به گزارش خبرنگار سرویس استان های حلقه وصل، در ابتدای این جلسه، کریمی، یکی از فعلان فرهنگی این استان در مورد فیلمهای اکران شده در استان گفت: جای فیلم های انقلابی در میان فیلم های اکران شده استان خالی بود. به نظر می رسید تنها فیلم های «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» و «ابوزینب» با انقلاب نسبت هایی دارند و بقیه فیلمها از اندیشه انقلاب اسلامی فاصله گرفته بودند. جای فیل مهایی برگزیده جشن سینماانقلاب در استان ما خالی بود. در مراسم اختتامیه «سینما انقلاب» از فیلمهای «مزار شریف»، «شاهزاده روم» و «روباه» و همچنین فیلمهای «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت»، «سمفونی استیضاح» و «ایرانبرگر» به خاطر داشتن شاخصهها و معیارهای انقلاب اسلامی تقدیر به عمل آمد.
سپس، کلیاتی در مورد فیلم «ابوزینب» مطرح شد. اسماعیلی، یکی دیگر از فعالان فرهنگی حاضر در جلسه به موضوع فیلم اشاره کرد و گفت: «سوژه خوبی برای روایت انتخاب شده بود اما به نظرم کارگردان از عهده فیلم برنیامده بود.»
بهزادی یکی دیگر از حاضرین ادامه داد: کارگردان سال گذشته به واسطه امکانات و تهیه کننده، بهترین فیلم جشنواره (استرداد) را در کارنامه داشت اما امسال با امکانات کمتر نتوانست مانند سال گذشته باشد. وی به این نکته هم اشاره کرد که فیلم ایرانی بود تا اینکه لبنانی باشد. با اینکه درمورد لبنان ساخته شده بود. مادر ایرانی رفتار می کرد و خانواده در فیلم محور بود. با این حال از پایان فیلم هم بسیار لذت بردم.
شکاف
در ادامه فیلم شکاف مورد بررسی قرار گرفت.
کریمی در ابتدا توضیحی پیرامون موضوع فیلم داد و گفت: داستان در مورد دو زوج است که یک زوج از هم طلاق گرفته و بچه آنها در اثر عدم مراقبت فوت می کند و دیگر زوجی که بیماری زن فقط با بچه دار شدن درمان می شود.
وی ادامه داد: اظهارنظرهای متفاوت و متضاد در مورد فیلم خیلی جالب بود عده ای آن را ضد جمعیت و فرزندآوری و عده ای آن را مروج فرزندآوری می دانستند.
بهزادی در همین راستا تصریح کرد: ما دو سینما داریم. در سینمای کلاسیک مخاطب منفعل است ولی در سینمای مدرن مخاطب فعال است و خودش در فیلم بازی می کند به همین جهت برداشت های مختلفی از آن صورت می گیرد. این فیلم هم از نوع دوم سینما بود و علت اختلاف برداشت هم همین است.
امیریان این فیلم را ضد جمعیت و بچه دار شدن دانست و گفت علت بچه دار شدن هر دو زوج از سر اجبار بود یکی به خاطر حل مشکل محل خدمت و دیگری به دلیل پزشکی به بچه نیاز داشتند.
نوری تبار هم در ادامه همین نظر گفت: از زمان بحث ازفرزند در فیلم دردسرها هم شروع شد، مرد از کار بیکار شد و… این نکان به مخاطب، القا می کرد فکر بچه دار شدن دردسر است.
وی در ادامه گفت: به جز ماجرای اصلی نکات خوبی هم در فیلم بود مثلاً پدر از خبر فرزنددار شدن پسر خود (بابک حمیدیان) خوشحال شد و گفت اگر من دوسه فرزند داشتم الان تنها نبودم. یا مادر بچه طلاق (سحر دولتشاهی) علی رغم طلاق، هیچ وقت از بچه دار شدن پیشمان نبود بلکه آن را یک اتفاق مثبت می دانست.کوچه بی نام
فیلم بعدی که در جلسه مطرح و نقد شد «کوچه بی نام» بود.
اسماعیلی درخصوص فیلم اظهار داشت: پایان فیلم به نظر بهشت گونه می رسید قهرمان فیلم که خطاکار نشان داده می شد به یک جای سرسبز با نهرهای جاری رفت.
صادقی خاطرنشان کرد: نمی توانم با یک بار دیدن در مورد فیلم اظهار نظر کنم اما سوال این است آیا ابتذال در فیلم ستایش می شد؟ روایت فیلم مخاطب را تشویق می کرد که از چه کسی خوشش بیاد و چه کسی را بد بداند؟ ما دیدیم که شرم دختر را نجات داد. نکته این بود که پدر نماینده جمال خدا بود و وجهه تبشیری داشت ولی مادر نماینده جلال خدا بود و وجهه تنذیری داشت.
امیریان گفت: زن دوم بهتر از زن اول (که ظاهر و رفتاری مذهبی داشت) نشان داده شده بود. در همین رابطه اسماعیلی ادامه داد شخصیت مادر کمیک بود و مخاطب به رفتارهای مذهبی او می خندید.
کریمی افزود: پدر چون خودش مخفیانه زن دیگری را صیغه کرده بود با رفتارهای خطرناک دخترش رفتار قاطعی نمی کرد اما آیا پدر خطا کرده بود و بر فرض پذیرش خطای پدر، آیا جنس خطا با خطای دختر در رابطه مخفیانه با مرد زن دار از یک جنس بود؟
بهزادی گفت: یکی از ضعفهای بزرگ فیلم نام آن بود که معلوم نبود چرا «کوچه بی نام» برای فیلم انتخاب شده است؟ تقی زاده هم اشاره کرد: فیلمنامه فیلم اصلا منسجم نبود و فیلم فقط مجموعه ای از بازی ها بود.
در ذیل همین مباحث، بحث عدم موفقیت سینمای ایران در نشان دادن شخصیت های مذهبی مطرح شد.
نوری تبار تاکید کرد: ما نتوانسته ایم پدرو مادر مذهبی را به خوبی نشان دهیم.
صادقی بیان کرد: معضل سینمای ایران این است که نتوانسته است مرد و زن مذهبی موفقی را به عنوان الگو نشان دهد .
دوران عاشقی
در پایان در سخنانی کوتاه فیلم دوران عاشقی نیز مورد بررسی قرار گرفت.
بهزادی گفت فیلم های رئیسیان خسته کننده با موضوعات عشق و خیانت همراه با طعم بی غیرتی است. کریمی گفت شاید علت عدم ارتباط ما این است که داستان فیلم در طبقه ای دیگر از اجتماع با ویژگی های خود رخ می دهد که با ما بیگانه است. تقی زاده هم موضوع زن دوم را داستانی تکراری دانست که باز هم بدون راهکار مطرح شده است.
در پایان نقد فیلمهای جشنواره مقرر شد جلسات ققنوس با موضوعات نظری و نیز به منظور نقد برخی فیلمها مانند فیلم «محمد رسول الله» ادامه پیدا کند.