به گزارش حلقه وصل، محمدرضا سنگری، نویسنده و استاد دانشگاه، با اشاره به آثار در دست نگارش خود، گفت: قرار است دو جلد دیگر از کتاب «از نتایج سحر» تا نمایشگاه سال آینده منتشر و روانه بازار کتاب شود. این اثر از سوی انتشارات سوره مهر در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
وی ادامه داد: در این اثر به وجوه مختلف شعر انقلاب پرداخته و این جریان را از منظرهای مختلف شامل تعریف، چیستی، نمونههای ناب، تغییر و تحول غزل در سالهای انقلاب و... مورد بررسی قرار دادهام. مجلدات این مجموعه به حوزههای مختلف شعر در جریان شعر انقلاب اسلامی نیز خواهد پرداخت. شعر انتظار، شعر آیینی، شعر اجتماعی و ... از این دسته از حوزهها خواهند بود.
پیشتر جلد نخست از این اثر در نمایشگاه کتاب امسال تهران منتشر و روانه بازار کتاب شد. چاپ این اثر از این منظر که جزء نخستین آثاری است که به ریشهیابی جریان شعر انقلاب و بررسی وجوه مختلف میپردازد، حائز اهمیت است. در بخشهایی از جلد اول «از نتایج سحر» درباره غزل در جریان شعر انقلاب میخوانیم:
«... کسانی بودند و هستند که معتقدند عصر غزل به پایان رسیده یا غزل ظرفیتی مناسب برای زبان و بیان امروز نیست یا معتقدند بالاترین ظرفیت غزل همان بوده که شاعرانی چون حافظ و مولانا استخراج و بهرهگیری کردهاند. اینان هرچند مضامین غزلی ـ محتوای غزل نه شکل شناختهشده کلاسیک ـ را به کار میگیرند، با این همه هیچگونه علاقه و باور و در نتیجه خلق اثر غزلی ندارند. طرفداران این تفکر در بین جوانان شاعر موسوم به پُستمدرن بیشتر دیده میشوند. رگههای این تفکر را در برخی شاعران متعلق به موجهای شعری دهههای 40 و 50 نیز میتوان یافت.
تجربههای دهه شصت و هفتاد و هشتاد نشان داد که هرگز این دیدگاه مورد اقبال و استقبال عامة شاعران جوان قرار نگرفت و گاه فقط ناتوانان در خلق غزل در فرم کلاسیک با مضمون و درونمایة نو به این دیدگاه پناه آوردند... .
وفاداریِ بی چون و چرا به سنتهای گذشته، حتی به سنتهای شعری نو نیمایی ـ بدون هیچ تغییر و صیقل دادن ـ همیشه بوده و هست. برخی هنوز غزلهایی به همان شیوه و سبک عطار و مولانا و سعدی و حافظ میگویند یا قصایدی به شیوة خاقانی و قاآنی و حداکثر، عصر بازگشت و قاجار؛ در حوزة مراثی و سرودههای منقبتی و ستایشگرانه نیز چنین است. دهها دفتر و دیوان شعر در همین دهههای 70 و 80 به چاپ رسیده است که شاعران ـ عمدتاً پیر و سالخورده و گاه جوان! ـ غزلها و قصایدی دارند و به چاپ رساندهاند که اگر به جای نام شاعر، نام برخی شاعران قرون هفتم و هشتم تا سیزدهم ـ با ارفاق! ـ را زیر آنها قرار دهیم، کسی دچار تشکیک و تردید نخواهد شد.
طبیعی است اینگونه سرودهها، که تکرار و بازگویی و تقلید در آنها فراوان است، به پای نمونههای اعلای گذشته نمیرسند. در نتیجه، با بودن نمونههای درخشان پیشین، اقبال به این دواوین و دفاتر شعری بسیار کم است و گاه خود شاعر به توزیع و هدیه دادن اثر خویش میپردازد. این گونههای تکراری اگر پیش از مرگ شاعر نمیرند، حتماً پس از مرگ وی قالب تهی میکنند و فقط در گوشة برخی کتابخانهها میتوان آنها را یافت... .»