
به گزارش حلقه وصل: محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی نوشت: دكتر محمود سريعالقلم در تازهترين اظهارات خود به روايت سايت خبر آنلاين و به نقل از كانال جرعه مطالب خوبي را مطرح كرده است كه نقد مشفقانه آن ميتواند براي برخي كه نگاهي متفاوت از قرائت مردم از خصومتورزي آمريكا دارند مفيد باشد. خلاصه حرف دكتر محمود سريعالقلم اين است كه در زير به آن اشاره ميكنم؛
- سن تزو يك استراتژيست نظامي چيني است ميگويد: شما اگر 100 بار با دشمن جنگ كنيد، پيروز هم بشويد اين پيروزي كمتر از كار بعدي است. كار بعدي مطيع و رام كردن دشمن است بدون اينكه بجنگيد. او ميگويد: هنر اصلي جنگ، رام كردن دشمن است.
- سال گذشته از نخستوزير چين در سر ميز شام پرسيدم : شما با آمريكاييها زياد دعوا نميكنيد. آنها ميآیند دعوا ميكنند اما شما دعوا نميكنيد؟ چرا؟ او گفت : ما آنقدر از آمريكاييها استفاده ميكنيم كه حد و اندازه ندارد. اگر ما با آمريكاييها جنگ كنيم در بخش «هاي تك» ميبازيم.
- ما بايد با آمريكاييها دوست باشيم تا در «هاي تك» از آمريكا عقب نيفتيم.
- فرق است بين «آي كيو» و « اِي كيو» آی كيو ضريب هوشي است و معياري براي سنجش تواناييهاي ذهني براي منطق و يادگيري و حل مسئله است.
اِي كيو يا هوش هيجاني تواناييهاي فرد و شناخت فرد و مديريت احساسات خود و ديگران است.
- تفكر چينيها چه فاصله كهكشاني با محورهاي فكري در جامعه ما دارد، ما چگونه داريم دنيا را تعريف ميكنيم ما ميخواهيم با همه بجنگيم؟!
***
چند كلمه در نقد مطالب آقاي دكتر محمود سريعالقلم ميتواند براي آن دسته از عزيزاني كه در نهاد علم در كشور در حوزه علوم سياسي، جامعهشناسي، حقوق بينالملل و ... از چنين نظرياتي دفاع ميكنند مفيد واقع شود.
1- آنچه جناب سريعالقلم در طرح چنين نظرياتي از آن غفلت دارند مفهوم «جنگ» و مفهوم «دفاع» است اين دو مفهوم هر كدام براي خود تعريفي دارد و مبتني بر آن احكامي علمي هم سوار ميشود.
آنچه ملت ايران در مواجهه با آمريكا و صهيونيسم بينالملل با آن روبهرو است مسئله جنگ نيست مسئله دفاع است. آقاي سريعالقلم شما به رويدادها و حقايق مربوط به اعلام جنگ آمريكاييها با ملت ايران از 28 مرداد 1332 تا انقلاب اسلامي بهويژه در سالهاي 56 و 57 و پس از آن در طول 46 سال كه از پيروزي انقلاب بر ايران گذشته را يا نميبيند يا انكار ميكند. ما از سوي آمريكا مورد تجاوز نظامي مستقيم و غيرمستقيم قرار گرفتهايم.
لذا دفاع از حيثيت تمدني و تاريخي اسمش جنگ نيست، اسم آن دفاع است.
پس اين سخن كه ما ميخواهيم با همه جهان – بخوانيد آمريكا - بجنگيم دروغ است.
ما در حال دفاع شرافتمندانه ، هوشمندانه و عاقلانه از موجوديت سرزميني مقدس به نام ايران هستيم. آيا يك استاد تمام حقوق روابط بينالملل حرفي براي دفاع ملت ايران و صورتبندي و نظريهپردازي آن غير از متهم كردن ملت و دولت ايران به جنگطلبي دارد؟!
2- همه فقهاي شيعه به استثناي چند نفر جنگ ابتدايي را در زمان غيبت جايز نميدانند. اما دفاع را واجب ميدانند. پس اتهام جنگطلبي و جنگيدن با همه جهان به ملت و دولت ايران نميچسبد. ملت ايران در 200 سال اخير هيچگاه آغازكننده جنگي نبوده است. هجومها و تجاوزات نظامي به ايران طي 200 سال اخير دوسوم خاك ايران را از مام وطن جدا كرده است. تجزيه خاك ايران روند خود را طي كرده تا در انقلاب اسلامي متوقف شد. توقف اين تجاوزات آشكار به بركت خونهاي شهيدان و پايمردي بزرگاني صورت گرفته است كه در تاريخ ايران و جهان بينظير است.
3- در مورد «آي كيو» و تفاوت آن با «اي كيو» دولتهاي پس از انقلاب هر دو را در جلوگيري از تجاوز دشمن به كار گرفتند. آخرين باري كه ما با تكيه بر «اي كيو» آقاي ظريف و دولت روحاني براي مطيع كردن و رام كردن دشمن متجاوز راه درازي رفتيم و آن در احكام «برجام» نوشته شد.
دولت در آن موقع براي رسيدن به مهار و رام كردن دشمن همه خطوط امنيت ملي را در شروط رهبري ، شروط مجلس و شروط شوراي امنيت ملي ناديده گرفت. نتيجه اين نوع سياستورزي آن شد كه ما به همه تعهدات خود در بهانهجوييهاي هستهاي عمل كرديم اما دشمن وقيحانه «برجام» را پاره كرد و داغ آن را بر دل كساني گذاشت كه به «اي كيو» فكر ميكردند و «آي كيو» را فراموش كردند.
4-فهم آقاي سريعالقلم از راهبردهاي «سن تزو» مخدوش است.
مخاطب نصايح سن تزو به طرف جنگطلب آمريكاست. او ميگويد اگر 100 بار بجنگيد و پيروز هم بشويد كار بعدي مطيع و رام كردن دشمن است بدون اينكه بخواهيد بجنگيد.
آمريكاييها دهها بار جنگيدن با ملت ايران را تجربه كردند. هر بار هم شكست خوردند آنها نميخواهند نه به عواقب جنگ فكر كنند و نه پس از آن؟! چرا براي اينكه ملتي كه رام اراده خداوند و پيامبر اعظم و ائمه معصومين هستند، داغ پيروزي را به دل دشمن گذاشتهاند.
آمريكا هم در جنگ با ايران شكست خورده و هم در رام كردن ملت ايران؟!
هنر دفاع شرافتمندانه امامين انقلاب و ملت ايران هم در حوزه «آي كيو» و هم در حوزه «اي كيو» در تاريخ معاصر ثبت است. اگر آقاي سريعالقلم به روايت دوست و دشمن در اين 46 سال نبرد نگاه كنند و نخواهند آن را انكار كنند ملت ما در دفاع پيروز بودهاند.
سن تزو در همان كتاب هنر جنگيدن ميگويد؛ در مواقعي كه در موضع «دفاع» قرار داريد ويرانكنندهترين حمله، حمله به استراتژي دشمن است.
پاسخ ملت و نيروهاي مسلح در نبرد 12 روزه با آمريكا ويرانكردن راهبرد دشمن بود. تا جاييكه دشمن در وادي «بيچارگي» و «له شدگي» قرار گرفت و به التماس آتشبس افتاد.
ايران اگر جنگطلب بود آتشبس را نميپذيرفت. اين سند روشن ماست كه ما در وادي دفاع و دفع شر هستيم نه در وادي جنگ به مفهومي كه آقاي سريعالقلم به آن فكر ميكند. چرا چنين واقعيتي در ذهن مبارك يك استاد تمام حقوق بينالملل پاك شده است ؟!
5- هفت تكليف راهبردي امام خامنهاي در پيام چهلم شهيدان دفاع مقدس 12 روزه نشان ميدهد ما در موضع دفاع هوشمندانه عاقلانه و شرافتمندانه عمل كردهايم.
اين هفت تكليف هم نشاندهنده «آي كيو» و هم واتابدهنده «اي كيو» ايرانيان در اين نبرد نابرابر اما پيروز است. چرا آقاي سريعالقلم حاضر نيست آن را در حد يك گزاره مورد دقت قرار دهد؟!
6- بهرهگيري از علوم سردخانهاي به قول آیتالله جوادي آملي در وضعي كه ما به سر ميبريم نشان عقيم بودن توليدعلم در حياتيترين موضوعي است كه پاي موجوديت ايران مطرح است.
اينكه برخي «آی كيو» دانشمندان و نيروهاي مسلح و ديپلماتهاي ايران را براساس يك نقطهزني در علوم اجتماعي، سياسي، روابط بينالملل و حقوق بينالملل مورد هجمه قرار دهند و در آن اخلال كنند، نوعي بازي در زمين دشمن است. اين بازي تا كي ميخواهد ادامه پيدا كند. مردم سؤال ميكنند چرا برخی دانشمندان ما در حوزه اجتماعي، حوزه سياسي، حقوق بينالملل كي ميخواهند پشت دفاع قهرمانانه ايرانيان قرار گيرد.
دانشمندان هستهاي، دانشمندان فيزيك، مكانيك، متالوژيك، هوش مصنوعي، الكترونيك و ... آمدند پشت دفاع ملت قرار گرفتند و با ويران كردن تلآويو و حيفا و سرزمينهاي اشغالي، دشمن را به عقب راندند.
چرا در حوزه نرم برخي ميخواهند دوباره دشمن را در تجاوز تجهيز كنند دراينباره گفتنيها زياد است بماند براي بعد.