به گزارش حلقه وصل، متن زیر سخنرانی سعید زیباکلام استاد دانشگاه امیرکبیر درباره علم دینی است که در مدرسه آزاد فکری ایراد شده است.
روش کسب معرفت و عوامل موثر بر فهم از علم
هیچ وجود خالی از تعلقات و عاری از تلقیات نمیتواند بیاندیشد و حدس و گمان بزند. همواره چنین است که عقاید فرهنگی در حوزههای بکر و بیسابقه و یا در آغاز پیدایش هر یک از شعبات علوم، در تشخیص عوامل دخیل موثرند. مشکل اول ما با کارنپ این است که او نقش عقاید فرهنگی در «بعضی موارد» را موثر میداند درحالی که از نظر ما همواره این گونه است.
مشکل دوم ما این است که عقاید فرهنگی، افزون بر این که در تشخیص عوامل دخیل موثرند، در طرد و غفلت نسبت به عوامل دیگر نیز حضور و نقشی جدی دارند.
جایگاه تعلقات و تمنیات در آزمون نظریهها
در آزمون نظریهها، همچون در جمیع فعالیتهای بشری، تعلقات و تمنّیات انسان نقش تقویمی و سرنوشت ساز ایفا میکنند. آزمایش و تجربه، در هر حوزهای از علوم، تنها به سوالاتی که میپرسیم پاسخ میدهند، نه به سوالاتی که مطرح نکردهایم.
ما همواره در آزمایشها محدودیتهایی داریم. یکی از محدودیتهای آزمایشها این است که از حیث زمانی و مالی و امکانات نمیتوانیم همه عوامل ممکن در یک پدیدار را مورد تجربه و آزمون قرار دهیم.
در یک وضعیت ابطالی (یعنی در شرایطی که میخواهیم یک نظریه را ابطال کنیم)، نه منطق و نه تجربه هیچکدام نمیگویند کدامیک از طرفین تعارض، کاذب یا خطا، و یا نامقبول و ناصواب است.
همه هنر و توانایی منطق و تجربه این است که دو دسته از گزارههای مشاهدهشده و مشاهدهپذیر را در اختیار ما قرار دهد. از اینجا به بعد، منطق و تجربه ساکت و خاموش میشوند و لاجرم عوامل دیگری عاملیت مییابند.
آنچه ملاحظات نفعانگارانه را (که پوپر در منطق اکتشاف علمی مطرح میکند) تقویم و تقدیر میکند، تعلقات و تمنیات ما است و از آن جهت که تعلقات و تمنیات را نمیتوان احصا کرد آن ملاحظات را هم نمیتوان تعیین و تحدید کرد.
نه تنها تلقی یا تصور از هر میزانی از قبیل ثمربخشی، دقت، زیبایی، تبیینپذیری، کفایت تجربی و غیره، الزاماً یکسان نمیشود، بلکه حتی اطلاق و بهکارگیری آن میزان، هم میتواند توسط افراد مختلف و به نحو متفاوت صورت گیرد، و هم میتواند توسط یک فرد، در زمانها و شرایط مختلف متفاوت باشد.
اینک با توجه به این ژرفکاوی، بازمیگردیم به بحث اصلی خود و سوال میکنیم:
آیا مجموعه ذوابعاد و پیچیده تعلقات و تمنیات جامعه عالمان، نمیتواند از چشمههای ژرف و جوشان کلام الهی و آموزشهای انبیا و اوصیا آبیاری و تغدیه شوند؟ و آیا بدین ترتیب، آموزههای الهی نقش بسیار مهمی در ساختن علوم طبیعی و اجتماعی ایفا نخواهند کرد؟
جایگاه ارزشهای دینی در معیار تمییز معارف
پوپر، ابطال پذیری را به منزله قراردادی برای تمییز علم از غیر علم یا شبه علم پیشنهاد میکند. معیار تمییز پوپر، به اعتراف خود وی، یک امر قراردادی است؛ قراردادی که، همچون همه قراردادهایی که انسانها وضع و جعل میکنند، خادم و معطوف به هدف یا اهدافی است. و این خود محصول تعلقات و تمنیات ما است. انتخاب و اخذ اهداف منوط به تصمیم افراد است. و تصمیمات مولود مجموعه متکثر و ذوابعادی از تعلقات و تمنیات ما است.
حال یکسری سوال: آیا آموزشهای انبیاء و اولیای الهی نمیتواند از طریق تقویم تعلقات و تمنیات ما، اهداف ما را تعیین و تقدیر کند؟
ارزشها و بینشهای دینی به عنوان ارکان علوم انسانی و اجتماعی
به عقیده من تمامی نظریهپردازیهای خرد و کلان در علوم انسانی و اجتماعی، در تحلیل نهایی، بر دو رکن اساسی استوارند: یکی کیستی انسان و دیگری چیستی سعادت و کمال انسان.
سخن من با کسانی است که سازنده علوم انسانی و اجتماعیاند. اینها در قرن هجدهم و نوزدهم رابطه خود را با وحی قطع کردند و پس از آن مجبور شدند در نظریهپردازی خود، ارزشهای جدید ابداع کنند، مانند هیوم.
پاسخ به برخی موانع ارائه شده برای نقش تقویمی دین در ساختار علم
دین میتواند در عرصه وضع نظریههای علم حضور داشته باشد، ولی نقد و ارزیابی نظریهها تنها بر اساس روش علمی انجام میگیرد. اگر چنین ارزشهایی در علوم وارد شود، آفاقیت علم از بین میرود، اما چه کسی گفته است که علوم تجربی آفاقیاند یا حتی باید آفاقی باشند؟
اگر کسی از نزدیک با هر یک از علوم اجتماعی، و به ویژه با تاریخ علوم اجتماعی آشنا باشد و چگونگی ساختن و پرداختن و ارائه کردن نظریهها را در علوم بررسی کند، با شفافیت شگفتانگیزی درخواهد یافت که تعلقات و تمنیات بنیانی فردی و اجتماعی چگونه علوم مختلف را تقویم و تاسیس کردهاند.