به گزارش حلقه وصل، نهج البلاغة شامل سخنان و کلمات و نامههاى گهربار امیرالمؤمنین(ع) است که در موقعیتهاى گوناگون بیان فرموده یا براى افراد مختلف نوشته است. گردآورنده این کتاب ارزشمند، سید رضى از علمای قرن چهارم میلادی است. این کتاب شریف کتابی است که بزرگترین فصحا و بلیغترین گویندگان در طول تاریخ، افتخار خویش را در محضر نهج البلاغة بودن دانستهاند.
سید رضی در بخشی از مقدمه آن میگوید: «هیچ کس باور نمىکند این کلام کسى است که در جنگ آنچنان دلاورى مىکند و گردنهاى گردنکشان را مىزند و پهلوانان را به خاک مىافکند و خون آنان را بر زمین جارى مىکند و در عین حال او زاهدترین انسان و صالحترین افراد است. این، از خصلتها و فضایل عجیب آن بزرگوار است که جمع بین اضداد کرده و صفات متضاد را یکجا جمع کرده است.»
خداشناسی، معادشناسی، عاقبتاندیشی، دعوت به ارزشهای الهی، فلسفه بعثت پیامبران، اوصاف مؤمنان و منافقان، روش برخورد با دنیا و ... از مهمترین کلیدواژههای سخنان امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه است. همچنین لزوم برخورد سخت با دشمنان اسلام و راهکار مبارزه با آنها از دیگر مواردی است که در این کتاب شریف وجود دارد. برخی اندرزهای جاودانه امام علی(ع) را در ادامه گوش میدهید.
1- فلسفه بعثت پیامبران
خداوند پیامبران را بر انگیخت و وحى را به آنان اختصاص داد، و پیامبران را حجّت خود بر بندگان قرار داد تا استدلالى یا جاى عذرى براى کسى باقى نماند، پس پیامبران انسانها را، با زبان راستگویى به راه حق فراخواندند. آگاه باشید که خداوند از درون بندگان پرده بر مى گیرد، نه آن که بر اسرار پوشیده آنان آگاه نیست، و بر آنچه در سینه ها نهفته دارند بى خبر است، بلکه خواست آنان را آزمایش کند، تا کدام یک، اعمال نیکو انجام مى دهد، و پاداش برابر نیکوکارى و کیفر مکافات در خور بدى ها باشد.
2- ویژگىهاى امامان دوازده گانه
کجا هستند کسانى که پنداشتند دانایان علم قرآن آنان مى باشند نه ما که این ادّعا را بر أساس دروغ و ستمکارى بر ضدّ ما روا داشتند، خدا ما اهل بیت پیامبر علیهم السّلام را بالا آورد و آنان را پست و خوار کرد، به ما عطا فرمود و آنها را محروم ساخت، ما را در حریم نعمتهاى خویش داخل و آنان را خارج کرد، که راه هدایت را با راهنمایى ما مى پویند، و روشنى دلهاى کور را از ما مى جویند. همانا امامان (دوازده گانه) همه از قریش بوده که درخت آن را در خاندان بنى هاشم کاشته اند، مقام ولایت و امامت در خور دیگران نیست، و دیگر مدعیّان زمامدارى، شایستگى آن را ندارند.
3- شناساندن گمراهان و خبر از ستمکارى عبد الملک مروان
گمراهان، دنیاى زودگذر را برگزیدند، و آخرت جاویدان را رها کردند. چشمه زلال را گذاشتند و از آب تیره و ناگوار نوشیدند، گویا فاسق آنها را مى نگرم که با منکر و زشتى ها یار است (عبد الملک مروان) و با آن انس گرفته و همنشین مى گردد تا آن که موى سرش در گناهان سفید گشته و خلق و خوى او رنگ گناه و منکر گیرد، در چنین حالى، کف بر لب به مردم یورش آورد، چونان موج خروشانى که از غرق کردن هر چیزى بى پروا باشد، یا شعلهاى که تر و خشک را بسوزاند و همه چیز را خاکستر کرد.
4 -اندرزهاى جاودانه
کجایند عقلهاى روشنىخواه از چراغ هدایت و کجایند چشمهاى دوخته شده بر نشانههاى پرهیزکارى؟ کجایند دلهاى به خدا پیش کش شده و در اطاعت خدا پیمان بسته؟ افسوس که دنیاپرستان بر متاع پست دنیا هجوم آوردند و براى به دست آوردن حرام یورش آورده یکدیگر را پس زدند، نشانه بهشت و جهنّم براى آنان بر افراشته، اما از بهشت روى گردان و با کردار زشت خود به طرف آتش روى آوردند، پروردگارشان آنان را فراخواند امّا پشت کرده، فرار کردند و شیطان آنان را دعوت کرد، پذیرفته به سوى او شتابان حرکت کردند.
مبعث الرسل
بَعَثَ اللَّهُ رُسُلَهُ بِمَا خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْیِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلَى خَلْقِهِ لِئَلَّا تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْکِ الْإِعْذَارِ إِلَیْهِمْ فَدَعَاهُمْ بِلِسَانِ الصِّدْقِ إِلَى سَبِیلِ الْحَقِّ أَلَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ کَشَفَ الْخَلْقَ کَشْفَةً لَا أَنَّهُ جَهِلَ مَا أَخْفَوْهُ مِنْ مَصُونِ أَسْرَارِهِمْ وَ مَکْنُونِ ضَمَائِرِهِمْ وَ لَکِنْ لِیَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا فَیَکُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاءً.
فضل أهل البیت(ع)
أَیْنَ الَّذِینَ زَعَمُوا أَنَّهُمُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ دُونَنَا کَذِباً وَ بَغْیاً عَلَیْنَا أَنْ رَفَعَنَا اللَّهُ وَ وَضَعَهُمْ وَ أَعْطَانَا وَ حَرَمَهُمْ وَ أَدْخَلَنَا وَ أَخْرَجَهُمْ بِنَا یُسْتَعْطَى الْهُدَى وَ یُسْتَجْلَى الْعَمَى إِنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ قُرَیْشٍ غُرِسُوا فِی هَذَا الْبَطْنِ مِنْ هَاشِمٍ لَا تَصْلُحُ عَلَى سِوَاهُمْ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ مِنْ غَیْرِهِمْ.
أهل الضلال
منها : آثَرُوا عَاجِلًا وَ أَخَّرُوا آجِلًا وَ تَرَکُوا صَافِیاً وَ شَرِبُوا آجِناً کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى فَاسِقِهِمْ وَ قَدْ صَحِبَ الْمُنْکَرَ فَأَلِفَهُ وَ بَسِئَ بِهِ وَ وَافَقَهُ حَتَّى شَابَتْ عَلَیْهِ مَفَارِقُهُ وَ صُبِغَتْ بِهِ خَلَائِقُهُ ثُمَّ أَقْبَلَ مُزْبِداً کَالتَّیَّارِ لَا یُبَالِی مَا غَرَّقَ أَوْ کَوَقْعِ النَّارِ فِی الْهَشِیمِ لَا یَحْفِلُ مَا حَرَّقَ أَیْنَ الْعُقُولُ الْمُسْتَصْبِحَةُ بِمَصَابِیحِ الْهُدَى وَ الْأَبْصَارُ اللَّامِحَةُ إِلَى مَنَارِ التَّقْوَى أَیْنَ الْقُلُوبُ الَّتِی وُهِبَتْ لِلَّهِ وَ عُوقِدَتْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ ازْدَحَمُوا عَلَى الْحُطَامِ وَ تَشَاحُّوا عَلَى الْحَرَامِ وَ رُفِعَ لَهُمْ عَلَمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ فَصَرَفُوا عَنِ الْجَنَّةِ وُجُوهَهُمْ وَ أَقْبَلُوا إِلَى النَّارِ بِأَعْمَالِهِمْ وَ دَعَاهُمْ رَبُّهُمْ فَنَفَرُوا وَ وَلَّوْا وَ دَعَاهُمُ الشَّیْطَانُ فَاسْتَجَابُوا وَ أَقْبَلُوا.