به گزارش حلقه وصل، سیوششمین جشنواره جهانی فیلم فجر چند روزی است که کار خود را در پردیس سینمایی چارسو آغاز کرده؛ جشنوارهای که اهداف بزرگی را برای خود برگزیده است و تلاش میکند در این عرصه اتفاق مهمی را رقم بزند.
حجتالاسلام محمدرضا زائری، فعال فرهنگی و مدیر سابق مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب (سرچشمه) این روزها در محل برپایی جشنواره حضور دارد و به تماشای فیلمها میپردازد. با او درباره وضعیت فیلمهای جشنواره فجر به گفتوگو نشستیم.
*آقای زائری چند فیلم تا به حال تماشا کردید و وضعیت جشنواره را به لحاظ کیفیت آثار چطور میبینید؟
متعهد بودم در بخش ادیان ده ـ یازده فیلم تماشا کنم، تقریباً بیشترشان را تماشا کردهام. در فضای کلی جشنواره و سایر فیلمها هم تقریباً قرار گرفتهام.
*آیا مقایسهای میتوانید جشنواره امسال را با سالهای قبل بکنید؟
من جشنواره را در سالهای گذشته با امسال نمیتوانم مقایسه کنم، چرا که سالهای گذشته از بیرون اخبار را تعقیب میکردم و امسال اولین سالی است که حضور جدی در جشنواره دارم.
کارها تقریبا خوب بودهاند، هنوز تمام کارها را ندیدهام اما فکر میکنم به طور کلی این حوزه، حوزهای سخت و حساس است. چون از یک طرف ما در حوزه دین معیارها و ضوابط خاصی داریم که بر اساس آن ضوابط و معیارها شاید گاهی به اندازه و معیارهای سایر کشورها و فضاها متفاوت باشیم.
از سوی دیگر هم فیلمهایی که به لحاظ تکنیکی و فنی قابل دفاع باشد و هم به لحاظ محتوایی پیام لازم در حوزه دین را داشته باشد، انتخابشان راحت نیست.
*اهمیت این جشنواره برای معرفی آثار دینی ایران چه اندازه است؟
اهمیت این جشنواره برای جمهوری اسلامی از این بابت است که جمهوری اسلامی یک حاکمیت دینی است و وقتی جشنواره سینمایی به شکل رسمی برگزار میکند، طبیعتا نمیتواند از نگاه دینی غافل شود. اتفاقا ارزیابیها، داوریها و انتقادها در این حوزه میتواند به نوعی الگو و نمونه هم تلقی شود.
همچنین فضای فرهنگی کشور ما، هنرمندان و فضای جامعه حتی اگر حاکمیت را هم در نظر نگیریم، باز هم دارای گرایشهای دینی است، پس به طور طبیعی میتوان انتظار داشت که آثار دینی در کشور ما تولید شود، پس این بخش میتواند فرصتی ایجاد کند که هم آثار هنرمندان ایرانی و هم غیر ایرانی در دنیا معرفی شود.
*ظرفیت جشنواره برای معرفی کارها به سطح بینالمللی را چطور میبینید؟
شاید انتظار اینکه الان در شرایط فعلی بتوانیم با مخاطب بینالمللی ارتباط برقرار کنیم انتظار به جایی نباشد، چون ما در این مرحله هنوز با پیشتازان این هنر و صنعت قدری فاصله داریم اما بهرحال سرعت رشد سینمای ایران بعد از انقلاب امیدی را ایجاد میکند که هنرمندان ما با ارتباطاتشان در فضای بینالمللی بتوانند با زبان مخاطب بینالمللی نزدیک شوند، این اتفاق در برخی کارها رخ داده است، چرا که وقتی آنها را تماشا میکنیم متوجه میشویم سازندگان آنها با زبان مخاطب نزدیک شدهاند.
حال باید زمان بیشتری بگذرد تجربیات زیادی کسب شود تا ما در این رقابت موقعیت بهتری پیدا کنیم.
*سرمایه گذاری در عرصه فرهنگ و به ویژه سینما نیازمند بودجه بیشتری است یا فرهنگسازی مناسب انسانی؟
فکر میکنم سرمایهگذاری در عرصه فرهنگ و به طور خاص در سینما بیشتر باید در زمینه آموزش تربیت نیروی انسانی باشد، چون کار خوب وقتی تولید شود با مخاطب میتواند ارتباط برقرار کند و اگر کاری قادر به برقراری ارتباط نباشد، به نظرم حمایت و پشتیبانی این کار ارزشی ندارد.
اما طبیعتا نمیتوان انتظار داشت که یک کارگردان یا هنرمند شخصی یا بخش خصوصی وارد این عرصه سرمایهگذاری سینمایی شود، تجربه سینمایی ما این را نشان داده است. مثلا کانون پرورش فکری کودک و نوجوان زمینهساز تربیت نسلی از فیلمسازان توانمند بوده است یا در دورههایی صدا و سیما در سریالسازیها در این عرصه وارد شدند، بنابراین این حوزهها مثل سینمای جوان یا تجربه در کل کشور هر چه تقویت بیشتری شود و فرصت بیشتری برای تربیت نیروی انسانی ایجاد کند، آینده ما موفقتر است.
وقتی کسی وارد این عرصه میشود اگر استعداد و علاقه داشته باشد و شروع به کار کند، باید یک اطمینان نسبی برای تجربه و آزمون و خطا پیدا کند و به تدریج دیده شود.
ما امروز فیلمسازان بسیار توانمندی داریم که درخشیدهاند، وقتی پیشینه آنها را نگاه میکنیم ـ از مجید مجیدی تا اصغر فرهادی ـ میبینیم همه از کانونها و فضاهایی مثل انجمن سینمای جوان یا حوزه هنری سازمان تبلیغات گذشتهاند، اینجا فرصتی برای رشدشان به وجود آمده و باعث صعودشان شده است، این فرصت هر چه بیشتر در اختیار نسل جوان قرار بگیرد آینده آنها درخشانتر است.
*نظرتان درباره «به وقت شام» چیست؟
درباره «به وقت شام» مفصل صحبت کردهام اما خلاصه آن این است که به نظرم از آن تجربیاتی بود که نزدیکتر به مخاطب بینالمللی شده بود، زبان سینمایی فیلم را مخاطب بینالمللی بیشتر ارتباط برقرار میکند، در عین حال که به لحاظ تکنیکی هم قابل دفاع است. استقبال از این کار هم نشان داد که با این فیلم ارتباط برقرار کرده است.
فکر میکنم در سالهای قبل به دلیل درگیری در جنگ تحمیلی و مشکلات دوران تحریم و الان هم مسئله سوریه مسائلی را ایجاد کرده که فراغت و مجال تمرکز در عرصه دیپلماسی عمومی را نداشتیم، این عرصه به نظر من مهمترین خلأ و نیاز جمهوری اسلامی است.
چندی قبل نتانیاهو به هند رفت و با بازیگران سینمای هند درباره سرمایه گذاری سینمای این کشور در اسرائیل صحبت کرد، این نشان میدهد اتفاقی که در این عرصه میافتد هر چند ما در عرصه سیاسی موفق باشیم تا زمانی که عقبه فرهنگی، هنری و تلاش ما در عرصه دیپلماسی عمومی به نتیجه نرسیده باشد باز هم عقب هستیم این عرصه مهمترین عرصه ما است.
جشنواره فجر فرصتی است که در این عرصه وارد شویم. هر کدام از این مهمانان خارجی وقتی به ایران میآیند فیلم میبینند، با مردم ارتباط برقرار میکند و در خیابانهای ما قدم میزنند، وقتی به کشورشان برگردند میتوانند سفیر فرهنگی ما در کشورهای خود باشند و پیام ما را متقل کنند.