سرویس حاشیهنگاری: ظهر جمعه در برنامه «من و شما» شبکه شما یک اتفاق کمسابقه در تلویزیون جمهوری اسلامی افتاد؛ جدال لفظی مجری برنامه با سرسختترین منتقد سینما که مسعود فراستی باشد. نتیجه این شد که فراستی به نشانه قهر، برنامه را ترک کند و باب اظهارنظرهای گوناگون را در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی بگشاید.
فیلم/ درگیری لفظی شدید بین فراستی و مجری «من و شما»
در ادامه نظرات تعدادی از فعالان فرهنگی-رسانهای را میخوانیم:
* وحید یامینپور از فعالان رسانهای با درج تیتر «درباره اتفاق اخیر شبکه شما» در کانال ایتای خود نوشت: گفته شده مجری خاطی توبیخ شده ولی در واقع او از طرف جامعهای که به آن تعلق دارد، تشویق میشود. به تعبیر فوکو روابط اجتماعی، فرد را درون خود جا میدهد و فرد خود را مطابق هنجارهای تحمیل شده از آن جامعه درک میکند. این رابطه بهمثابه یک نظام مراقبتی کار میکند و فرد را با تکنیکهای انضباطی تنبیه یا پاداش میدهد.
بسیاری از مجریها و برنامه سازان صداوسیما عضوی از جامعه ارتباطی شبهروشنفکری هستند؛ آنها حتی از نظر اقتصادی منافع مشترکی با طبقه سرمایهدار قلمرو هنر و سینما دارند. آنچیزی که مجری شبکه "شما" را به ارتکاب این رفتار مصمم میکند، همان چیزی است که رفتار او را ارزیابی و او را تایید خواهد کرد.
بی شک آرش ظلیپور بهخاطر این رفتارش از طرف شبکهای که در آن عضو است تشویق خواهد شد و بیش از پیش خود را ذیل آن نظام مراقبتی مورد شناسایی قرار خواهد داد.
این بحران صدا و سیماست که از استقرار یک نظام مراقبتی و تقویت مشروعیت قواعد حاکم بر سلوک و رفتار اعضای جامعهی اداری خود، ناتوان بوده است.
* محمدرضا کردلو از فعالان رسانهای نیز در یادداشتی با عنوان «واقعا این شبکه شماست؟» در روزنامه وطن امروز نوشت: فکر میکنم مجری بددهان شبکه شما؛ که گویا از مرتبطان یکی از فیلمهای سخیف روی پرده هم هست و در کانال سینمایی برادرش بارها و بارها از فیلمهای سخیف دفاع کرده، این روزها سخت به دنبال دیده شدن است. این مجری معلومالحال که با یقه جر دادن و زنجیر پاره کردن و کارهای ژانگولریاش، شبکه «شما» را هم به شبکهای بدحاشیه تبدیل کرده، این هفته با یک بیادبی تمام و کمال، مرزهای دیده شدن را درنوردید و شهره عام و خاص شد. شهره به بیادبی در مقابل کسی که با همه اخلاقهای خاص و قابل نقدش، بالاخره بهعنوان یک میهمان در برنامه حضور پیدا کرده و حتما اگر برنامه یا شبکه، سر و صاحب درست و درمان داشت، باید قواعد مراعات میهمان و مبادی آداب بودن رعایت میشد اما این اتفاق نیفتاد و مجری بددهان، میهمان منتقد را که اتفاقا از ابتذال و سطحی بودن و سخیف بودن برخی فیلمهای اخیر روی پرده انتقاد کرده بود، با زشتترین کلمات مجبور به خداحافظی و ترک برنامه میکند. مسعود فراستی با گفتن این جمله که «من با احترام به مخاطب شما جملهام را تمام و برنامه را ترک میکنم» در واقع خود را از شر بیحرمتیهای ممتد این مجری سطحی نجات میدهد. قابل تامل آنکه ظلیپور درحالی خیلی «خالهزنکمآبانه» ازدواج مجدد مسعود فراستی را دستاویزی برای به چالش کشیدن و توهین به فراستی میکند که خود این آقای مجری در رفتارهای متعدد از فیلمهایی که رویکرد هرجومرجگرایانه در مسائل جنسی دارند، حمایت کرده است؛ فیلمهایی که در همین برنامه فراستی اشارهای به آنها کرد و همین نقد کوتاه موجب برافروخته شدن مجری نورس شبکه «شما» شد و آن روی بیاخلاق و بیادبش بیشتر نمایان شد. حال حقیقتا جای این سوالات از مسؤولان سیما، بویژه معاونت استانهای سازمان که فرصت دیده شدن و تبلیغ شدن را به افراد هتاکی مانند مجری برنامه «من و شما» میدهند، است: «انتقاد از ابتذال در سینما اینقدر هزینهزا شده است که منتقد را به بدترین شکل ممکن، از برنامه فراری دهند و او را با توهینهای زننده راهی کنند؟»، «آیا سازمان صداوسیما و معاونت استانهای سازمان که از متولیان مستقیم شبکه شما و برنامه «من و شما» است، مدافع فیلمهای مبتذل و سخیف و ضدخانواده روی پرده هستند که اجازه دفاع از آنها را در برنامه زنده میدهند؟» «آیا مجری یک شبکه نمادی از کلیت شبکه نیست؟»، «آیا آنتن زنده تلویزیون به محلی برای ماجراجویی و تبلیغ شدن افراد سطحی تبدیل شده است؟»، «آیا جلوی این سطحینگری و سلبریتیپروری به بهانه جذب مخاطب که در جلسه اخیر مورد نقد یکی از مقامات نظام نیز قرار گرفته، نباید از جایی گرفته شود؟»، «رویمان میشود جایی بگوییم این تلویزیون ماست؟» و «واقعا این شبکه شماست؟»
* مصطفی ساجدی از فعالان رسانهای با درج تیتر «مخالفت میکنم، پس هستم» در صفحه اینستاگرام خود نوشت: چارچوب فکری که نباشد نتیجه همین می شود
مخالفت می کنم، پس هستم
این مدل از چلنجی که آرش ظلی پور با مسعود فراستی داشت به اصطلاح رسانه ای ها هاردناک است! هرچند که نمونهی سخیف و خاله زنکی آن را شاهد بودیم که حتی امثال تی وی پلاس هم سراغش نمی رود چه برسد به رسانه ملی. هاردتاک قاعده و قانون دارد و مهمترینش این است که مجری صرفا مخالف نباشد با همه چیز و همه کس؛ تا آخر برنامه مخاطب فكر نكند مجری می گوید: تخریب میکنم پس هستم!
و مهم تر آنکه مجری نباید وجودش را در عدم وجود دیگری تعریف کند! هاردتاک مطالبه گر و پرسشگر است. اما بر طبق یک چارچوب فکری و اندیشه ای نه شومن بازی رسانه ای
چرا میگویم ظلی پور چارچوب فکری ندارد؟
این ویدیو به خوبی نشان می دهد که او در حالی نقد فراستی به هزارپا و آمپول امثالهم را توهین به ۵-۶ میلیون مخاطب می داند که خودش در نقد خالتور، دیده شدن توسط مخاطب را مهم نمی داند و آن فیلم را مقایسه می کند با فیلم مستهجن و با توهین به مردم می گوید ممكن است مردم برای یک فیلم غیراخلاقی پول بدهند و ببینند
«وقتی چارچوب فکری شکل نگرفته باشد نتیجه همین می شود! «مخالفت می کنم، پس هستم ممکن است حتی این مخالفت با خودم باشد! اینکه ندانم مخاطب و گیشه مهم است یا نیست! مخاطب مستهجن پسند هست یا نیست! و نقد به یک فیلم نقد به مخاطبان و بینندگان محسوب می شود یا نمی شود ظلی پور می خواهد یک جمله بگوید: من فقط میخواهم مخالف باشم».
* حمید محمدی نیز طی یادداشتی در خبرگزاری فارس نوشت:
اول ـ ما میخواهیم مدلی از گفتوگوهای رایج در رسانههای خارجی را که به آن «هاردتاک» میگویند، در رسانههایمان راه بیندازیم. پیشتر اما «مناظرههای انتخاباتی» را هم با استفاده از چنین الگوهایی ساخته بودیم و دیدیم که چه پیامدهایی برای کشور داشت. چون وقتی هنوز گفتوگوهای ساده، نرم، منصفانه، منطقی، عقلانی و غیرهیجانی در تودههای مردم فرهنگسازی نشده، چگونه میتوانیم از گفتوگوهای سخت، عمیق، پیچیده و چالشی پردهبرداری کنیم؟ ظرفیت و تحملش آیا در طرفین، رسانه و مخاطب وجود دارد؟
دوم ـ ما اساساً کاری به ربط و رابطه مجری برنامه دیروز با یکی از دستاندرکاران فیلمهای نقد شده توسط فراستی نداریم و نمیخواهیم نسبت فامیلی او را مبنای تهاجم علیه این منتقد سینما قرار دهیم. گمان میرود رسانهای مثل تلویزیون، آنقدر بزرگ باشد که اجازه ندهد تسویه حسابی به این روشنی، مقابل دیدگان میلیونها بیننده رخ دهد. اما برایمان جای سئوال است که چرا پرسشی تا این اندازه مهم که مجری از منتقد سینما میپرسد، لابهلای عصبانیتها و دعواهای این دو گم و گور میشود: «آیا سخنان شما توانسته تغییری در سینما ایجاد کند؟»
به اعتقاد ما سئوال مهمی است. برنامهای مثل «هفت» و سایر برنامههای نقادانه تلویزیون در حوزه سینما به همان راهی رفتهاند که برنامه «نود» فردوسیپور رفته است. هیچکدامشان نتوانستهاند در جهان هنر و ورزش، اصلاح اساسی ایجاد کنند؛ نه «هفت» روند و رویه فیلمسازی در کشور ما را عوض کرده و نه «نود» جلوی مافیای فوتبال و زد و بندهای آن را گرفته است. فقط حرف زدن که دردی دوا نمیکند.
سوم ـ «شما» از شبکههای کممخاطب و فرعی تلویزیون است؛ اما برنامه «من و شما» را خیلیها میبینند. با این حال، رخ دادن دعوای دیروز، نشان داد که میل دیده شدن و تمایز یافتن، خیلی در این برنامه و مجریاش آشکار است. خط و نشان کشیدن و قدرتنمایی آرش ظلیپور، یک شب قبل از انجام این گفتوگوی ناتمام و دعوای غیراخلاقی مقابل دیدگان مردم از استوری مجری شروع شده بود؛ کاری عجیب و استثنایی که بوی جنگ میداد و آوازه شهرتطلبی از آن شنیده میشد. حتم این مجری تلویزیونی از خود میپرسد که از احسان علیخانی، رضا رشیدپور و عادل فردوسیپور چه کم دارد که فردا صبح، یعنی امروز شنبه، تیتر مهم روزنامههای کشور از جمله «جام جم» (وابسته به صداوسیما) نشود؟
چهارم ـ یک وقت شما با خانوادهتان سفر میکنید. سرعت خودرویتان آنقدر بالاست که همسر و فرزندانتان به شما تذکر میدهند. گوش نمیکنید. پلیس، ایست میدهد و جریمهتان میکند. پیش خانواده سرافکنده میشوید و از آنجا به بعد با سرعت مطمئن و مجاز میرانید؛ چون سرزنشهای بعدی را دوست ندارید. شکل دوم این است که سرعت شما بالاست و دوربینهای مسیر جریمهتان میکنند. پیامکی را که پلیس فرستاده، در جایی یادداشت میکنید و آن را از بین میبرید! این طوری نه سرزنش میشوید و نه جریمه پلیس، بازدارنده و نهیکننده بوده است. بنابراین، مواظبید جایی دوربین ثبت تخلف نباشد و مثل همیشه با سرعت بالا و غیرمجاز برانید.
مجری برنامه «من و شما» روی آنتن زنده با منتقد سینما درگیر شد و ویدیوی آن ساعتی بعد، سراسر شبکههای اجتماعی را پر کرد؛ به نحوی که مدیر شبکه به ناچار وارد قضیه شد و عوامل را توبیخ کرد. مجری با بردی به مراتب کوتاه از مهمان برنامهاش عذرخواهی کرد تا آثار منفی پلکانی این گفتوگوی هیجانی، همچنان در ذهن مخاطب باقی بماند؛ موج قوی بیاحترامی به منتقد پیشکسوت و مهمان سالدار برنامه، موج کوتاهتر توبیخ عوامل و موج کماثر عذرخواهی، مرا فقط یاد دو نحوه جریمه کردن رانندگان خاطی میاندازد.
پنجم ـ بعد از سلبریتیها، حالا باید خطر مرجعیت مجریان تلویزیون را جدی گرفت. رسانهای مثل صداوسیما که در سالهای اخیر، هم به سمت استفاده از چهرههای شاخص سینما در اجرا رفته و هم به مجریان خودش به اندازه یک مصلح اجتماعی و صاحبنظر در تمام علوم و فنون میدان داده، باید دقیق و حساس باشد.
اتفاق دیروز، قطعاً آخرین رویداد از این جنس نخواهد بود.
* علی مرادخانی از فعالان فرهنگی نیز در واکنش به اتفاقات شبکه شما در کانال تلگرامی خود نوشت:
اول
مجری باید گفتگو را اداره کند، سوالهایش را بپرسد، اگر مهمان بحث را منحرف کرد اجازه چنین کاری ندهد، اگر مهمان حتی بی ادبی کرد او ادب میزبانی را رعایت کند و در کلامش، ادب و نزاکت گفتگو را حفظ کند. و البته بداند جلوی مهمانی که جای پدرش است چه شکلی بنشیند! اینها اولیههای یک مجریست.
دوم
رفقای اهل رسانه من گواهی می دهند که برنامه من و شما پیش از این با اتفاقاتی مثل خواستگاری روی آنتن زنده، کل کل سلبریتیّت بین دو هنرمند، دعوای دو بازیگر و البته ماجرای مرحوم ملک مطیعی تلاش وافری کرده بود که بی اصالتی و بی هویتی خودش را پنهان کند و دیده شود. تلاشی که با هزینه های مادی و معنوی هنگفت در فضای مجازی همراه بود تا بتواند برنامه جدید تهیهکننده پرحاشیه «خوشا شیراز» را پربیننده کند. که البته همین چند روز پیش داشتم آماری میخواندم که بدجور ناکام بوده اند در جذب مخاطب.
اینها یعنی هرچند به نظرم اتفاق دیروز کمی فراتر از طراحی حضرات رفت، و هرچند به ناراحتی چندروزهشان انجامیده، ولی شک نکنید کسانی که اینطور #شهوت دیده شدن دارند زیر چهره ناراحتشان، لبخندی به لب دارند که بالاخره توانستیم دیده شویم!
سوم
اگر واکنشها به ماجرای دیروز به عذرخواهی و تغییر مجری و... اکتفا کند یعنی یک ریاکشن احساسی با تاریخ مصرف کوتاه، ولی اگر بتوانیم تکلیفمان را با این مدل ادا اطوارهای رایج این روزها که به غایت زرد و حاشیه ای شده اند و فضای مجازی را پر کردهاند روشن کنیم، یعنی یک اتفاق بزرگ هم در رسانه و هم در اخلاق و هم در فضای مجازی. که اگر این بشود کار و کاسبی خیلی پیجهای زرد و پاپاراتزیطور جمع میشود؛ خدا کند که بشود!