به گزارش حلقه وصل، این در شرایطی است که نتیجه انتخابات گذشته و عملکرد مجلس دهم به هیچ وجه برای مردم راضیکننده نبود. ضربهای که طی ۴ سال گذشته مردم از مجلس ناکارآمد و منفعل خوردهاند شاید کمتر از ضربهای نبود که بیتدبیری دولت به آنها زد. مردمی که با هزار امید و آرزو پای کار آمده بودند تا با روی کار آوردن نمایندگانی از لیست «تکرار» تحقق وعدهوعیدهایشان را به نظاره بنشیند اما عاقبت با چنان آش شوری مواجه شدند که هیچکس حاضر نشد مسئولیت پخت و پزش را برعهده بگیرد. عاقبت «تکرار» و آنچه در سالهای بعدش بر سر اقتصاد کشور و معیشت مردم رفت تجربه تلخی را برای جامعه رقم زد و این وسط بیعملی دولت و فراکسیون بهارستاننشین برآمده از تکرار هم که حکم نمک بر زخم و استخوان لای زخم داشتند.
خانه ملت یا حیاط خلوت دولت و وکیلالدولهها؟به واقع نفسهای مجلس دهم نه امروز که در روزهای پایانی فعالیت آن قرار داریم، بلکه از همان ابتدا که به حیاط خلوت دولت و وکیلالدولههای منفعتطلب تبدیل شد، به شماره افتاد. در حالیکه افکار عمومی بهشدت درگیر مسائلی مثل مشکلات اقتصادی و تورم، طرح اعاده اموال نامشروع مسئولان، شفافیت آرای نمایندگان، منع بهکارگیری دوتابعیتیها و... بود، مجلس دهم این موضوعات را مسکوت و معطل گذاشت. این مجلس به اولویتهای اصلی کشور ورود نکرد و در مواجهه با جنگ اقتصادی دشمن، خوابآلوده و منفعل بود. وضعیت موسسات مالی و اعتباری، نوسانات بازار ارز و کاهش ارزش پول ملی، واردات بیرویه، تعطیلی بنگاههای اقتصادی و کارخانهها، بیکاری، فساد مالی دستگاههای دولتی و... هیچیک باعث نشد مجلس به خود تکانی بدهد.
مجلس دهم نه تنها در جنگ اقتصادی و سیاسی علیه کشورمان، دچار سندروم گیجی بود که حتی در مسائل اجرایی و فرهنگی نیز دچار سکون و بیعملی بود. مثلا هیچ اقدام جدی برای حمایت از فرزندآوری نداشت. برای مقابله با آلودگی هوا، خشکسالی و ریزگردها، مشکلات آب و برق، دولت فربه و بدنه چاق اجرایی و... نکرد.
در حالیکه ادعا میشد با همسو بودن مجلس و دولت، مشکلات کشور بهتر حل خواهد شد، آنچه در عمل اتفاق افتاد، فدا کردن دغدغههای مردم به پای منویات دولت بود. تقلا و جدیت عجیب مجلس دهم برای تصویب لوایح سؤالبرانگیز و با رنگ و بوی استعماری خصوصاً تلاش مجلس برای تصویب ۳لایحه FATF از آن جمله بود.
دولت رها شده و مهارناپذیر محصول مجلس حاشیهسازبدتر آنکه، مجلس دهم این بیتحرکی و انفعال خود را با حاشیهسازی میپوشاند. نطقهای تخریبی برخی نمایندگان، توئیتربازی و خوراکسازی برای بیگانگان چهره غالب این مجلس بود. در اذهان عمومی، مجلس دهم با نمادهایی مثل سلفی با موگرینی، فیش نجومی خانوادههای لیست امید، فحاشی بعضی نمایندگان و لابیبازی شناخته میشود. همه اینها سبب شد استقلال و تأثیرگذاری قوه مقننه و اصل تفکیک قوا مخدوش شود و دولت به قوهای رها شده و مهارناپذیر تبدیل شود.
هرچند که در انتقادها به مجلس کنونی باید حساب برخی نمایندگان متعهد و دلسوز مردم و کشور را از حساب برخی نمایندهنماها جدا کنیم اما در هر صورت عملکرد مجموعه مجلس کار را به جایی رسانده است که امروز مردم خواستار «تغییر اساسی» در فضای سیاسی و تبدیل فضای انفعال و ناکارآمدی به فضای جهادی و کارآمدی برای اصلاح وضع اقتصادی و زندگیشان هستند.
در چنین شرایطی آثار هراس از رویگردانی مردم و شکست در انتخابات اسفندماه مجلس را از همین حالا میتوان بر چهره مدعیان اصلاحطلبی دید. طیفی که ۶ سال تمام وعده داده و وضعیت اقتصادی را گل و بلبل نمایانده، طبعا باید اعتماد به نفس میداشت و از همان نمایندگان میخواست نامزد شوند و پایگاه مردمی خود را به نمایش بگذارند. اما اصلاحطلبان میدانستند در مجلس و به همراه دولت، با زندگی مردم چه کردهاند؟ بنابراین رئیس شورای سیاستگذاری آنها، اولین قربانی شان بود. اما فراتر از نیامدن عارف، اصلاحطلبان باید برای سؤالات مهمتری پاسخ تدارک میکردند، اینکه با معیشت مردم چه کردهاند که حالا مجدداً میخواهند از آنها رای بگیرند؟ و مردم چرا باید به آنها اعتماد کنند؛ بهخاطر تورم ۴۳ درصدی؟ کاهش ارزش پول ملی؟ بیرمق کردن تولید و رونق بخشیدن به واردات و قاچاق؟ یا تشدید بیکاری و دشوار کردن امکان ازدواج و تامین مسکن؟
آنها در قبال این وضعیت، دو کار میتوانند بکنند: صادقانه از مردم عذر بخواهند و بگویند رویکردهای غلط و رفتارهای پر خسارت خود را کنار میگذارند و اگر در انتخابات، به کارنامه بد خود (و نه الزاما رقیب) باختند، به رای مردم احترام میگذارند و داشتن اخلاق و جنبه شکست را تمرین میکنند تا در مرور زمان بتوانند اعتماد از دست رفته را بازسازی کنند.
راه دوم این است که ناجوانمردانه و غیرمسئولانه، زمین بازی و قواعد آن به هم بریزند و مانند سال ۸۸ در مقابل رای مردم شورش کنند. بلکه با پیشبینی رای مردم که در نظرسنجیها پیداست، از همین حالا به تخریب اصل انتخابات بپردازند و مردم را ناامید کنند. مدعیان اصلاحات؛
از ادعای طرفداری از مشارکت بالا تا تضعیف انتخاباتبخشی از اصلاحطلبان متأسفانه از همین حالا راه دوم را برگزیدهاند. گوش مردم در طول همه این سالها پر بوده از لاف جماعت مذکور مبنی بر اینکه «ما طرفدار مشارکت بالای مردمیم و رقبای ما مخالف مشارکت بالا؛ و هرچه مشارکت بیشتر شود، بخت برنده شدن ما بالاتر است».
اما همینها اکنون در عمل دنبال انداختن انتخابات از مردم و کاهش مشارکت هستند؛ درست همان که دشمنان تاریخی ملت ایران (انگلیس و آمریکا و اسرائیل) دنبالش بودهاند تا بدین ترتیب، اقتدار ملی ایران را تضعیف کنند و راحتتر ضربه بزنند.
در چنین شرایطی ضرورت گفتمان کارآمدی و مسئله کار جهادی عیانتر شده و از یکسو ضروری است همه چهرههایی که دغدغه انقلاب و مردم دارند، ذیل «چتر کارآمدی» جمع شوند و از سوی دیگر مردم با عبرت از تجربه تلخ رای دادن به لیستهای تکراری و فلهای و همچنین هوشیاری نسبت به عواقب اثرات مشارکت پایین در انتخابات، با حضوری حداکثری نمایندگانی در شأن مجلس و ملت ایران راهی بهارستان کنند تا مطالبات واقعیشان از دولت را تحقق بخشند.
چرا که تشکیل مجلسی با محوریت گفتمان کارآمدی، آثار و فواید گستردهای خواهد داشت، از جمله اینکه میتواند قوه مقننه را از حالت سمبلیک و خنثی به جایگاه حقیقیاش تبدیل کند و دولت را وادار به حل مشکلات مردم کند.
به واقع با تشکیل مجلس کارآمد است که کشور میتواند به جایگاه و شرایط مطلوب برسد، عزت از دست رفته را با اتکا بر ظرفیتهای داخلی احیا کند. قوانین معطل مانده برای بهبود شرایط کشور، از شفافیت اقتصادی و اداری دستگاههای حکومتی تا گرههای سنگین اقتصاد و تولید کشور میتواند گشوده شود و مجلس نو، نوید ایران نو را دهد.
مجلس کارآمدی، مجلس جهاد و عمل و خروجی محور خواهد بود. برنامهگرا خواهد بود نه شخصگرا و این سبب خواهد شد دموکراسی و مردمسالاری در ایران، از مرحله شخصگرایی به برنامهگرایی، از وعدهگرایی به کارنامهگرایی گذر کند.
مجلس کارآمد با پشتوانه رای حداکثری تنها راه تحقق مطالباتبه واقع فتح این سنگر میتواند نقش بازدارنده برای دولت غربگرا ایفا کند و با چشاندن طعم کار جهادی و کارآمدی به مردم، زمینهساز دولت حزباللهی جوان در انتخابات ریاست جمهوری بعدی شود. و به سیطره جریان غربگرا بر کشور که چیزی جز بحران و فساد برای مردم نداشته، حداقل برای میانمدت پایان دهد.
اکنون در آستانه برگزاری انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی هستیم، انتخاباتی که در شرایط کنونی کشور میتواند آینده مجلس را از سوی مردم تعیین کند، آیندهای که نشان خواهد داد آیا مجلس در جایگاه واقعی خود قرار دارد یا نه، استقبال مردم از انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوم اسفندماه سال جاری رقم خواهد زد که مجلسی کارآمد با پشتوانه رای حداکثری مردم تنها راه تحقق مطالبات از دولت است.
در پایان به سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی استناد میکنیم که درباره مجلس فرمودهاند؛ «هرچه انتخاب کنید برای خود انتخاب کردهاید. انتخاب خوب شما به خودتان برمیگردد، انتخاب با غفلت هم بدیاش به خودتان برمیگردد. با اختیار و اراده، کار را درست انجام دهید».