این مقوله مباحث فراوانی گفته شده است. به طور خلاصه آزادی آن حالت وکیفیتی است که یک موجود بتواند در آن اقتضائات ذاتی و استعداد های درونی خود را بدون هیچ مانع و تحمیل بیرونی به فعلیت برساند. خداوند عالم را آزاد آفریده و هیچ موجودی به لحاظ وجودی محدودیتی ندارد و میتواند به فعلیت خود برسد.
وی با توضیح بیشتر معنای آزادی گفت:هیچ موجودی نیست که خداوند استعدادی را درون او قرار داده و برای رسیدن به فعلیت محدودیتی داشته باشد. تنها انسان است که با داشتن یک هویت و پیچدگی خاص، که از جمله آنها هویت اختیاری است، مسئله آزادی و اسارت در او مطرح میشود. مستحضرید که انسان طبع و نفسی دارد. همه جهات وجودی انسان آزادی میخواهند. از جسم تا روح انسان طلب آزادی دارند. خداوند انسان را در میان سیر صعود و نزول آزاد نشان میدهد که این خود امر پیچیده ای است. یک انسان مانند حر تا این حد متحول میشود و به درجات بالا میرسد و کسی هم مانند عمر سعد حاضر نیست تغییری در خود ایجاد کند. این نشان دهنده پیچیدگی اختیار انسانی است.
استاد حوزه علمیه قم همچنین گفت: یک آزادی برای طبع و یک آزادی برای نفس وجود دارد. اگر طبع و نفس به خودی خود وجود داشتند، آزاد بودند. اما چون نفس بخشی از هستی انسانی است و هستی انسانی باید در مسیر سعادت و کمال خود قرار گیرد، این نفس باید رام و کنترل شود. این نفس باید از آن گونه آزادی که انسان را به سمت حیوانیت می برد، باز گردد. در اینجا ممکن است شهوت و غضب در بند عقل بیایند و به تعبیر آقای جوادی آملی تعدیل شوند، نه تعطیل. انسان دارای شهوت، غضب، حب و بغض است. اینها باید در وجود انسانی تامین شود، اما نیازمند تعدیل هستند. چراکه انسان فقط شهوت و غضب نیست. چون انسان عاقل است، زمام وجودش باید به عقل باشد و چون زمام به دست عقل است، این قوا تعدیل میشوند.
وی ادامه داد: عقل هم همینطور است. عده ای در حوزه نقل و بیرون از آن قضاوت های زیادی در مورد عقل میکنند و میگویند عقل معصوم نیست و دو دام اساسی برای او نهاده شده است. دام اول، دام شهوت و غضب است که عقل را به چالش می افکند. عمر سعد هم به عقل خود رجوع کرد و پیشنهاد یزید را برای سردمداری سپاه پذیرفت. این عقل زمانی که به اسارت شهوت و غضب درآید برای خود توجیهاتی میکند. همانگونه که عمر سعد توجیه کرد. لذا چالش اول عقل هوا و هوس است.
وی همچنین در توضیح دام دوم عقل گفت: کمند دوم عقل، وهم و خیال است. مرز میان عقل و وهم بسیار باریک است. با اندکی لغزش، برهان به جدل و مغالطه تبدیل میشود. این چندین نوع مغالطه که گفته شده، شهوت عملی نیست، بلکه شبهه است. به همان مقداری که بین هوا و هوس و شهوت و غضب با عقل عملی فاصله بسیار کم است، در شبهات علمی هم به سادگی میتوان در مغالطات افتاد. فاصله میان قرآن و مغالطه بسیار کم است.
جوادی آملی ادامه داد: این دو تهدید برای عقل وجود دارد و جهان غرب از این دو غافل است. اما چون دین متوجه این مسئله است، وحی را حافظ و نگهبان آن قرار داد. خداوند به عقل نگفت حرکت نکن، بلکه او را به کوشش و تلاش ترغیب کرده، اما هشدار داده شده است که چارچوب آن فراموش نشود. به همین جهت است که روایات زیادی در خصوص صیانت بخشی و مراقبت از عقل وجود دارد. آقای جوادی آملی عقل وحیانی را در برابر عقل مستقل قرار میدهد که میتوان از آن صیانت کرد.
وی همچنین با اشاره به ماجرای عاشورا گفت: به طور مثال عبید الله بن زیاد از حضرت زینب سوال میکند که کار خدا را با برادر خود چگونه دیدی؟ چون زینب(س) نگاه توحیدی دارد و میتواند میان جبر و عقل تفاوت قائل شود، میگوید اگر کار خدا را میگویی چیزی جز زیبایی ندیدم. این ها یک دسته رادمردانی بودند که برای آنکه باطل را از بین ببرند و حق را بر کرسی بنشانند، مردانه به میدان آمدند. این بسیار زیباست که این عده با نیت پاک کردن غبار دروغ از دین خود را فدا کنند. اما اگر از جایگاه و نگاه شما ببینیم، آنچه رخ داده جنایت و غارت است.
وی با توضیح آزادی دین و آزادی عاشورا گفت: دین در دو مرحله ارائه میشود. در مرحله اول یک حقیقت عینی و خارجی است. مانند یک چراغ روشن. در آن حالت، دین هیچ شبهه و شائبه ای ندارد. کسی نمیتواند آتش بیرونی را انکار کند. اما مفهوم آتش در ذهن میتواند تغییر کند. اساسا متشابهات از ذهن بر می آید نه از عینیت خارجی. رسول اسلام آن حقیقت دین را دارند. لذا نمیگویند ما روی صراط حرکت میکینم، بلکه میگویند ما خود صراط و عین دین و اسماءالله هستیم. علی بن ابی طالب روی حق حرکت نمیکند، بلکه حق بر اساس ایشان حرکت میکند. در واقع هرجا که علی (ع) باشد، حق هم همانجا ساکن است.
جوادی آملی افزود: بنابراین در آن مرحله حق و دین عین حقیقت خارجی است و تفسیر پذیر نیست. اما مرحله ثانیه از دین که به ذهن بشر میرسد و در فضای علم حصولی شکل میگیرد، همه مباحث شبهه آور مطرح میشود. چرا که در اینجا خود دین نیست، معرفت دینی است. دین نور است، نیازی به تفسیر هم ندارد. تفسیر برای آن است که پرده ها از روی دید انسان ها برداشته شود. اساسا تفسیر به معنای پرده برداری است. اما پرده برداری از چه چیزی؟ از نور که نمیتوان پرده برداشت. بلکه ملاک این است که پرده از دید بشر کنار رود.
رئیس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء همچنین ادامه داد: انسان مشتبه است و از آمیختگی حق و باطل در وجود او اشتباه ایجاد میشود. یکی از مسائلی که در قرآن مطرح شده این است که برخی عامدا و عالما حق را جور دیگری معرفی میکنند. حق را باطل و باطل را حق نشان میدهند. در این راستاست که دین کم کم به اسارت در می آید. دین آزاد اقتصائاتی دارد، معرفت، عشق و نهی از فساد می آورد. مگر میشود نماز حقیقی خواند وناهی از منکر نباشد؟ اما دینی که با تلقی ناصحیح هراه باشد، چنین کارکردی ندارد. به هر حال دین در اسارت قرار میگرد.
وی افزود: دینی که در مرحله ثانیه به دست ما رسیده است، میتواند دستخوش تغییر و شبهه شود. کسانی که فاتح میدان جهاد اکبر هستند، میتوانند از دین اصیل یاد کنند. و الا نوع ما درگیریم. یا به شبهه دچار شده ایم و یا در شهوت عملی افتاده ایم. از بیانات علی بن ابیطالب است که حضرت دو عامل را منشا اسارت دین میدانند. اولین آن هوا و هوس است و دومین آن تفسیر نادرست.
جوادی آملی در پایان با اشاره به امکان به اسارت رفتن عاشورا گفت: همانگونه که دین اینگونه است، عاشورا هم میتواند مورد تحریف و شبهه واقع شود. گرچه عاشورا یک حقیقت عینی است، اما امروزه برای ما تفسیر میشود. آیا تفسیری که امروز از عاشورا داریم ، واقعا عاشوراست؟ این فهمی که در تریبون ها و سخنرانی ها هست، آیا حقیقت عاشورایی است؟ این عاشورا هم مورد تهدید است. عاشوراییان باید متوجه باشند که این خطر وجود دارد.
این پژوهشگر علوم اسلامی همچنین ادامه داد: امروز دو جریان ممکن است عاشورا را به اسارت ببرد؛ تفسیر ناورا و تطبیق ناصواب. اینکه مدعی باشیم " کارما یا سخن ما حسینی است." یا اینکه موضع و نظر خود را حسینی نشان میدهیم، این مشکل را ایجاد می کند. امروزه هم تفسیر نادرست ما، میتواند عاشورا را به اسارت ببرد و هم تطبیق ناصواب شرایط ما با عاشورا. ما باید مهلت دهیم که اندیشه های مختلف، عاشورا را ورز دهند وتحلیل کنند. یکی از مشکلات این است که ما عاشورا را برای شیعه مصادره میکنیم. عاشورا مانند قرآن است، مگر قرآن تنها مختص شیعه است؟
وی به عنوان نکته آخر گفت: ما نباید به خود اجازه هرگونه تفسیر و تطبیق ناصوابی را بدهیم. فرهیختگان در داخل و خارج از کشور باید سفره عمیق و وسیع علمی برای شناخت ابعاد کربلا پهن کنند تا همه از آن بهره برند.