سرویس حاشیهنگاری _ وحید کرایلی: «قصهها» را در جشنواره دوسال پیش به جای فیلم دیگری که نسخهاش نرسیده بود، دیدم! فیلم پر بازیگر رخشان بنیاعتمادکه با کنار هم قرار دادن چند فیلم کوتاه با چند داستانک مختصر که خلاصه فیلمهای گذشته کارگردان بودند، به یک فیلم سینمایی مبدل شده بود!
از همان روزهای ابتدایی نمایش فیلم در جشنواره، «قصهها» به خاطر تعریف کردن قصههای ناجوانمردانهاش از جامعه ایرانی بر سر زبانها افتاد، نقد و نظرات در مورد فیلم قوت گرفت و موضعگیریها علیه او شروع شد. البته به یاد داریم که آن سال با وجود فیلم «عصبانی نیستم» در جشنواره که کارگردانیاش را شاگرد دستپروردهی بنیاعتماد یعنی رضا درمیشیان بر عهده داشت، «قصهها» در حاشیه قرار گرفت و کمتر به چشم آمد.
حاشیهها از همان جشنواره شروع شد. کمیسیون فرهنگی مجلس موضعگیری کرد و رسانهها هم موضوع را دنبال کردند. با اعلام نامزدهای سیمرغ موضعگیریها قوت گرفت. باکمال تعجب نام قصهها و عصبانی نیستم در بخشهای مختلف نامزدها به چشم میخورد. از همه عجیبتر هم نامزد شدن فیلم قصهها در بخش بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر! بود.
عصبانی نیستم در اختتامیه مسابقه از رقابت در جشنواره انصراف داد و اعلام کرد برای آرامش سینمای ایران از داوری کناره میگیرد. اقدامی که خیلیها آن را نتیجه سیاستمدرای رضاداد قلمداد کردند. قصهها هم سهم چندانی از جوایز جشنواره نداشت.
در این میان اما مهمترین حاشیه قصهها در جشنواره را باید نشست خبری فیلم دانست. رخشان بنیاعتماد، بانوی سبز سینمای ایران که بارها و بارها حمایت علنی خودش را از جریان فتنه اعلام کرده است با صراحت تمام اعلام کرد: از مادر زاییده نشده است که جلوی فیلمسازی من را بگیرد.
یادم میآید آن شب خیلی از این جمله ناراحت شدم. اینقدر راحت در مملکت فیلم بسازند و نظام جمهوری اسلامی را هرتآباد بنامند و در جشنواره فیلم فجر حاضر شوند و نامزد بهترین فیلم فجر هم بشوند و با وقاحت و پررویی تمام هم اعلام کنند از مادر زاییده نشده کسی که جلوی فیلمسازی من را بگیرد. پیامکی را آماده کردم و به برخی اعضای هیات رییسه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ارسال کردم. باشد که تلنگری باشد!
این هم گذشت و جشنواره تمام شد. حاشیه بعدی فیلم زمانی بود که زمزمههای اکران قصهها در رسانهها پیچید. کمیسیون فرهنگی مجلس در نامهای خطاب به ایوبی صراحتا اعلام کرد که فیلم قصهها وعصبانی نیستم را اکران نکنید! نامهای که هم سالک (رییس کمیسیون فرهنگی) ارسال آن را رسانهای کرد و هم ایوبی (رییس سامان سینمایی) دریافت آن را تایید کرد.
هر چه بود و هر چه گذشت در تعاملات دولت و مجلس این فیلمها اکران نشدند اما فیلم به راحتی در جشنوارههای خارجی شرکت میکرد و حتی جایزه هم میگرفت. مسئولین فرهنگی هم زیاد مته به خشخاش نمیگذاشتند. خیره ان شاءالله! این نیز بگذرد!
یک سال گذشت. دوباره دهه فجری دیگر و سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر. در جشنواره سال گذشته هم فیلم هتاک خانه دختر بود که موضعگیری بسیار منفی مجلس را در پی داشت. فیلم را که در سینمای رسانهها دیدم همان حسی را داشتم که آن شب پس از شنیدن حرفهای گستاخانه بنیاعتماد در نشست خبری قصهها داشتم.
این بار به پیامک اکتفا نکردم. با پیگیری فراوان یکی از اعضای هیات رییسه کمیسیون فرهنگی مجلس را برای تماشای فیلم خانه دختر به سینما شکوفه کشاندم. البته همکاری و دغدغه آن بزرگوار هم شایسته تقدیر بود. ساعت ده ونیم شب تماس گرفتم و موضوع را مطرح کردم. در جواب گفتند نظرت مردمی فراوانی هم راجع به همین فیلم به دستشان رسیده؛ میآیند.
در هفتههای گذشته «خانه دختر» حواشی فراوانی را با خود به همراه داشت. خبر اکرانش وزیر را به کمیسیون فرهنگی کشاند و قص علی هذا. در همین هیاهو و خبرهای ضد و نقیضی که در مورد اکران فیلمهای مساله دار بود و همه داشتند از خانه دختر و نهنگ عنبر و تقدیر کیارستمی در جشنواره فجر میگفتند، ناگهان خبر اکران شبانه فیلم قصهها روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت.
قصهها اکران شد و پیشبینی کارگردانش به واقعیت پیوست:
«هنوز از مادر زاییده نشده است کسی که بتواند جلوی فیلمسازی رخشان بنیاعتماد را بگیرد»