به گزارش حلقه وصل، در ادامه پرونده «مدافعان فرهنگی حرم» و بحث پیرامون پیوست فرهنگی_رسانهای حضور ایران در سوریه با حسین دهباشی مستندساز و پژوهشگر گفتوگو کردیم.
مشروح این مصاحبه ساعاتی بعد منتشر خواهد شد:
*در مورد اینکه چرا بعد از این همه سال در مورد سوریه، ما روایت کم داریم. میشود اینگونه پاسخ داد که چرا بعد از 40 سال از انقلاب اسلامی ما اینقدر ضعیف عمل کردیم که مهمترین و رایجترین روایتها از انقلاب اسلامی را الان ضدانقلاب میدهد؟ چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟ مگر انقلاب اسلامی اتفاقِ کمی بوده است؟ مگر نهادهای کمی برای این ماجرا تاسیس کردیم؟ مگر کم بودجه گذاشتیم؟ مگر کم فیلم ساختیم؟
*باید جستجو کنیم ببینیم در عرصه فرهنگ قاسم سلیمانیهای ما چه کسانی هستند؟ البته ما در عرصۀ فرهنگ قاسم سلیمانی داریم؛ منتها مانند قاسم سلیمانی نظامی کار را به دست او نمیسپاریم.
*انصافاً در سالهای اخیر کارهای خوب در مورد سوریه کم تولید نشده، اما مشکل اینجاست که این کارهای تولیدشده پخش نشده. گلوگاهی داریم به نام گلوگاهِ پخش صدا و سیما و مطبوعات که آنها هر تولیدی را تلاش میکنند در قالب قرائتِ رسمی و متصلبِ خبری به آن بال و پر بدهند.
*یکی از خبرنگاران بیبیسی فارسی مدتی قبل برای من پیامی فرستاد و گفت من دارم گزارشی تهیه میکنم در مورد حضور ایران در سوریه و لبنان و گفت یافتههای من این است که اساساً ایران هزینۀ زیادی به لحاظ مالی نکرده است و حالا میخواهم به جای اینکه از قول خودم بگویم از قول کارشناسان ایرانی بگویم. این چیزی که طرف تازه با نگاهِ آن طرف به آن رسیده است.
*واقعیت این است که ما امور رسانهای را همانند امور نظامی دیدیم. یعنی کلاً او مسئول تانک است، دیگری مسئول توپ است، حوزۀ تبلیغات را هم سپردیم به یک نیروی نظامی. آن نیروی نظامی چون رزمندۀ خوبی است، الزاماً مدیر رسانۀ خوبی نیست که بیاید این کار را انجام بدهد. این دو جبهه هم شانِ همدیگر هستند.
*در سازمان صدا و سیما کمترین بودجه را به شبکه مستند میدهیم که در واقع خطِ اصلیِ عملیاتی ماست. پول را کجا میدهیم؟ سرگرمی و فوتبال خارجی پخش کردن! چون جامعه دوست دارد، در اولویتبندیها شما به چیزی که رگ حیاتِ شماست و به آن باید بیشتر برسید، چیزی نمیدهید. شبکه مستند شبکۀ بدبخت و توسری خور و فلک زدۀ پول ندیدهای است.
*ارشاد از قدیم برای کارهای پرسروصداتر راحتتر پول خرج میکند تا کارهایی که مهمتر است. جشنواره فیلم فجر یک بودجه بازی دارد که در این بودجه باز، خودش هر سال در همۀ دولتها میلیاردها تومان خرج میکند اما اگر همان زمان بگویید به ادارات کل شهرستانهایتان برای کار فرهنگی بودجهای بدهید، صد جلسه برگزار میکنند و آخر هم نمیدهند؛ چون احساس میکنند به چشم نمیآید. با آن که نمیشود عکس یادگاری گرفت.
*در قضیۀ سینما اتفاقاً نگرانی من این است که هر جا پول زیادی باشد از فردا که این ماجرا تمام شود، دوستان سرشان خلوت میشود بعد کارگردانان را جمع میکنند و میگویند چند؟ این وسط چه کسانی قدم اول را برمیدارند؟ صادقانه بگوییم در دفاع مقدس بیشترین فیلمهای دفاع مقدس را شارلاتانها ساختند و شارلاتانها فیلم میسازند که در آن پر از جلوههای ویژه است کلی پول خرج میشود، اما چون با اعتقاد ساخته نشده کمترین تاثیر را میگذارد.