به گزارش حلقه وصل: جعفر علیان نژادی در یادداشتی نوشت: اول. مردم را سادهاندیش، بیخبر یا کمخبر از واقعیتهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی فرض میکنند.
دوم. بجای کاربرد استدلالهای متقن و منطقی، از مشهورات و مقبولات حتی به خطا استفاده میکنند.
سوم. از خواندن تحلیلهایشان چیزی به دانش و آگاهی مردم اضافه نمیشود، بلکه آنان را به خطا و اشتباه میاندازد.
چهارم. حرفهای خود را با غرولند، ایرادگیری، منفیبافی و تخریب سوژههای خود بیان کرده و مخاطب را آزار میدهند.
پنجم. تحلیلهایشان را نه با نیت اصلاح یک خطا یا یک روال اشتباه، بلکه به قصد مچگیری و تسویه حساب ارائه میدهند.
ششم. حرفهای اصلی خود را پشت حجاب کلمات و جملات پنهان میکنند، اما پیام خود را غیرمستقیم به مخاطب منتقل میکنند.
هفتم. پرهیزی از این ندارند که به آنچه در کلام و تحلیل میگویند، ملتزم باشند و سعی میکنند با نقابی از ریاکاری و نمایش حرف بزنند.
هشتم. در تحلیلهای خود دچار سوگیریهای سیاسی و جناحی بوده و حاضرند برای تأمین منافع جناحی، مصالح ملی و میهنی را نادیده بگیرند.
نهم. بیشتر تمایل دارند حرفها و تحلیلهای کم اهمیت خود را بهشکل مگو، درگوشی و مهم جلوه داده و از طریق کانالهای غیررسمی منتشر کنند.
دهم. تحلیلهایشان دارای عمق و ژرفای بسیار کمی بوده و دارای تاریخ مصرف روزانه است. با امواج خبری بر میخیزد و با فروکش آن، خاموش میشود.
یازدهم. حس مخاطب را برمیانگیزند و تحریک میکنند، نه عقل و خرد او و یا حتی عاطفهاش. همین که توجهی را جلب کرده و دیده شوند، به خواسته خود رسیدهاند.
دوازدهم. درگیر جزئیات بوده و علاقه دارند با مشاهده یک مصداق جزئی، حکمی کلی صادر کنند و از انواع مغالطات استفاده میکنند.
سیزدهم. تحلیل غلط خود را آنچنان با اعتماد به نفس و محکم بیان میکنند که ذرهای در مخاطب حس تزلزل و تردید به آن ایجاد نکند.
چهاردهم. جو سازند، از کاه، کوه میسازند و حاضرند برای یک دکمه کت بدوزند تا ذائقه مخاطب را تغییر داده و با خود همراه سازند. هیاهو برای هیچ.
پانزدهم. اهل تافتن و بافتن و آب و تاب دادن هستند و بدون رودهدرازی اصل مطلب را بیان نمیکنند. یافته خود را به متاعی گزاف خرج میکنند. تافتن و بافتن و تابدادن.
شانزدهم. به شدت داری انواع و اقسام سوگیرهای شناختی هستند و اطمینانشان به حکم و قضاوت خود را فراتر از واقعیت صحنه میدانند. فکر میکنند همیشه حق با آنهاست.
هفدهم. دچار آسیب «ادراک گزینشی» هستند. یعنی ذهنشان هر آنچه درست میپندارد را دریافت میکند و هرچه مخالف پندارد، رد میکند. هر آنچه بخواهد میبیند.
هجدهم. فکر میکنند مردم هوادار کسانی هستند که کلاً مخالف همه چیز هستند و حتی به شکاف دیوار هم گیر میدهند.
نوزدهم. مدعی هستند صدای مردم را بهتر میشنوند و بهتر میتوانند مطالبات و خواستههایشان را نمایندگی کنند، حال آنکه اکثراً آنها را منحرف میکنند.
بیستم. فکر میکنم مردم بهتر صدای آنها را میشنوند، چون تحلیلهای تاکسیطور را حد نصاب ذهنیت عمومی تلقی میکنند.