برگزاری همایشهای بیهوده خانوادگی که بدل به مضحکه ای برای ریشخند شده، مهمترین عملکرد فدراسیون همگانی در این سال ها به شمار می رود. در کنار این، برگزاری همایشهای بیخاصیت که بیشتر شبیه دورهمی بود، این فدراسیون را که وظیفه ای مهم برعهده داشت، به پاتوق اختصاصی برخی تبدیل کرده که عمدتا چهره ای دانشگاهی و علمی نیز به خود می گرفتند و می گیرند.
همین اتفاقات سبب شد تا وزارت ورزش و جوانان در یک تصمیم دیرهنگام، تصمیم به تغییرات در این فدراسیون گرفته و با پایان دوره مدیریت علی مجدآرا رئیس چند ساله، خیلی سریع مقدمات تغییرات را اجرایی کند. اتفاقی که اگرچه در ابتدا با استقبال مواجه شد؛ اما اکنون به مرحله ای رسیده که نگرانی ای گسترده ای را ایجاد کرده و به نظر می رسد این فدراسیون در مسیر سقوط قرار گرفته و مسئولان ارشد این حوزه نیز در سکوت به سر می برند و نظاره گر این بحران هستند.
افشین ملایی مدیرکل ورزش همگانی وزارت ورزش به عنوان سرپرست فدراسیون انتخاب شد و با تغییراتی که انجام داد، ثابت کرد که رویکرد درباره این فدراسیون، برچیده شدن حیات خلوت سابق است. با پایان دوره شش ماه سرپرستی ملایی، احمد گواری جای او را گرفت و ثبت نام از کاندیداهای انتخابات این فدراسیون آغاز شد. عجیب اینکه تعداد بسیاری از چهره های آشنا و گمنام برای حضور در انتخابات ثبت نام کردند تا مشخص شود مدعیان خدمت در این حیات خلوت پرشمار است.
پس از مهلت ۱۰ روزه قانونی ثبت نام نامزدهای ریاست فدراسیون ورزش های همگانی و ثبت نام ۲۸ نفر برای احراز پست ریاست فدراسیون، سوابق مدیریتی و مدارک ۹ نفر از نامزدها به شرح زیر تائید و جهت گزینش نهایی توسط مراجع ذیصلاح ارسال شد:
فاطمه ابوالقاسمی، ولی الله شجاع پوریان، رضا شجیع، افشین ملایی، محمدرضا اسد، فرهاد نیکوخصال، محمد بابایی، مهدی حیدری و عباسعلی اکبری.
نکته جالب عدم تایید مدارک علی مجدآرا رئیس سابق این فدراسیون است که نشان می دهد وزارت ورزش علاقه ای به حضور مجدد وی ندارد. آذین ساکی دبیر مجمع انتخابات فدراسیون ورزش های همگانی تاکید کرد در خصوص علی مجدآرا، رئیس سابق نیز می بایست مدارک مثبته اشتغال به کار ایشان احراز شود که تا کنون نیز نشده است.
حضور افشین ملایی سرپرست سابق فدراسیون و مدیرکل ورزش همگانی وزارت ورزش در انتخابات از نکات قابل توجه است. این اتفاق نشان می دهد هر مدیری پای به این فدراسیون می گذارد، دل کندن از آن برایش دشوار است. این نکته، کلید فهم اتفاقات در این فدراسیون است.
در میان نامهای تایید مدرک شده، به چند آشنا برمی خوریم که در ورزش و حوزه همگانی آن فعالیت کرده یا مدعی هستند. با این وجود، روند تائید مدارک و مرور اسامی از یک مهندسی خاص برای حضور یک چهره جدید در راس فدراسیون خبر می دهد؛ چهره ای که با ادعای دانشگاهی بودن و با برخی روابط خاص، به وزارت ورزش راه یافت و بسیار تلاش کرد تا با حضور دائمی در رسانه ها و تشکیل انجمن های بی نام و نشان ورزشی، وجهه ای برای خود بسازد اما در صلاحیت و توانایی مدیریتی وی تردیدهای بسیاری وجود دارد. در این میان، برخی شائبه هایی جدی درباره فعالیت هایش در ورزش کشور دارند که حضورش در این فدراسیون را با نگرانی هایی جدی همراه کرده است.
در این میان، عملکرد وزارت ورزش در واکنش به شائبه مهندسی انتخابات فدراسیون همگانی و سکوت کنونی، جای ابهامات فراوانی دارد. وزارت ورزش در دوره مدیریت قبلی فدراسیون، به اندازه کافی از حضور یک چهره خاص لطمه دید و ثابت شد که حضور افراد بدون رزومه مدیریتی ورزشی، چه آسیب ها و تهدیدهای فراوانی دارد. اما امروز شاهدیم که آن مسیر اشتباه در حال تکرار است و چه بسا بدتر.
این رویکرد بی تردید باز هم فدراسیون ورزش همگانی را به همان ورطهای سوق خواهد داد که پیش از این به آن مبتلا بود؛ حیات خلوتی که تنها کاری که در آن انجام نمی شود، ورزش است!