
حلقه وصل: بفرمایید علیت را رد کنید. اما اولا تا علیت را رد نکردهاید وارد قدمهای بعدی بحث بنده و ایشان نشوید. ممنون در ثانی علیت را اگر رد کردید، قول بدهید کلمات و استدلالتان تبدیل به سوسک یا گاز خردل نمیشود. چون علیت رد شده و هیچ حساب و کتابی دیگر وجود ندارد. شما کلمه تایپ میکنید و این طرف سوسک بیرون میآید... ممنون
بعد علیت به چه علت رد شده؟ اگر در یک آزمایش علمی علیت رد شده (نه قطعیت!) چطور خودش علت رد شدن علیت شده؟! به چه علت توقع دارید این رد علیت شما بتواند علت رد علیت شود؟ ممنون
ثالثا بعد از رد کردن علیت فعلا از خانه خارج نشوید. ممکن است ساندویچ کالباس بخرید، خیار شور آن شما را بخورد. ممکن است قمرهای زحل در حلقتان فرو رود. ممکن است سوار اتوبوس خط شوش شوید و از ایستگاه فضایی روسیه در کهکشان آندرومدا سر در بیاورید. همان جا بمانید که اقیانوس اطلس دم بکشد. عمو هایزنبرگ فیل میشود بر قندیلهای پانکراس شترررق! (علیت رد بشود این طوریست!) ممنون
***
مباحثی که در ادامه میآید ادامه بخشهایی از چند گفتگوی تلگرامی در چند گروه مختلف است. از آنجا که از بین موضوعات مختلف، عمدتا دو محور را انتخاب کردهایم، برخی از متن پاسخها ویرایش و در هم ادغام شده. اما در متن مخالفین(غیر از حذف توهینهای غیرقابل انتشار) تغییرات خاصی داده نشده است. اسامی مخالفان نیز گاهی تغییر کرده. (مخصوصا آنها که در پی وی پیام دادهاند)
***
سهراب:
خب جمهوری آخوندی مگر میگذارد مخالفان رهبر داشته باشند؟
سعیدی:
این تعریف از جمهوری اسلامی ست یا ایرادش؟ یعنی جمهوری اسلامی تمام مخالفان خودش را در تمام جهان کنترل میکند؟ این قدر اقتدار دارد؟!
اگر این قدر قوی ست اصلا چرا میخواهید عوضش کنید؟!
سهراب:
شما خودت چه میگی؟
سعیدی:
من میگویم حتی اگر تمام حرفهای شما را دربست قبول کنیم آخرش به چی رسیدیم؟ خودتان بگویید وقتی رهبر و حزب خاصی ندارید ، غیر از هرج و مرج به چه میرسیم؟
هاشم:
البته شایعه و ادعا ملاک نیست. در مثال شما اگر فرد رمال واقعا شفا می دهد که دیگه رمال نیست و یه شفا دهنده است و مراجعه به وی کار درستی است. و اما پزشکان آدمخوار هم اگه واقعا آدمخوار شده اند، صرف عنوان پزشکی دلیل بر مراجعه نمی شود و باید هر چه بیشتر از آن جماعت فرار کرد. عدم نتایج مثبت و قابل دفاع هر نظامی رو از مشروعیت می اندازد.
سعیدی:
خب با این طرز فکر ، شما مشکل جدی منطقی دارید! چون در مثال ما آن رمال بر حسب اتفاق یکی دو نفر را شفا داده. همیشه که نمیتواند این کار را انجام بدهد. شاید طرف دل پیچه داشته و خوب شده. اما اگر آپاندیس داشت هم خوب میشد؟
اگر همیشه شفا میداد که کسی مرض نداشت به انواع نظامهای پزشکی دیگر فکر کند! مگر داشنکده های پزشکی هدف شان درمان و سلامتی نیست. شما میخواهید با فهرست کردن اسم چند دکتر و پرستار خطاکار مثلا کل نظام طب مدرن را زیر سوال ببرید؟!
کشور ما هم این طور نبوده که اولین بارش باشد که صاحب حکومت شده. اتفاقا ما یکی از قدیمی ترین مراکز تمدنی جهان هستیم.
در آن دوره گاهی پادشاهان خوبی نیز داشته ایم. پادشاهانی که حداقل جربزه داشته اند چیزی از خاک کشورمان را به بیگانه نداده اند. اما اینها دلیل نمیشود که ادعا کنیم نظام پادشاهی دیکتاتوری نیست. پس این لفظ دیکتاتوری مگر در درجه اول برای همین نظامهای سلطنتی وضع نشده؟! مگر خودتان بارها دم از مبارزه با دیکتاتوری نمی زنید؟ چرا چند ساعت است بحث میکنیم و هنوز یک کدام تان حاضر نشده رسما از نظام پادشاهی دم بزند و اسم ببرد؟
وگرنه بارها پرسیدیم پیشنهاد شما چیست؟
اگر ملاک شما فقط نتیجه باشد، برای شما چه فرقی میکند چه نظامی حکومت کند؟ چه پادشاهی باشد و چه جمهوریت و چه سکولار و ... غیره. نتیجه گرفتن هدف مشترک تمام انواع نظام های سیاسی ست.
هاشم:
یعنی میخواهید ضرورت نتیجه دادن را انکار کنید؟
سعیدی:
چه کسی چنین حرفی زده؟ یک متن از بنده بیاورید که گفته باشم نتیجه گرفتن و کارآمدی مهم نیست. اصلا یک متن بیاورید که وجود مشکلات را انکار کرده باشم. (و یک متن از خودتان بیاورید که شما هم به وجود برخی از نکات و نتایج مثبت این نظام اشاره کرده باشید!)
اما شما طوری حرف میزنید که انگار معتقدی سگ پرستها هم حکومت کنند مشکلی ندارد! فقط نتیجه بگیرند! خب چرا اسم نمی برید از یک نظام جایگزین نتیجه گیرنده؟!
آن وقت منظورتان از نتیجه چیست؟ چقدر نتیجه بگیرند؟ چه نتیجه ای بگیرند؟ چطور نتیجه بگیرند؟ و صدها سوال بی جواب دیگر! وگرنه باید بگویید اگر فلان نوع حکومت باشد بهتر نتیجه میدهد...
متاسفانه ما مردم عادت کرده ایم که الفبای ابتدایی علم سیاست را نمیدانیم و صبح تا شب حرفهای تکراری بیربط بزنیم!
دهها کشور فقیر و عقب مانده افریقایی و آسیایی و اروپای جنوبی و امریکای لاتین دمکراسی دارند. (مسلمان هم نیستند و حکومت دینی هم ندارند.) آیا دلیل میشود دمکراسی بد است؟ یا شما هم ادعا خواهید کرد دمکراسی درست اجرا نشده!)
هاشم:
من واقعا نمیفهمم چه میگید؟ بله شما نه ضرورت نتیجه گرفتن را منکر میشید و نه وجود مشکلات را. اما در مورد راهکار این همه فساد و افتضاح حرفی نمیزنید
سعیدی:
خب شما هم از این همه نتایج مثبتی که این نظام داشته مگر چیزی می گویید؟ فقط مدام تکرار میکنید فساد ... فساد...
راهکار هم قطعا براندازی نیست.
شما برای اینکه این ادعایتان را ثابت کنید ، اولا باید اثبات کنید نظام فعلی کاملا ناموفق بوده. (با چه متر و معیاری نمیدانم!) بعد تازه میرسید به اصل مشکل! که باید ثابت کنید این ناکارآمدی کامل نتیجه فلان مشکل در دین یا مردم سالاری ست. (یا جمهوریت و یا اسلامیت) بعد باید بتوانید قرائتی سکولار از تشیع بدهید و یا اکثریت مردم ایران را کافر کنید.
بعد از همه مهمتر... باید نظام پیشنهاد کنید. مگر میشود نوع نظام درستی در ذهن تان نباشد و از یک نظام دیگر ایراد بگیرید؟ ادم تا نداند دیوار راست چیست ، چطور میتواند ادعا کند فلان دیوار کج است؟!
چه نظام جایگزینی میخواهید پیشنهاد بدهید که بتوانید تضمین کنید 100% موفق خواهد بود؟ اصلا غیر موفق ... چرا در این چهل سال نتوانسته اید آنرا پیشنهاد کنید؟ این رویکرد غلط که مشکلش یکی و دو تا نیست!
یونس:
داداش من حزب الهی نیستم. اما حق با شما ست. چند ساعته اینا فقط دارند میگن فساد فساد. واقعا چه صبر و حوصله ای دارید شما. من به نوبه خودم میگم دمت گرم.
من هیچ وقت نرفتم خیابون شعار بدم. نه به نفع اینا و نه به نفع شما. یک بار فقط رای دادم اونم به اصرار رفقا به روحانی. حالا خودشون فحش میدن. ولی حرفات درسته داداش
سعیدی:
شما تاج سری آقا یونس. ممنونم
پاندا:
ربطش اینه شما در تعریف خداتون فرمودید (خالق) اگر قبول دارید که جهان نبوده و بود شده ( خلق) بله من ادعا دارم چنین خدایی وجود ندارد و رد می کنم !
سعیدی:
خب اگر قبول ندارید هیچ ناباوری هیچ دلیلی برای رد خدا ندارد... بفرمایید رد کنید. بنده در خدمتم. (چون حالا شما نقش مدعی را خواهید داشت.) گام اول تان چیست؟ گزاره ای بدهید که مشخص باشد و قابل تصدیق و رد و اثبات.
پاندا:
چرا پذیرفتیم. عرضم این هست تعریفتون رو کامل کنید و بگید مقصود از خالق چیست
سعیدی:
جسارت نشود! ما هر دو فارسی بلدیم؟ مشکل تان چیست؟ خدا هم در هر زبانی اسمی دارد و اسم هایی.
منظورتان از تعریف خدا ماهیت او ست؟ آیا ادعا دارید تا ماهیت چیزی را کاملا نفهمید ... قابل رد و قبول نیست؟
مثلا کلمه «روز» را می فهمید؟ (کلمه ای فارسی) خب اگر میفهمید آیا قبول دارید روز وجود دارد؟ اگر بله روز را تعریف کنید ببینم! (خیال کرده اید در تعریف همین «روز روشن» نمیتوانیم ایجاد ابهام کنیم؟!)
وگرنه فعلا قصدمان اثبات واجب الوجود «خالق» «ازلی» و «بی نیاز» است...
هاشم:
مگر باید حتما یه چیز پرستها حکومت کنند!؟ مگر هر نوع حکومتی می تواند منجر به عملکرد قابل قبول شود. البته خبر. در حال حاضر بنا بر تجربه و آزمون و خطاهای بسیار جمهوری بدون هیچ پیشوند و پسوندی همراه با انتخاب مستقیم و بی واسطه مدیران جامعه معقول ترین و مقبول ترین نوع حکومت است.
سعیدی:
خب الان بر سر این پیشنهاد شما بین براندازان اتحادی وجود دارد؟ مثلا پس سلنطنت طلبها چه میگویند؟ سازمان منافقین که تشکیلاتی ترین مخالفان است چه میگوید؟ اگر واقعا فکر میکنید جمهوری سکولار گزینه نهایی ست ، بحث کنیم که چرا نظام موجود از آن بهتر است.
ضمنا این تعریف شما اگر در جایی نتیجه نگرفت چی؟ خیلی از کشورهای بدبخت افریقایی و امریکای لاتین جمهوریت دارند. چه نتایجی گرفته اند؟ در آنجا فساد وجود ندارد؟
اصلا نتیجه گرفتن یعنی چی؟ متر و معیاری دارید که نظامهای حکومتی باید به چه حد نصابی از نتیجه گرفتن برسند؟ مثلا مردم میلیونر شوند خوب است؟ میلیاردر شوند کافی ست؟ یا تریلیاردر شوند؟ یا ...
عزیزم! مشروعیت ابتدا به ساکن ربطی به کارکرد ندارد. مگر اینکه اثبات کنید فلان مشکلات دقیقا به دلیل فلان مبانی و اصول در ساختار آن نظام است.
نتیجه هم امری کاملا نسبی ست. (مخصوصا در حکومت) و تمام انواع حکومتها میخواهند مردم به رفاه برسند و پیشرفت کنند و فقر و فساد ریشه کن شود و غیره. اینها اهداف هر نوع نظام حکومتی ست. نه تعریف خودش!
یک وقت مشکلات یک نظام مربوط به هزینه هایی میشود که مجبور است برای رسیدن به آرمان هایش بدهد. از تحمیل جنگ گرفته تا اعمال تحریمهای اقتصادی و غیره.
یک وقت مشکلات مربوط به خطا یا جرم فردی یا طیفی از افراد ست. مثلا مدیر و یا مسئولی کم کاری و اشتباه کند. یا کسی اختلاس یا دزدی کند. یا فلان گروه سیاسی تئوری های غربی را در سیاست و اقتصاد و فرهنگ پیاده کند و نتیجه نگیرد. این جنس مشکلات در هر نوع حکومتی ممکن است اتفاق بیفتد.
و نهایتا میرسیم به مشکلاتی که مربوط به ماهیت و اصل ساختار آن نظام باشد. که باید دید با توجه به مبانی و اصول اولیه آن نظام قابل اصلاح است یا نیست. (مثلا در مجلس یا با رفراندم و غیره)
اگر نبود ، آن وقت تازه باید یک نظام جایگزین معرفی کرد و الی آخر.
دو نوع اول را می پذیریم و هیچ کدام بحثی در آن نداریم. موضوع نوع سوم است...
محمدرضا:
همه خوب میدانند که شورش 57 کار کارتل های نفتی بود برای غارت منابع این مملکت که جیمی کارتر و بی بی سی نیز اشپز این ملقمه بودند و روکش دین فقط برای تحمیق و همکاری مردم و ایضا جلوگیری از اشاعه کمونیزم در منطقه بود , ماهیت این انقلاب هیچگاه برای تحول وضعیت اقتصادی و عدالت اجتماعی مردم و بهبود شرایط سیاسی و ازادی های منطقی سیاسی و اجتماعی در مملکت نبود , از دستاوردهای عمده ان اوج گیری تسلط استعمار غرب و شرق در ایران و تعویض تاج با عمامه بود .
سعیدی:
یعنی الان شما خیلی مخالف استعمار شرق و غرب تشریف دارید؟! پس چطور در مورد این نظام و انقلاب کنار همان ها ایستاده اید؟! (الان از ج اا حمایت کنیم با امریکا مبارزه کرده ایم یا حمایت؟ شما همیشه پستهای توهین آمیز نسبت به اسلام و نظام مقدس ج اا میگذارید. اینها انشا نویسی ست. بحث کردن فرق دارد. یک کدام از این ادعایتان را توضیح بدهید و ثابت کنید. (وگرنه متلک گفتن و تحقیر کردن کاری ندارد...)
ضمنا همه میدانند ... را از کجا آورده اید؟ با کدام اعتماد به نفسی یک مشت حرف های نخ نما شده ی خاله پیره زنکی را دوباره تکرار میکنید؟!
امریکاهایی هیچ وقت نمیخواستند نظام پهلوی عوض شود. چون دست نشانده و مهره خودشان بود. حالا یک مقدار فقط در قبال اسلامگراها سیاست بی طرفی گرفتند ... به خیال مهار کمونیسم. نه اینکه از آنان حمایت کنند. زندان های ساواک پر بود از افراد مذهبی.
وگرنه فکرش را هم نمیکردند چنین انقلابی چهل سال موی دماغ شان شود و ... در برابرش هم هیچ غلطی از دست شان بر نیاید!
به جای تکرار یک سری مهملات ... اولا متوجه شوید که وقوع انقلاب در ایران قطعی بود.
که اگر انقلاب اسلامی نمیشد... یک انقلاب چپ مارکسیستی مزخرف روی دست این مردم مانده بود. (این را یا قبول کنید و یا رد.)
پاندا:
استاد سعیدی هستید ادامه بدیم؟ بنا شد شما مدعی باشید و من منتقد.
سعیدی:
متاسفانه نت منطقه ما مشکل دارد. تا جایی که نت باشد در خدمتم.
بنده دو گزاره کاملا مشخص خدمت تان عرض کردم. اول خدا فارغ از بحث یک دین خاص... دوم اینکه منکران هیچ دلیل و برهانی برای رد خدا ندارند.
و شما نیز ظاهرا میخواهید مناقشه کنید در مفهوم خدا و چیستی آن و غیره.
اما نمیدانم دقت دارید که این بحث بعد از اثبات ضرورت وجودی خدا (حداقل به عنوان خالق ازلی بی نیاز ) مطرح میشود یا خیر؟
اصلا یک پیشنهاد: شما میخواهید نخستین گام بحث را مطرح کنید یا بنده؟ فعلا توافق داریم که بحث مان در مورد وجود خداوند است. موافق ید؟
محمدرضا:
جناب سعیدی شما سن تان به درک مقطع 57 قد نمیدهد و یک سری تاریخ جعلی و حرفای کلیشه رو بخود شنیده اید فقط ! اما ما معاصر بودیم و هم شاهد و شنونده هر شب بی بی سی که برانداز اصلی بود با حمایت مالی امریکا , هایزر وقتی به ایران میامد بر خلاف تصورات مغرضانه شما به ملاقات شاه نمیرفت بلکه مستقیم به دیدار ایت الله بهشتی و باهنر و رفسنجانی رفته و سپس ایران را ترک میکرد , ضمنا در حال حاضر این شما و همفکرانتان هستند که شانه به شانه استعمار حرکت میکنید, برخی تان ندانسته و برخی عامدانه , این شماها هستید که باعث شدید نفت این مملکت را بار کشتی کرده و همانند دستفروشان دوره گرد در دریاهای جهان پرسه زده و نهایتا با خفت انرا بشکه ای 7 دلار میفروشید و یا انرا دزدکی به سوریه و کره شمالی بشکل مجانی تحویل میدهیدکه همه این فجایع نشان از کولی دادن به استعمار جهانیست در صورتی که شاه مبدع اوپک بود و افسار فروش و سیاست گذاری نفت جهان در دستش بود و در انزمان یک بشکه نفت را 35 دلار میفروخت , اینکه بجهت جانبداری از سیاست های غلط نظام اسمان به ریسمان ببافید واقعیت ها را نمیپوشاند .
سعیدی:
دوست عزیز! متن های شما را زیاد دیده ام. ذهنت بد جور عادت کرده به پریشانی و نک زدن به بحث های پراکنده و مزه ریختن و متلک گفتن و ...
البته انشای خوبی دارید. معلوم است دست به قلم تان بد نیست. اما عادت کرده ای به نوع بحثهای عامیانه و ...
از اول بگو قبول داری وقوع انقلاب در ایران زمان پهلوی قطعی بود؟ جوابش یک بله و خیر ساده است. (حالا خواستی تحلیل خودت را هم از این پاسخ بله یا نه بدهی ایراد ندارد. اما شروع به عقده گشایی نکن! ما بنا نیست به هم و افکار و عقاید یکدیگر فقط متلک بگوییم گرامی!)
متاسفانه حتی یک بحث متمرکز هم از شما ندیده ام! (چون اشاره کردید سن و سال تان هم کم نیست... این خیلی بد است!)
سوال که بعید است داشته باشید! هر ادعایی دارید اول به صورت یک جمله و گزاره آنرا بنویس و بعد قدم به قدم توضیحش بده و اثبات و رد کن. (مثلا الان ادعا داری انقلاب ایران کار امریکا و انگلیس است؟ یا فقط میخواهی بگویی بی بی سی بی تاثیر نبوده؟ گزاره اول قطعا غلط است و گزاره دوم تا حدودی درست.)
وگرنه معلوم است یکی مثل بنده با یکی مثل شما چقدر اختلاف نظر دارد. در مورد این انقلاب و نظام احتمالا کلی انتقاد و ادعا در ذهن امثال شما تلنبار شده. یاد بگیریم که اینها را باید یکی یکی با مخالف مطرح کرد و تایید گرفت.
محمدرضا:
حداقلش اینه که بر خلاف زبان تلخ شما و نیش و کنایه های حاکی از عصبانیتتان گویش من ارام و شیرینه , خیر , اعتقاد راسخ دارم که شورش 57 بوسیله کارتل های نفتی با حمایت شخص جیمی کارتر و لژ فراماسونی انگلیس با سخنگویی بی بی سی کلید خورد و بحث نفوذ کمونیزم انقدر جدی و کار امد نبود ,
شاه در ابراز ناسیونالیستی اقتصاد مقداری جدیت و زیاده روی کرد و بحث اوپک و رهبری انرا بر جریان استخراج و فروش نفت هم چنین ایجاد پیمان سنتو و برون رفت از زیر یوغ غرب در واردات رو مطرح کرد که به مذاق غرب خوش نیامد و نهایتا در گرد همایی گوادالوپ 8 کشور صنعتی تصمیم به براندازی او گرفتند که متاسفانه نیروهای ارتجاع داخلی حاضر به همکاری شدن و استعمار از کاریزمای خمینی در بین عوام نهایت استفاده را کرد بنجوی که او را به کره ماه هم بردند , این بقول شما انقلاب بر دوش بیسوادی سیاسی و اقتصادی مردم حمل شد . چرا باید از شما تائید بگیرم ؟!! حقیقت که با تائید و عدم تایید امثال شما سینه چاکان نظام تغییر نمیکند !!
سعیدی:
دوست شیرین زبان و شیرین بیان من! اولا اهل منطق و عقلانیت بحث میکنند که به اشتراکات بیشتری برسند. نه اینکه اختلافات شان را دامن بزنند. منظورم از تایید کردن این است. بنده گزاره ای دادم که یا تاییدش کنید و یا رد. (که وقوع انقلاب حتمی بود) حرف مان را طوری قدم به قدم و با دلیل و مدرک مطرح کنیم که طرف مقابل هم بفهمد و بپذیرد. الان بنده هم میتوانم شروع کنم در مورد خیانت ضد انقلاب و غیره قلم فرسایی کنم.
بعد یعنی الان شما با این نظام مخالف ید ... چون آنرا انگلیسی و امریکایی میدانید؟ این ادعای شما ست؟ و مثلا ریشه ی آنرا هم مسائل نفتی میدانید و غیره؟
این میشود یک ادعا...
باقی حرف هایت بماند. الان میخواهی این را برای مخالف خودت (یکی مثل بنده) توضیح بدهی و اثبات کنی؟ یا فقط میخواهی مخالف خودت را تحقیر کنی و به او ثابت کنی مجرم است و فلان و بهمان؟
شهرام:
شما مزدوری بیش نیستید. حرفهای شما هیچ اهمیتی برای امثال ما ندارد
سعیدی:
بنده سینه چاک و مزدور نظام هستم و لایق گفتگو با شما نیستم؟
یا احتمال میدهی بتوانم چیزی را بفهمم؟
اگر مورد اول است ... چرا پس بحث میکنی؟ اگر مورد دوم است توضیح بده ببینم منظورتان چیست؟ انقلاب ایران شورش بوده یا هر چه ... پس اگر الان با این نظام بجنگیم یعنی با امریکا و انگلیس و کارتل های نفتی مبارزه کرده ایم؟ (یعنی شما از امت حزب الله امریکا ستیز تر هستید؟! این را باور کنم؟!)
بعد این نفتی را که گفتید بشکه ای 7 دلار میفروشیم چه کار کنیم؟
اگر این نظام فعلی سقوط کرد نظام جایگزین دارید؟
یا بنا ست همین نفت را بریزیم روی خودمان و خودمان را آتش بزنیم؟!
شهرام:
معلومه که اخوندا یک مشت مزدور امریکایی هستند که خون این ملتو توی شیشه کردن.
امریکا ابرقدرته! خیال کردین خودتان عنقلاب کردین؟! شما یا نمی فهمی یا خودت را زدی به نفهمی
سعیدی:
اگر این امریکای قادر متعال این قدر قاسم الجبارین است... خب بفرمایید تکلیف چیست؟ الان چه کار کنیم؟ این انقلاب کار امریکا بوده و امریکا هم که ابرقدرت است... شما این وسط چه کاره ای؟!
این حرفها را بر علیه امریکا میزنی ... نمی ترسی با پهبادهایش پودرت کند؟!
نکند سردار سلیمانی را با شما اشتباه گرفته؟
راستی این امریکای قادر متعال شما اشتباه هم میکند؟!
Merda]
سلام و درود خدمت جناب سعیدی. آیا منتشر شدن اسناد ۸۰ صفحه ای CIA شما رو قانع میکنید ؟
سعیدی:
سلام و عرض ادب. آیا منتشر شدن اسناد 80 کتابی لانه جاسوسی شما را قانع میکند؟ (که امریکا تمام تلاش خود را برای حفظ پهلوی و نابودی انقلاب انجام داد)
بله... امریکا برای مهار کمونیسم تصمیم گرفت یک مقدار بهبود شرایط در ایران ایجاد کند و با گرایشهای مذهبی کمتر مخالفت کند. اما تصورش را هم نمیکرد که نظام پهلوی سقوط کند! تصورش را نمیکرد چند سال بعد کمونیسم رسما شکست بخورد و انقلاب اسلامی رقیبش شود!
اما حداقل خوشحالم که امثال شما دوستان نیز ضد امریکایی هستید. (گرچه قبولش کمی برایم سخت است!)
سالار
ببین جناب خوشبخت بخشش الله از واقعیت به کجا گریزانی؟ّ به قبر خمنی یا بیت رهبری؟
سعیدی:
با خودت حرف میزنی؟ اینها کلمات یک طلسم است یا توضیح چیزی؟!
Merda]
جالب مگه حکومت ها تغییر رفتار نمیدن ؟ نمونه بارز این تغییر رفتار حکومت قبلی عراق بود که اول در خدمت آمریکا بود بعد علیه امریکا شد
سعیدی:
انقلاب اسلامی از کی تغییر رفتار داده؟ از اول موافق استعمار بود و بعد مخالف شد؟ اصلا نیمی از ادبیات انقلاب 57 استعمار ستیزی نبود؟!
وگرنه مثلا اصلاح طلبها هم سعی کردند تغییر رویه بدهند و با امریکا کنار بیایند. نشد...
ضمنا الان شما هم تغییر رفتار داده اید؟ یعنی تا وقتی امریکا ضد پهلوی بود دشمنش بودید و الان دوستش دارید؟ یا خودتان هم نمیدانید دقیقا چه حسی دارید؟
موافق ید الان دشمنی با امریکا را ملاک قرار دهیم و ببینیم در قبال انقلاب اسلامی باید چه کرد؟ شما که ان شالله از آنهایی نیستید که پا روی پرچم امریکا نمی گذارید؟! (چون ترامپ و پمپئو خیلی از این افراد خوششان آمده است!)
یک مرگ بر امریکا بگویید ببینم دل تان می آید؟!
محمدرضا:
خیر بنده میگویم یک شاه رفت و صد شاه امد ! یک تاج رفت و صد عمامه امد ! ملت فهیمی ( به زعم شما ) که انقلاب کردند قرار نبود از زیر دیکتاتوری چکمه ( به زعم شما) درایند و به زیر دیکتاتوری نعلین بروند ! این ملت فهیم ( به زعم شما) دستاوردهای عظیم مشروطه را تبدیل به ولایت مطلقه فقیه کرده!! طبیعی ست که استعمار جهانی از گرده چنین ملتی سواری بگیرد که در سایه ساز و کار نظام دارد میگیرد و ملت نا اگاه و بیخرد و نان به نرخ روز خور هم همچنان در چنبره خرافات و مذهب که نظام به انان تزریق کرده نان خود را از ظروف اشغال میجویند ,
دستاورد این نظام که بر انقلاب مردم ( به زعم شما ) سوار شد فقر فراگیر و محتاج به یارانه 5 دلار در ماه چیز دیگری نیست , افتخاری بر دستاورد های فجیع نظام نیست ضمن اینکه اعتقادات دینی مردم را هم بر باد داد .
شما خود را چه پنداشته اید که صحت گفتگو را منوط به تایید خود میکنید ؟!!!
سعیدی:
چنانکه حودتان هم بارها تکرار کردید، زعم بنده معلوم و مشخص است. هر کسی ده دقیقه با امثال بنده حرف بزند ، متوجه میشود مسلمان یم ، شیعه ایم و طرفدار نظام.
(ما مردم مسلمان و شیعه خدا را قادر متعال میدانیم و شما امریکا و کارتل های نفتی را. تفکر ما توحیدی ست و شما نفتی.)
یا در همین بحث کاملا مشخص بود ادعای اولیه بنده چه بود. (این بود که وقوع انقلاب در ایران حتمی بود. مخصوصا از طرف بی دین های مثل شما! آن هم یک انقلاب خونبار مسلحانه و پر از تلفات و ... محکوم به شکست قطعی!) سپس بی رقیب بودن گفتمان دینی برای انقلاب. تا جایی که حتی بعد از چهل سال حتی در عالم ذهنی جایگزین مشخصی ندارد! سپس جدا کردن کارکرد یک نظام از تئوری آن. سپس مزیت فرهنگ تکلیف گرایی و ...
که هر کدام از اینها کاملا صریح و روشن است. دقیقا میدانیم داریم در مورد چه چیزی بحث میکنیم. یا اختلاف نظرمان در این محور چیست...
اما نخستین نکته مشمئز کننده (جسارتا!) در مورد امثال شما این است که اگر ده سال از شما سوال نشود، معلوم نیست طرفدار سلطنت هستید ... نیستید... جمهوری خواهیید ... مشروطه خواهی ید...
دین و مرام دارید یا ندارید... حرف حساب اعتقادی یا سیاسی یا ... اصلا حرف حساب تان چیست؟! (غیر از ابراز نفرت نسبت به کسانی که افکار و عقیده ای دارند! هرچه باشد...)
مثلا در همین حرف های سیاسی به صورت مشمئز کننده ای، صبح تا شب ول تان کنند حرف های صد من یک غاز به شدت تکراری و بی ارزش تحویل خلق الله میدهید... (با هر متن چند مطلب و ادعا!) اما این قدر نمی فهمید که در سیاست اینکه چه میخواهید از اینکه با چه نظامی مخالف ید... به مراتب مهمتر است.
مثلا یارو جمهوری خواه است ... سلطنت طلب است و یا ... و با تمام مرام و مسلک ها و نظام های سیاسی دیگر مخالف. اما خودش میداند چه میخواهد.
این قدر شعور و فهم سیاسی دارد که یک کشور نمیتواند بدون حکومت باشد و بماند. ولی امثال شما ... بگذریم
مثلا امروز کلی در دفاع از نظام پهلوی (و در مخالفت با بی بی سی و استعمار امریکا و انگلیس) داد سخن دادید.
و دقیقا همان مهملاتی را تکرار کردید که سالهاست دارد از حلقوم همین بی بی سی و صدای امریکا و من و تو و ... در می آید! نمیدانم چطور رویتان میشود حرف از مبارزه با امریکا و انگلیس بزنید؟!
در دنیای فعلی یک قطب سرمایه داری لیبرال وجود دارد و یک قطب سوسیال مارکسیست و ... و حالا یک قطب گفتمان دینی در انقلاب اسلامی ایران. (البته به اضافه یک سری خورده گفتمان های متفرقه.)
شما مخالف لیبرالیسم هستید؟ و واقعا طرفدار مبارزه با امریکا؟!
اگر بله، با کدام مرام و عقیده ای؟ اصلا معلوم هست؟ خیال کرده اید مدام انشا نوشتن و پرت و پلا گفتن خیلی شق القمر است؟!
اما جرات دارید بگویید سلطنت طلب هستید؟ دارید؟
شهرام:
مگر حتما باید مثل شما یک چیزی را بپرستیم؟ شما ذاتا دیکتاتور طلب ید...
سعیدی:
پرستش فعلا به کنار. نظام سیاسی مورد نظر خودتان چیست؟ بنده الان دارم با چه کسانی حرف میزنم؟ اگر سلطنت طلب هستید چرا جرات نمی کنید اظهار کنید؟! وقتی حتی روی تان نمیشود بگویید سلطنت طلب ید ، چطور میخواهید با یک اقلیت فوقش پنج درصدی یک نظام را ساقط کنید و ربع پهلوی را جایگزین؟! ربع پهلوی خیلی امریکا ستیز است؟!
البته میدانم وقتی پرسیده شود... یک چیزی خواهید گفت. (از یک نظام سیاسی اسم میبرید) اما نپرسند چه؟! معلوم نیست! مثل یک چیز لزج مشمئز کننده ... که شکل ندارد. اصالت ندارد. باز هم بگذریم.
دستاوردهای عظیم مشروطه را انقلاب اسلامی از بین برد؟ انقلاب اسلامی کودتا کرد یا امریکا؟ محمد رضا شاه خیلی مشروطه را اجرا میکرد؟ یا حرف بی اساس زدن این قدر راحت شده؟!
تمام مسئولان این کشور مستقیم یا غیر مستقیم توسط رای مردم انتخاب میشوند. دیگر باید چه کار کنیم که دمکراسی محسوب شود؟!
آن وقت شما که ضد دیکتاتوری هستی دارید از نظام پهلوی دفاع میکنید؟! این قدر تناقض چگونه در حجم مغزتان جا میشود؟! (تصورش برای بنده سرسام آور است!)
خلاصه یک کدام از این ادعاهای کلیشه ای و تکراری خودت را ثابت کن! اگر میتوانستی ثابت کنی که متوسل به ادعاهای رگباری و پی در پی نمیشدی!
پاندا:
ببینید جناب سعیدی شما ادعا می کنید خدا موجود است ، خب باید ابتدا تعریفی از خداتون ارائه بدید و بعد بگید آیا خدای شما موجود است ؟ و بعد آیا این خدای موجود مرید است ؟
حال شما در تعریف خداتون اشاره به خالق بودن و خلق کردن فرمودید ! بنده ابتدا مایلم بر سر این مناقشه ای کنیم و عبور کنیم ببینیم بجز این مورد در موارد دیگر با هم موافقیم و اشتراک داریم یا خیر !
لذا خدمتتون عارضم : خلق بی معنی است ! خلق = به زبانِ ساده نبوده و بود شده !
حال این بود شده ی ما از ۲ حال خارج نیست ! ۱) خلق از عدم / ۲) خلق از وجود
گزینه یک محال است : عدم که چیزی نیست که بخواهد وجود را اهدا کند (( فاقد شی لا یعطی ))
گزینه ۲ هم بی معنی است : نبودی ، بود نشده ! چرا که وجود بود بوده ، فقط تغییر و تطور پیدا کرد !
لذا این رخ دادنِ این فعل ( خلق ) محال است !
{{{پس فاعلِ آن نیز ناموجود است !}}}
این رو داشته باشید ، اگر مایل به بحثِ منسجم هستید ۱۰ و نیم امشب در خدمتم ( احتمالا )
اگر مایل به بحث پراکنده بودید ، پاسخ بدید در زمان مناسب توفیق بود ادامه میدم ! تشکر
سعیدی:
بسیار خب. پس ظاهرا شما مایل ید در مورد خلقت بحث کنیم. البته بنده نمیدانم این موضوع قبل از اینکه در مورد اصل ضرورت وجودی خدا و خالق به نتیجه ای رسیده باشیم چه مفهومی دارد؟ اما شاید جنابعالی تصور کرده اید که با مناقشه در خود فرایند خلقت میشود در ضرورت وجودی خالق نیز مناقشه کرد.
الغرض، فعلا فرض بفرمایید بنده به ضرورت وجودی خالق ازلی پی برده ام ، اما نمیدانم چطور جهان را خلق کرده است. خب حالا که چی؟
اصلا بخش اصلی پرسش از چگونگی خلقت ، پرسشی از جنس فیزیک است. (اگرچه جنبه های فلسفی نیز دارد)
خود فیزیک ثابت کرده که این کائنات عظیم با مهبانگ به وجود آمده اند. یعنی نیست بوده اند و هست شده اند... شما میخواهید بگویید از اول بوده؟
پاندا:
ببینید من به کیفیت خلقت کاری ندارم عزیز ، شما صفتی رو به خدا نسبت دادید و من نقد کردم و در واقع میگم بجای خالق ، صانع رو جایگزین کنید ، اگر این جایگزینی رو می پذیرید ، ادامه بدیم ببینیم صانع ازلی حکیم موجود است یا خیر و نکته ی کلیدی بحث این است آیا این صانع مرید ماست ؟ ( خدا است )
سعیدی:
فعلا که ریش و قیچی افتاده دست شما...
پس فرض میکنیم شما مدعی انکار وجود خدا هستید. و ظاهرا با مناقشه در خلقت میخواهید این کار را انجام دهید. بفرمایید مقدمات خودتان را بچینید و اثبات کنید.
فقط دقت داشته باشید که ما قبلا با هم بحث نکرده ایم. جوری گفتگو نکنید که انگار پیش فرض دارید. (بنده تا کنون چیزی از کیفیت خلقت گفته ام؟! که حالا شما در آن مناقشه کنید!)
پاندا:
ببینید بحث من صرفا مناقشه در نحوه ی خلقت نیست ! من اون صفت رو محال دونستم و از خدایی که معرفی کردید سلب کردم / دقت شود >>>خدا را رد نکردم ! آن فعل را محال دانستم / اگر میپذیرید محال بودن اون صفت رو _ پس ادامه بدید _ وجوبِ صانع حکیم و ازلی را برهان کنید و >>>>> نشان دهید همان {مرید} است ( خدای فرا مادی)
سعیدی:
مجدد خدمت تان عرض میکنم که ظاهرا دارید با کلی پیش فرض بحث را شروع میکنید. ما که بنا نیست با خودمان حرف بزنیم!
یعنی الان کی به این نتیجه رسیدیم که وجود خالق ضرورت دارد اما خلقت چرا لا من شی بوده یا من لا شی و غیره!
اصلا پرسیدم به بنده چه مربوط که خلقت چگونه بوده؟
برای اینکه متوجه شوید چه عرض میکنم، فرض کنید از دو سیاره مختلف به کره زمین آمده ایم. و فقط میتوانیم فارسی حرف بزنیم و با هم ارتباط بگیریم. درست؟ الان داریم در مورد چه چیزی حرف میزنیم؟
بنده از ابتدا میخواستم در مورد ضرورت وجود خدا و بدیهی بودن آن بحث کنم. برای همین هم به شما و یک پست تان ریپلای کردم.
البته از شما خواستم یک بحث قبلی خودتان را ریپلای بفرمایید که کمی با شما بیشتر آشنا شوم.
آن بحث در مورد خلقت من لا شی و لا من شی و غیره بود. شاید تصور کرده اید بنا ست همان بحث را ادامه بدهیم. این طور است؟
یعنی قبول کرده اید وجود خدا ضرورت دارد اما خلقت به فلان و بهمان دلایل ممکن نیست و باید صنع باشد و غیره؟
الغرض، پرسیدم من شروع کنم و قدم به قدم یک گزاره بدهم و اثبات کنم یا شما؟ یعنی بنده بنا ست مدعی اثبات چیزی باشم یا شما مدعی رد چیزی؟ این را اول پاسخ دهید.
پاندا:
نگاه کنید استاد ' من نگفتم بحثمون توقف داشته باشه روی نحوه ی خلقت _ خیر _ اصلا چنین چیزی نگفتم
عرض شد تصور شما از خدا خطا هست ، وقتی تصور خطا است چگونه می توان تصدیق کرد؟ در همان مرحله ی تصور می مانیم و به تصدیق نخواهیم رسید ((اتفاقا من عارض شدم که بجای خالق ، صانع را جایگزین کنید !)) یعنی با این جایگزینی از این مرحله عبور کنیم ( مرحله ی نحوه ی خلقت ) علی کل حال عبور می کنیم /
در مورد پاسخ سوالتون باید بگم ، بفرمایید شما مدعی باشید و من ناقد !
محمدرضا:
بنده افرادی مثل شما را بخوبی میشناسم که وقتی تنگ قجر گیر میکنند محاوره شان بسمت نیش و کنایه و انواع توهین در لفافه سوق پیدا کرده و دم خروسشان بیرون میزند , از انجا که بنده ذاتا مودب بوده و ادب اسلامی بر روی من تاثیر نگذاشته , لذا در کمال احترام بشما میگویم شما خوبید .
با ادمی مثل شما که جنایت در حق بشریت را مجاز دانسته و صحبت از تصفیه کفار میکند راجع به دین و عقیده بحثی عبث هست و همچنین مشخصه که مواضع سیاسی شما هر چه که باشد متاثر از عقاید دینیتان است و صحبت در ان مورد هم عبث ,
در مورد مواضع سیاسی من هم عرض میکنم حدسیات و قضاوت های شما کاملا اشتباه بوده و بر گرفته از حس نفرت جنابعالی ست.
گرد سم خران شما نیز بگذرد .
رضوانی
شما صبح تا شب متن کپی میکنید داخل گروه و به تمام باورها و مقدشات دینی توهین میکنید. حالا مودب شدید؟
سعیدی:
جناب محمد رضا! میخواهی بحث کنی؟ گروه را قفل کنیم؟
محمدرضا:
شاید وقتی دیگر .
سعیدی:
یک کلمه دیگر حرف بزنید گروه قفل میشود و مفصل بحث میکنیم و ان شالله از خجالت شما یک نفر در می آیم.
وگرنه ریپلای نکن دوست عزیز. بنده از امثال شما متنفر هستم. و ان شالله متنفر هم باقی می مانم عزیزم! (مدام متن های توهین آمیز نسبت به اسلام و انقلاب کپی میکنی به گروه و در مورد هیچ کدامش نیز حاضر به بحث نیستی)
محمدرضا:
حتی حیوانات هم از یکدیگر متنفر نیستند , شما بمقام شامخی دست یافته اید !!
سعیدی:
ادمین های ناظر گروه را قفل کنند.
دوستانی که در حال بحث هستند لطفا ده دقیقه ای جمع بندی کنند
باشید شما خدمت تان هستم
محمدرضا:
من مایل به گفتگو با شما نیستم
سعیدی:
مایل نیستید چرا مدام ریپلای میکنید؟ اما نگران نشوید. بحث میکنیم. یا هر دو اشتباه میکنیم و یا یک طرف. (وگرنه ممکن نیست هر دو درست بگوییم) بحث همین است دیگر! کمی سخت است ، اما کمک میکند ببینیم کدام مان اشتباه میکنیم...
آدم هر عقیده ای داشته باشد عیبی ندارد. اما اگر نتواند دلیل آن عقیده اش را بگوید و توضیح بدهد بد است... {دقایقی بعد}
خب جناب محمد رضا! بنده معلوم است که مسلمان شیعه هستم و طرفدار این نظام.
شما هم اگر مایل ید بفرمایید. (حداقل در مورد سیاست بفرمایید طرفدار کدام نظامی هستید که بحث شروع شود)
محمدرضا:
من مایل به گفتگو با ایشان با ان زبان تلخ و توهین امیزشان نیستم , ایشان تعمدا بحث را به مرزهای تخریب میکشانند و مغالطه حمله به شخص از روشها و شگرد شناخته شده ایشان است .
من از شما ممنونم
سعیدی:
شما ابتدا به بنده ریپلای کردید یا من به شما؟
محمدرضا:
من به همه ریپلای میکنم معمولا , شما خاص نیستید !!
سعیدی:
معمولا ریپلای را برای گفتگو میکنند دیگر! پس ریپلای میکنید که طرف بخواند و جواب ندهد؟! این که نمیشود! جواب هم بدهد میشود گفتگو. گفتگو که شاخ و دم ندارد. درست است؟ الان مشکل تان چیست؟ بد اخلاقی بنده؟ خب به نفع شما! دیگران می بینند که مخالف شما بد اخلاق است...
فرض میکنیم توهین های وقیحانه و وقت و بی وقت شما به مقدسات دینی و مخصوصا باورهای شیعی مصداق بی ادبی و بی اخلاقی نیست. اما نمیخواهید برای هدایت دیگران کمی بد اخلاقی بنده را تحمل کنید؟! {دقایقی بعد}
سعیدی:
گروه قفل است. میخواهید بحث کنید؟
محمدرضا:
خیر, در خلال صحبت کاربران بشکل همیشگی اگر صلاح دیدم بحث میکنیم .
سعیدی:
به این میگویند تک مضراب آمدن و مزاحم بحث دیگران شدن. بنده و جناب پاندا میخواستیم در مورد توحید بحث کنیم...
اما بحث سیاست بحثی در مورد سرنوشت مردم و کشور است. باید متمرکز باشد. اگر لطف کنید در خلال مباحث تک مضراب نیایید ممنون میشوم. (ضمن اینکه بنده با روش گفتگوی امثال شما بسیار مشکل دارم. نه خودتان...)
عزیزان ادمین ممنونم. ظاهرا ایشان رفتند گل حرفهای خودشان را بچینند و گلچین شده در خلال بحث دیگران مطرح کنند.
سالاری
شما ابتدا ادب یاد بگیرید سپس تشریف بیارید رو اعضای گروه ریپلای کنید. امثالهم همون خون مردم در شیشه کن ها هستین
سعیدی:
خب وقتی ادب نداشته باشم چطور بنا ست این سفارش شما را انجام بدهم؟!
امثال شما الان ادب تان تکمیل است که به بنده ریپلای کردید؟
یا ادب این است که ما روی مردم ریپلای کنیم و هر پرت و پلایی خواستیم بگوییم ، اما طرف جواب ندهد؟
اگر دوست دارید به جای ایشان بحث کنید درخدمتم. بحث سیاسی کنید گروه قفل شده و مناظره میکنیم. که ببینیم اصل حرف مان چیست. مناظره میکنید؟
سالاری
من وقتم ارزشمند تر از آن است که با امثال شما بحثی داشته باشم
سعیدی:
میخواهید مناظره کنید؟ بدون قفل گروه هم مشکلی نیست.
سالاری
نخیر. بحثی با شما ندارم. فقط بدانید که امثالهم خون مردم را در شیشه کردید
سعیدی:
وقتی بحثی ندارید بحث نکنید.
وقتی بحث نکنید بحثی نخواهید داشت.
اگر بحث نکنیم چطور میتوانیم بدانیم که چه کسی خون مردم را در شیشه میکند و چه کسی شیشه در خون مردم؟! این یعنی اینکه بحث دارید ولی نمیکنید؟ یا بحث میکنید ولی بحثی ندارید؟
خیلی پیچیده شد! خون شما در کدام شیشه است؟ بروید خودتان برش دارید...
ام
جناب سعیدی! همین افراد صبح تا شب در این گروه و گروه های دیگر می چرخند و به تمام مسلمان ها توهین میکنند. آن وقت جرات بحث کردن ندارند و بهانه میارن.
کاویان
این سعیدی شما غیر از چرت گفتن و مچ همه را خواباندن چه شق القمری کرده؟؟؟ شاید یک نفر اطلاعات کافی نداشته باشد. یا اصلن وقت نداشته باشه مناظره کند... بل نگیرین
ام
چطور وقت دارند همیشه انلاین باشند و به قول آقای سعیدی پرت و پلا بفرستن گروه؟ اما وقتی بنا ست بحث منطقی بشه بهانه میاورند که ادب نداری و ...
اقای سعیدی پرسید شما واقعا ضد امریکا هستید یا طرفدارش؟ ضد دیکتاتوری از پهلوی دفاع میکند؟؟
پس چرا در گروه های اتئیستی هر وقت دوست دارید گروه را قفل میکنید و طرف را وادار به مناظره میکنید؟! کسی اطلاعات کافی نداشته باشد، بیخود اظهار نظر میکند!
کاویان
این اقای سعیدی شما خیال میکند خواباندن مچ همه در بحث خیلی هنر ست. بیشتر از یک ساله می شناسمشون. فقط سفسطه میکند و با کلمات بازی میکند. هر کسی باید با هم قد خودش بحث کنه.
صالحی
همین آقای قبلی خودش میگفت چرا استاد سعیدی چند وقته نیست.
سعیدی:
{جو گروه کمی متشنج میشود} عزیزان این بحث تا یک نفر از مخالفان حاضر نشده مناظره کند خاتمه یافته است. ممنون از ادمین ها و اعضای محترم گروه. بگذریم.
کاویان
الکی ژست ادب به خودتون نگیرین اقای سعیدی. همین ادب شما آدم را گول میزنه. شما یکی از ان تندرو ترین مزدور ها هستین. من خودم دیدم ارتداد را رد نکردین. یعنی کشتن مخالف!!!
حالا در یک گروه اسلامی برای ما دور برندارید...
سعیدی:
عزیز برادر! شما هم اگر بگویید دو در دو چهار میشود و سه در پنج پانزده و الی آخر ، همیشه مچ کسانی را که این بدیهیات ساده را رد میکنند می خوابانید. خیال نکنید این هنر بنده است. این اولا. درثانی اگر دوست دارید در مورد ارتداد هم اعلام آمادگی کنید سر فرصت بحث کنیم. ثالثا یا نماینده شوید برای بحث مشخص و یا حاشیه سازی را ادامه ندهید. ممنون از درک تان.
ام
استاد سعیدی اتفاقا بیشتر در گروه های مخالف بحث میکنند. خودشان گفتند مثل سپاه قدس برون مرزی هستند J
همه هم میدانند وقتی ایشان طرف حساب شان باشد شانسی ندارند. ربطی به این گروه نداره
سعیدی:
البته شما نظر لطف تان است. ممنونم. اما بنده همیشه سعی کرده ام برای متقاعد کردن طرف مقابل یا متقاعد شدن گفتگو کنم. بارها در آداب گفتگو عرض کرده ام که اگر بتوانیم کسی را متقاعد کنیم ، اولا خود بخود محکوم هم شده است. چون اگر متقاعد شود و قبول نکند ، فقط خودش آسیب میبیند. هرچند همفکرانش بیایند برایش به به و چهچه کنند.
درثانی فضای گفتگو سازنده تر میشود. وگرنه ممکن است کسی محکوم شود ، اما متقاعد نشود.
ثالثا هر کسی باید سعی کند برای افکار و عقایدش قوی ترین مخالفان را پیدا کند. چرا؟ چون حقیقت مهمتر از هر چیزی ست.
بارها همه شاهد بوده ایم که در گروه های ضد دین و ضد انقلاب دنبال این هستند که یک مسلمان معمولی مثل بنده را گیر بیاورند و چند نفری بریزند سرش. و آن قدر سوال پیچش کنند که یک اشتباه کوچک کند. همان اشتباه را دست میگیرند و دیگر ول کن نیستند! بگذریم.
خب جناب پاندا! برویم سراغ بحث خودمان:
موافق ید جهان وجود دارد؟
موافق ید علیت بدیهی ست؟
موافق ید دور و تسلسل در علیت باطل است؟ (الان ویس های مربوطه در مورد آداب گفتگو را برایتان ریپلای میکنم. به ترتیب و گام به گام جلو میرویم. هر گزاره ای را قبول ندارید سراغ بعدی نمیرویم تا تکلیفش روشن شود...)
Hitch]
خیر . با مثال علمی آزمایش شده علیت رو من رد میکنم
سعیدی:
منتظر بمانید
Hitch]
صبر ایوب ندارم
سعیدی:
به چه علت صبر ایوب ندارید؟ واااای ببخشید حواسم نبود! گفتید علیت رد شده...
بفرمایید علیت را رد کنید. اما اولا تا علیت را رد نکرده اید وارد قدمهای بعدی بحث بنده و ایشان نشوید. ممنون
درثانی علیت را اگر رد کردید، قول بدهید کلمات و استدلال تان تبدیل به سوسک یا گاز خردل نمیشود. چون علیت رد شده و هیچ حساب و کتابی دیگر وجود ندارد. شما کلمه تایپ میکنید و این طرف سوسک بیرون می آید... ممنون
بعد علیت به چه علت رد شده؟ اگر در یک آزمایش علمی علیت رد شده (نه قطعیت!) چطور خودش علت رد شدن علیت شده؟! به چه علت توقع دارید این رد علیت شما بتواند علت رد علیت شود؟
ممنون
ثالثا بعد از رد کردن علیت فعلا از خانه خارج نشوید. ممکن است ساندویچ کالباس بخرید، خیار شور آن شما را بخورد. ممکن است قمرهای زحل در حلق تان فرو رود. ممکن است سوار اتوبوس خط شوش شوید و از ایستگاه فضایی روسیه در کهکشان آندرومدا سر در بیاورید. همان جا بمانید که اقیانوس اطلس دم بکشد. عمو هایزنبرگ فیل میشود بر قندیل های پانکراس شترررق! (علیت رد بشود این طوری ست!) ممنون
صفا
خخخخخخخخخ...
عالی بود جناب سعیدی. الان متوجه شدم منظورتان از انکار بدیهیات چیست. واقعا با این ملحد جماعت چه کنیم؟؟!