به گزارش حلقه وصل: «وقتی اردوی راهیان نور را در اینترنت جستوجو کردم، چیز جذابی ندیدم. چه کاری است که چند روزی در بیابان یا گریه کنم یا حوصلهام سر برود؟» این را ندا رسولی که یک نوجوان دهه هشتادی است میگوید؛ نوجوانی که تا به حال مناطق عملیاتی را ندیده.
این در حالی است که یکی دیگر از دهه هشتادیهایی که حداقل سالی یک بار به مناطق عملیاتی سر میزند، میگوید: «در بعضی از یادمانها برنامههای هیجانانگیزی برای جوانان و نوجوانان دارند.»
نبرد زیر آتش با قایقهای تندرو
مجتبی باستان، رئیس سازمان بسیج دانشآموزی در این باره میگوید: «در جنوب کشور مهم است که از هر یادمان چه استفادهای و آنجا چه روایتی بشود. مثلاً در یادمان اروند رشادتها و شجاعتهای رزمندگان غواص عملیات والفجر ۸ روایت میشود.»
در این یادمان دانشآموزان سوار قایقهای تندروی نیروی دریایی سپاه میشوند و به کمک جلوههای ویژه، شلیک و آتش بمب را اطراف خود تجربه میکنند.
هراس میان شیارها
پادگان میشداغ در بستان خوزستان، برعکس اروند است و بچهها به جای آب، با شیارهای خاکی سروکار دارند. دانشآموزان در حالی در شیارها مینشینند که از بالای سرشان آتش بمب و شلیک گلوله را میبینند و حتی گاهی گرمای آن را هم احساس میکنند.
شاید کنار یک داعشی نشسته باشی!
پادگان حبیباللهی اهواز طور دیگری بچهها و بزرگترها را درگیر میکند. آن جا نمایشی برای شرکتکنندگان راهیان نور اجرا میشود که قصه هبوط حضرت آدم(ع) تا ظهور امام زمان(عج) را روایت میکند. شلیک و انفجار از دوران مشروطه آرام آرام وارد نمایش میشود و در فصل دفاع مقدس با ورود ماکت تانک و سقوط ماکت هلیکوپتر به اوج خود میرسد. انفجارهای نمایشی اطراف شرکتکنندگان طوری است که بعضیها گرمای آتش آن را احساس میکنند، اما موج انفجارش را نه.
وقتی تماشاگرها در تاریکی نشستهاند و محو صحنه نمایش هستند، افرادی با صورت پوشیده و لباس سیاه که روی آن آرم داعش کشیده شده، طوری به جمعیت نفوذ میکنند که کسی متوجه حضورشان نشود. ناگهان نور پروژکتور روی آنها میافتد، بلافاصله تیراندازی میکنند و فریاد میزنند: «لا اله الا الله.»
خواب راحت ندارید
یادمان شط علی، جایی است که دانشجویان پسر شب آرامی را تجربه نخواهند کرد. ساعت ۲ یا ۳ نیمه شب که همه پسرها خوابیدهاند، ناگهان صدای تیراندازی از اطراف به گوششان میرسد و ناچار به هوشیاری اجباری میشوند. سپس شبشان با رزم شبانه از این هم هیجانانگیزتر شده و با سرعت جلیقههای نجات را میپوشند و به طرف شط میدوند.
در این میان شاید چند نفری از لای نیزار و گل و لای سر بخورند و به آب بیفتند و دوباره خود را بیرون کشیده و در مسیر بدوند. آنها به نیزاری میرسند که وجب به وجب آن تحت حفاظت خادمان راهیان نور است تا خطر واقعی دانشجویان را تهدید نکند. ارتفاع نیها تقریبا اندازه قد انسان است و در آن تاریکی شب حتی جلوی پای بچهها هم دیده نمیشود. در این شلوغیها چندتا از بچهها توسط افرادی که خود را بعثی جا زدهاند ربوده و اسیر میشوند!
نمیتوانیم عکس برداری کنیم
حسنی یوسفی که یکی از اعضای تیم روابط عمومی اردوهای راهیان نور است، در این باره توضیح میدهد: «تاریکی هوا، تند بودن صحنهها و ... باعث میشود شرایط برای عکاسی در این موقعیتها وجود نداشته باشد.»
رئیس سازمان بسیج دانشآموزی درباره این شبیهسازیها و استفاده از جلوههای ویژه میگوید: «این جلوههای ویژه با رعایت استاندارد و اصول ایمنی انجام میشوند.»