
به گزارش حلقه وصل، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.
میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».
تبرک لحظاتمان با شهید اسماعیل قادری
شهید اسماعیل قادری در تاریخ 17 آذرماه سال 34 در مراینج همدان چشم به جهان گشود. وی کشاورز بود و در زمان جنگ به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شد و در تاریخ 17 خردادماه سال 66 در شهر مهاباد بر اثر اصابت گلوله دشمن بعثی به شهادت رسید. اکنون پیکر پاکش در گلزار شهدای شهر مریانج آرام گرفته است.
آنچه میخوانیم وصیتنامه شهید است:
«بسم الله الرحمن الرحیم»
پروردگارا من با آگاهی به این راه و با ایمان به تو و به خاطر طرفداری از حق و مبارزه با کفر جهانی به این راه قدم گذاشتم. اکنون در سنگر نشستهام و دلم هوای دیگری دارد. عشق به معشوق رسیدن. دیگر فکر میکنم که زندگی برایم زندانی چهاردیواری با سنگهای بزرگ است. لحظه فرار از محبوسگاه است، لحظه وداع با این زندگی دنیوی و به دیار عاشقان شتافتن. خسته شدهام که چرا در جایی زندگی میکنم که تمام دیوارهایش پر است از عکسهای عاشقان، حسودیم میشود و شرمسارم که زندهام و نظارهگر پرپر شدن این گلگونکفنان و پاره پارهتنان. دیگر زنده بودن برایم معنایی ندارد زیرا این زندگی دنیوی چند صباحی بیش نیست.
باید طوری زنده بود دائمی و این زنده بودن دائمی میسر نیست مگر با ایثار کردن در راه خدا و لبیک گفتن به نایب بر حق امام عصر(عج). من شاید در زندگی کار نیکی برای جامعه انجام ندادهام ولی انسان همیشه روی یک پایه و نیت نمیماند، در توبه و رحمت خدا باز است و من هم از این خوان گسترده و رحمت الهی البته با نیت خوب استفاده کردم و رفتم تا شاید قطره قطره خونم که بر پای این نهال اسلام میریزد اولا مورد قبول خداوند و دوما مورد قبول مردم باشد.
مرا حلال کنید و ببخشید. از برادرانم و خواهرانم میخواهم تربیت اسلامی و ایمان را سرمنشأ قرار دهند تا همیشه مورد احترام خدا و خلق خدا باشند.