سرویس حاشیه نگاری: نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت تقریبا معتبرترین نمایشگاه کتاب در جهان است. هر سال تعداد زیادی ناشر و نویسنده در این نمایشگاه حاضر میشوند و ایران نیز یکی از مهمانان همیشگی شهر فرانکفورت و نمایشگاه آن است.
امسال اما حضور ایران پررنگتر از همیشه خواهد بود و بر اساس آماری که اعلام شده است، از ایران 16 ناشر و 5 تشکل و حدود 1300 کتاب در نمایشگاه حاضر خواهند شد و به همین جهت به نظر میرسید امسال ایران با کتابهای دفاع مقدس خود، حضوری قدرتمند در نمایشگاه داشته باشد تا اینکه انتشار یک خبر، تمرکز همه را از مسئله اصلی نمایشگاه یعنی کتاب، دور کرد.
خبر درباره نویسنده هندیالاصل کتاب موهن «آیات شیطانی» بود. سلمان رشدی!
طبق اعلام مسئولین برگزارکننده نمایشگاه، سلمان رشدی قرار است سخنران افتتاحیه این نمایشگاه باشد و با حضور وی، این نمایشگاه افتتاح خواهد شد. امری که با واکنش برخی کشورهای مسلمان و در راس آن ایران روبرو شد. در همین راستا مسئولین نمایشگاه، انتخاب سلمان رشدی را نشاندهنده آزادی بیان که موضوع اصلی امسال نمایشگاه است، عنوان کردهاند. سایت رسمی نمایشگاه درباره این رخداد نوشته است:
«سلمان رشدی نویسنده، افتتاحیه کنفرانس مطبوعاتی نمایشگاه کتاب فرانکفورت را آغاز میکند. وی نه تنها نویسندگان بلکه تمام صنعت نشر کتاب را تحت تاثیر خود قرار داد. این دلیل اصلی استفاده از موضوع آزادی بیان و مرزها به عنوان موضوع اصلی نمایشگاه کتاب امسال است»
اما در این میان مسئله واکنش مسئولان ایرانی که قرار است در نمایشگاه حاضر شوند به عنوان کشوری که رهبر آن حکم ارتداد رشدی را اعلام کرده است، از اهمیت مضاعفی برخوردار است.
البته از همان ساعات ابتدایی درج این خبر برخی رسانههای داخلی با اتخاذ مواضعی از روی احساس بلافاصله حکم به عدم حضور ایران در نمایشگاه دادند که قطعا این موضوع اتفاقی است که مخالفان ایران و از همه مهمتر سلمان رشدی از آن خوشحال خواهند شد.
بدون شک در یک عرصه فرهنگی مهم مانند کتاب، حاضر نشدن در نمایشگاه یعنی ایجاد یک خلا بزرگ که بدون شک این خلا نه تنها هیچ کمکی برای بیان حقیقت و شفافسازی و جریانسازی فرهنگی نمیکند بلکه مطئمناً اگر ما حاضر نباشیم، کسان دیگری هستند که به راحتی جای ما را پر میکنند. این موضوع وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بدانیم، اکثر آثار ایران در این نمایشگاه محتواهایی دینی و ملی مانند دفاع مقدس دارند، ضمن اینکه حضور سلمان رشدی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت مسبوق به سابقه است و در سالهای گذشته ضمن حضور در نمایشگاه، نشستهای خبری را هم برگزار کرده بود.
در همین راستا امیرمسعود شهرامنیا، رئیس موسسه نمایشگاههای فرهنگی و رئیس غرفه ایران با بیان اینکه ایران در میدانهای فرهنگی هیچگاه میدان را حذف نکرده است، از اتخاذ راهبردهایی برای نشان دادن اعتراض ایران گفت. طبق صحبتهای شهرامنیا ایران چهار راهبرد را پیادهسازی خواهد کرد:
نخست اینکه در هیچ کدام از نشستهای سلمان رشدی ایرانیها حضور نخواهند داشت. دوم رایزنی با روسای نمایشگاههای بزرگ دنیا برای مکاتبات اعتراضی. سوم توزیع نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب به زبانهای انگلیسی، عربی و آلمانی و چهارم توزیع دو کتاب مرتبط با حضرت محمد(ص) که به زبان انگلیسی ترجمه شدهاند و کارتپستالهایی که با مضامین مرتبط با شخصیت رحمانی پیامبر اکرم(ص) ترسیم شدهاند.
به اعتقاد نگارنده با وجود اینکه اقدامات ایرانیها را مثبت و منطقی باید ارزیابی کرد، اما حتی اگر سطح این اقدامات را فرضاً گسترده در نظر بگیریم، باز هم به نظر نمیرسید این اقدامات در افکار عمومی نشاندهنده اعتراض ایرانیها به حضور سلمان رشدی باشد.
آنچه بیش از ماکاتبات و نامهنگاریها که در جای خود ارزشمند است اهمیت دارد، تغییر نگرش افکار عمومی و پاسخ به چرایی مخالفت با سلمان رشدی است.
قطعاً تبلیغ جنبه رحمانیت پیامبر و همچنین انتقال نامه رهبر انقلاب به جوانان کار ارزشمندی است اما این موضوع اگر اساساً پای سلمان رشدی هم در میان نبود، باید صورت میگرفت و در ذهن مخاطب خارجی شخص سلمان رشدی و اقدام او به چاپ کتاب موهنش، با این اقدامات دچار استحاله نمیشود و اصولا ارتباطی بین این «کارهای تبلیغاتی» با مذموم بودن کار سلمانی رشدی نمییابد.
به اعتقاد نگارنده باید در ذهن مخاطبی که وارد نمایشگاه میشوند یک جرقه ایجاد کرد و این جرقه در واقع یک سوال است! مگر سلمان رشدی چه کرده است؟!
درست است که قرار نیست سلمان رشدی در نمایشگاه امسال فرانکفرت محاکمه شود اما وقتی در ذهن مخاطبینی که قاعدتا از قشر فرهیخته هم هستند، این سوال نقش ببندند، اولین کاری که میکنند جستجو و تحقیق است. تحقیق میکنند که چرا باید یک غرفه فرهنگی (کتاب) در نمایشگاه به حضور سلمان رشدی اعتراض کند؟! و این آغاز مسیر دانستن به عنوان مهمترین عنصر برای کشف حقیقت است و بدون شک ذهن پرسشگر یک کتابخوان به سراغ ما خواهد آمد، البته همانطور که به سراغ سلمان رشدی هم خواهد رفت و اینجاست که باید هنر قانع کردن را به مخاطب القاء کنیم.
و حالا سوال دوم مطرح میشود؛ چگونه؟!
بدون شک برای توجیح و قانع کردن یک مخاطب خارجی نباید برایش موعظه خواند. بخصوص اینکه این روزها در رسانهها، اسلام همان داعش معرفی میشود. بنابراین باید از یک وجه مشترک اخلاقی استفاده کرد؛ توهین ممنوع.
این مسئلهای است که در میان همه بشریت و به ویژه انسانهای فرهیخته و کتابخوان بسیار بااهمیت است. سلمان رشدی باید به عنوان کسی که به جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر توهین کرده است و اعتقادات آزاد ایشان را به سخره گرفته است، معرفی شود.
البته موضوع مهمتر این است که چطور باید نظر مخاطب و رهگذر این نمایشگاه را جلب کرد. در پاسخ باید گفت تبلیغات، راهکار جلب نظر و کشاندن مخاطب خارجی به سمت خود است. به عنوان مثال میتوان با پخش تراکتهایی که روی آن فقط یک سوال مطرح شده است، این کار را کرد. آیا میدانید سلمان رشدی چه کرده است؟!
البته میتوان شیوههای اعتراضی دیگری را هم در نظر گرفت. مانند تعطیلی یک روز غرفه ایران که البته باید قوانین نمایشگاه مورد مطالعه شود تا با این کار بهانه تعطیل کردن غرفه ایران به آنها داده نشود.