
سرویس حاشیهنگاری: با نزدیک شدن به انتخابات ۹۸ مجلس شورای اسلامی باز هم موضوع «استانی شدن انتخابات مجلس» داغ شده و در محافل مختلفی از مزایا و معایب آن صحبت به میان میآید. این موضوع که از حدود بیست سال قبل کلید خورده، هیچگاه از سطح «طرح» فراتر نرفته است، با این حال به نظر میرسد برخی از نمایندگان مجلس دهم به طور جدیتری به این موضوع ورود کرده و به دنبال آن هستند تا این طرح را به قانون تبدیل کنند.
تنها نکتهای که مدافعان طرح استانی شدن انتخابات مجلس به آن تکیه کرده و مترصد تصویب این طرح هستند این است که به اعتقاد آنها با استانی شدن انتخابات دیگر نمایندگان مجلس درگیر طرحها و پروژههای کوچک نمیشوند و به پیگیری و تحقق برنامههای ملی میپردازند. با وجود اینکه میتوان استدلال مطرحشده را به عنوان استدلالی صحیح درنظر گرفت اما صرف پرداختن به این استدلال و عدمتوجه به معایب استانی شدن انتخابات مجلس، میتواند خسارتزا باشد.
* استانی شدن انتخابات مجلس چه معایبی دارد؟
در ادامه به تعدادی از مهمترین آسیبهای استانی شدن انتخابات مجلس اشاره شده است:
یک) کماثر شدن رای شهرستانهای کوچک و روستاها
طرح استانی شدن انتخابات مجلس به صورت فاحشی باعث کمرنگ شدن نقش آرای شهرستانها نسبت به مراکز استان میشود و درواقع این مردم ساکن در مراکز استانها هستند که باید درباره نماینده استان خود تصمیم بگیرند. از طرفی به علت اینکه ممکن است مطالبات مردم ساکن در شهرهای کوچک و روستاها با مردم ساکن در مراکز استانها متفاوت باشد، بنابراین با استانی شدن انتخابات عملا خواستههای مردم شهرهای کوچک نادیده گرفته میشود.
در ضمن آمارها نشان میدهد در ۲۲ استان کشور، دومین شهر پرجمعیت استان، کمتر از ۱۰ درصد جمعیت کل استان را شامل میشود همچنین در ۱۲ استان، مرکز استان بیش از ۵ برابر شهر دوم استان جمعیت دارد. این دو آمار به خوبی نشان میدهد سایر شهرهای استان نمیتوانند نقش مؤثری در نتیجه انتخابات داشته باشند. تحت این شرایط تعداد زیادی از افراد شرکتکننده رأی خود را بیاثر دیده که در نتیجه موجب سرخوردگی این افراد و عدم شرکت در دور بعدی انتخابات میشود.
دو) ایجاد دوقطبیهای سیاسی، مذهبی و قومیتی
در جمهوری اسلامی ایران تنوع قومیتی زیادی در استانها وجود دارد و اغلب در هر استان جمعیت یک قومیت بر سایر قومیتها غلبه دارد. با استانی برگزار شدن انتخابات، قومیت غالب پیروز نهایی انتخابات است که این مسئله موجب تشدید اختلافات و دعواهای قومی قبیلهای شده و از آنجا که نسبت جمعیتی در شهرها ثابت است، جمعیت مغلوب سرخورده میشود. همچنین در استانهایی که نسبت جمعیتی برادران شیعه و سنی قابل توجه است این مشکل وجود دارد که یکی از این مذاهب نمایندهای در سطح استان نداشته باشد و این مصداق بیعدالتی در حق این افراد است.
سه) دشوار شدن ورود افراد جوان نخبه و کارآمد به مجلس
با استانی شدن انتخابات به دلیل گسترش حوزههای انتخابیه تعداد نامزدها به طور چشمگیری افزایش مییابد. این افزایش تعداد نامزدها فرآیند شناخت را برای مردم بسیار زمانبر و پرهزینه کرده و درنتیجه کمتر کسی به سراغ این موضوع میرود. از طرفی از آنجا که امکان شناخت کاندیداها به علت تعدد زیاد در سطح استان غیرممکن است افراد جوان نخبه و کارآمد که به تازگی پا به این عرصه گذاشتهاند به صورت مستقل توان رقابت با سایر کاندیداها را ندارند و به حاشیه رانده میشوند.
چهار) بالا رفتن هزینههای انتخاباتی
همانطور که گفته شد به دلیل گسترش حوزههای انتخابیه تعداد نامزدها به طور چشمگیری افزایش مییابد. از همین رو، افرادی که در شهرهای کوچک میخواهند نامزد انتخاباتی شوند نمیتوانند در مرکز استان نیز جایگاهی را برای خود ایجاد کنند و برای اینکه نامزدها خود را به مردم ارائه کنند نیازمند یک سری ابزارهایی مانند فضای مجازی، رادیو و تلویزیون استانی یا کشوری و یا تیزرهای تبلیغاتی هستند که برای آنها هزینهبر است.
در ادامه تعدادی از توییتهای کاربران در توییتر پیرامون مخالفت با طرح استانی شدن انتخابات مجلس آمده است: