سرویس سیاست حلقه وصل- مرداد سال ۱۳۹۵ در اوج تهدیدات تروریستی داعش؛ در نزدیکی نقطه مرزی در شهرستان سقز، یک خودرو پاجیرو با پلاک سیاسی متوقف میشود. مأموران سازمان اطلاعات سپاه دو سرنشین این خودرو را پیاده میکنند. هر دو نفر تابعیت خارجی داشته و ساعتی قبل مشغول گشت زنی در اطراف پادگانهای نظامی بودهاند.
مسئول تیم امنیتی از این دو چهره مرموز میخواهد از خودرو پیاده شوند و مدارک شناسایی خود را تحویل بدهند. در مدارک بهدستآمده یکی از آن ها نوشتهشده است: شارلوت لوپز وارنر واله «دبیر دوم سفارت علیاحضرت ملکه بریتانیا در تهران» و روی کارت دیگری نام سباستین سورن رایزن سفارت فرانسه حک شده است. نکته عجیب در کارت صادر شده برای جاسوس انگلیسی استفاده از عنوانی موهوم است، به گونه ای که حاکمیت ایران را در سطح یک مستعمره پایین آورده است، گویی هنوز تفکر قاجاری در رگ و پی برخی مسئولان جاری و زنده است!
این دو چهره مرموز در تعقیب و گریز با نیروهای سپاه سقز بخشی از حافظه فیلمهای ضبطشده در منطقه از جمله اماکن نظامی در اطراف پادگان نوژه در همدان و نیز پادگان سنندج را پاککرده که بعدها با ریکاوری بازیابی میشود. نفر اول ماجرا جاسوس انگلیسی با ایجاد یک رابطه عاشقانه با عامل فرانسوی او را با خود به سفر آورده است.
استفاده از عنوان موهوم در کارت شناسایی شارلوت لوپز
جالب آنکه وزارت امور خارجه پس از بازداشت عوامل سرویس خارجی اعلام میکند که این ۲ نفر «دیپلمات» بوده با مجوز به استان کردستان سفرکردهاند. بهرام قاسمی سخنگوی وقت وزارت امور خارجه که بعدها بهعنوان سفیر ایران در پاریس انتخابشده است، در توضیح بازداشت این دو جاسوس در نشست خبری میگوید: وزارت امور خارجه در جریان سفر آنها به این منطقه بود و بدون هماهنگی هم انجام نشد. معمولاً هم وقتی وزارت امور خارجه در جریان این مسائل باشد، بالطبع نهادهای دیگر هم مطلع میشوند! قاسمی در ادامه میگوید: تخلف خاصی صورت نگرفته است. هرچند که استانداری بیانیهای داد. البته بعداً گفته شد که آنها صحبتهایشان بر اساس اطلاعات دقیق نبوده است.
پس از به دام افتادن این جاسوسها مشخص میشود مجوز یکی از این دو نفر تنها برای حضور در هتل شادی و آذربایجان شهرستان سنندج بوده و آنها با سوءاستفاده از موقعیت ساختگی دیپلمات با دوربینهای مدرن سعی در نقطهیابی و شناسایی نقاط استراتژیک مرزی داشتهاند. این دو در بازجوییهای اولیه با ادله سازی عنوان میکنند که برای گشتوگذار به مرز آمدهاند؛ اما ساعتی بعد درحالیکه با اسناد جاسوسی روبرو شدهاند، اعتراف به عمل مجرمانه خود میکنند.
در آن روزها ادعای سخنگوی وزارت خارجه درباره بیگناهی و سفر توریستی جاسوس انگلیسی به سنندج با واکنش شدید نماینده این شهر در مجلس روبرو میشود؛ سید احسن علوی در نطقی در مجلس میگوید: ظاهراً وزارت امور خارجه اعلام کرده که این ۲ دیپلمات با مجوز به استان کردستان سفرکردهاند، اما بنده میخواهم به محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه دراینباره تذکر دهم که چگونه چنین مجوزی از سوی این وزارتخانه برای این ۲ دیپلمات انگلیسی و فرانسوی صادرشده است آنهم برای حضور در استان مرزی مانند کردستان!؟
وزارت خارجه در پاسخ به این موضوع در بیانیهای اعلام میکند که سفر شارلوت لوپز و معشوقه فرانسویاش به مناطق مرزی و جمعآوری اطلاعات محرمانه از خطوط دفاعی کشورمان طبق پروتکل بوده و دیپلماتهای هر کشوری میتوانند به همه نقاط آن کشور سفر کنند، به شرطی که از قبل اطلاعرسانی کنند تا هماهنگیهای لازم انجام شود. البته همین بیانیه توسط کریمی قدوسی یکی از نمایندگان مجلس زیر سؤال میرود؛ او در در یک گفتگو اعلام میکند که این دو نفر نه مجوزی برای سفر گرفتهاند و نه هماهنگی امنیتی لازم انجامشده است.
البته این دو چهره مرموز از مدتها قبل از ارتکاب جرم زیر چتر رصد سربازان گمنام امام زمان (عج) در سپاه پاسداران قرار داشته و با جمعآوری ادله و اسناد لازم درصحنه اقدامات ضد امنیتی بازداشت شده اند. در بررسیهای صورت گرفته از شارلوت لوپز مشخص میشود که زن دیپلمات انگلیسی یک افسر امنیتی است که از روشها و جاذبههای نفوذ ویژه استفاده کرده است. او با این روش حتی در برخی از دیپلماتهای کشورهای خارجی از سفارتخانههای خیلی معتبر در تهران هم نفوذ کرده و توانسته اطلاعات آنان را تخلیه کند.
مسئله جاسوسی عوامل سفارت انگلیس در تهران اقدامی عجیب نیست، آنها از همان روزهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی کارگروه ویژه برای رصد و جاسوسی در باغ سفارتخانه تشکیل دادهاند. نورمن داربیشر جاسوس معروف سازمان امنیت انگلیس (MI۶) درباره تاریخچه نفوذ مأموران این کشور در یک فایل صوتی که اخیراً بهدستآمده میگوید: «در ایران تا زمانی که مردم متوجه حضور ما نشوند کار ما ادامه دارد؛ ما آنقدر در تهران نفوذ داشتیم که بهراحتی توانستم افشار طوس را به قتل برسانیم».
تصویری از نورمن داربیشر جاسوس معروف انگلیس در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
با بازداشت نفر دوم سفارت انگلیس در تهران هیمنه امنیتی ملکه در تهران شکسته شد، اما سؤال مهم آن است که در وزارت خارجه ظریف چه اتفاقاتی رویداده است که معاون دست راستی وزیر خارجه به صحنه آمده و با برگزاری نشست خبری سعی میکند رد پای آنها را پاک کند؟ آیا فراری دادن چند جاسوس هم جزئی از توافقنامه برجام بوده که مسئولان وقت وزارت خارجه روی آن تعصب ویژه به خرج دادهاند؟
دوران ظریف در ایران به پایان رسید؛ اما این معما هنوز ابعاد سربسته فراوانی دارد؛ اگر وزارت خارجه میتواند با استفاده از بندهای کنوانسیون وین زمینه عادیسازی دو جاسوس در مرز ایران را با عنوان «مصونیت دیپلماتیک» به رسانهها تحمیل کند، چرا از همین عبارت برای آزاد کردن دیپلمات مظلوم کشورمان اسدالله اسدی استفاده نکرد؟ عباس موسوی سخنگوی وقت وزارت امور خارجه در پاسخ به خبرنگاران بهجای تلاش برای استفاده از بندهای کنوانسیون وین از مسئولیت شانه خالی کرده و عنوان کرد: «برای او وکیل خواهیم گرفت». این سخنان چراغ سبز وزارت خارجه به دیپلمات دزدی صهیونیستها در روز روشن بود!