
به گزارش حلقه وصل، او در این نشست صحبتهای جالبی را مطرح کرده است که با هم بخشهایی از آن را میخوانیم:
قطعهای که دفتر موسیقی وزارت ارشاد آن را نپذیرفت
من با توجه به سابقهای که در عرصه موسیقیهای مذهبی دارم، این فضاها را به خوبی میشناسم. ملودیهایی را که برگرفته از روایتها و آیات الهی باشد، بسیار دوست دارم و وقتی آنها را بخوانم، با جان و دل برای آنها تلاش میکنم. من اجرای خودم را دوست دارم و وقتی فکر میکنم یک دعا با موسیقی اجرا میشود، معنویت دعا را بر هم نمیزند چرا که من حد موضوع را میدانم و طوری وارد نمیشوم که به معنویت کار لطمه وارد شود.
البته باید به این نکته اشاره کنم که در نسخه آخری که برای شورای موسیقی دفتر موسیقی فرستادیم، این قطعه وجود نداشت. ما قبل از ارسال این نسخه بود که رایزنیهایی را برای استفاده از این ملودی انجام دادیم اما دوستان گفتند که فعلا به صلاح نیست. البته آقای مرادخانی بعدها به ما گفت که این قطعه را به من بدهید تا من درباره صدور مجوز آن، بررسیهای لازم را انجام دهم.
مردم برای حاج حسن خلج به اندازه بهرام رادان دست زدند
این خواننده پاپ در ادامه صحبتهای خود بیان کرد: اما در اصلیترین جایی که میتوانم بگویم به صورت جدی در آن مداحی کردم، هیاتی در خیابان سلسبیل حد فاصل خیابان مرتضوی بود که این هیات فقط در دهه اول محرم تشکیل میشد و آدمهای متفاوتی داشت که باعث شد من چند سالی را در این تکیه به خواندن مشغول شوم و فکر میکنم ۱۲ سال پیش آخرین باری بود که در آنجا خواندم.
البته باید بگویم آن موقع برخی از آنها نمیفهمیدند که من چگونه با مویی بلند و یک شلوار جین، پشت میکروفن میروم و به نوحهخوانی مشغول میشوم اما به هر حال این سلیقههای مختلف آن مکان جغرافیایی بود که فضای خوبی را برای من فراهم کرد و با وجود تمام مشکلاتی که پیشرویم قرار گرفت، با تمام وجود من را جذب خود کرد.
در همین دوران بود که حسن خلج به عنوان یک مرد بزرگوار که کاملاً در شرایط کاری مستقلی قرار داشت، همواره یاریرسان من بود. حتی در این دوران که من کنسرت برگزار میکردم، به کنسرت من میآمد و من وقتی او را در جمعیت به مردم معرفی میکردم، به اندازه بهرام رادان برای او دست میزدند؛ موضوعی که تقریباً در بقیه دوستان وجود نداشت و هر وقت هم به کنسرت من میآمدند، به قدری پنهانی این کار را میکردند که هیچکس متوجه نمیشد.
پا منبری حاج منصورم!
در آن دوران حسن خلج تریبونهای مهمی را به من داد و میتوانم بگویم او در حق من بزرگواری زیادی کرد. البته بعد از انتشار آلبوم «۸۵»، خیلیها تلاش کردند که از من خرج کنند اما من این فضا را به هیچ عنوان نمیپسندیدم، چرا که برای خودم کار میکردم. من حتی یک وقتهایی پیش حاج منصور ارضی در شاه عبدالعظیم میروم. بماند که خیلیها دلشان نمیخواهد این فضا باشد اما من باید بگویم که هیچ چیزی را به روی خود نمیبندم، شاید با خیلی از این افراد اختلافنظر داشته باشم اما در میان آنها حضور پیدا میکنم که تجربههای بیشتری را به دست آوردم.