به گزارش حلقه وصل، در طول تاریخ انسانهایی پا به زمین میگذارند که برای همیشه در حافظه تاریخ جاودانه میمانند این انسانها به همه قدرتی که دارند مسیر تاریخ را به نفع انسانیت تغییر میدهند. آنها تا جایی پیش میروند که به تاریخ معنا میدهند و حتی تبدیل به اسطورههای تکرار ناپذیری میشوند که در قلب نسلهای زیادی باقی میمانند.
امام خمینی (ره) یکی از این انسانهای تکرار ناپذیری است که نه تنها از مرز جغرافیایی کشور خود عبور کرده است که مرز زمان را نیز مسخر خویش کرده و برای همیشه راه، منش و اندیشههای او جاودانه خواهد ماند. هر چند که عدهای بیهوده تلاش دارند تا آن را از صفحات تاریخ محو کنند.
کتاب «مشتاقی و مهجوری» که به کوشش «ضیاءالدین قاسمی» گردآوری و تنظیم شده، شامل گزیده شعر شاعران تاجیکستان، افغانستان و پاکستان درباره امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایران است.
این اشعار در قالبهای مختلفی مانند غزل، قصیده، مثنوی، شعر نو و ... گردآورنده نیز خود از شاعران مهاجر و بنام افغانستان است که اشعار شاعران پاکستانی را از زبانهای اردو و پشتو ترجمه کرده است. همچنین اشعار شاعران تاحیکستانی با همکاری «علیرضا قزوه» به این کتاب اضافه شده است.
«مشتافی و مهجوری» در نوع خود یک اثر جامعه شناسانه درباره تاثیر انقلاب و رهبر فقید آن بر کشورهای همسایه است.
این کتاب در سه فصل شامل «شاعران افغانستان»، «شاعران پاکستان» و «شاعران تاجیکستان» تنظیم شده است که بخشهایی از این کتاب را در ادامه میخوانید:
شعر افغانستان
چشمهای آبی باران
محمدآصف جوادی
غبار آلوده میخواهد غرور کوهساران را
نمک پالوده میخواهد زلال چشمه ساران را
همین دیروز میدیدم که سیبی بر زمین افتاد
کسی باور نکرد اما عزای شاخساران را
چه چشمی دارد این مردم خدایا کورشان گردان
نمیبینند غیر از خود و غیر از همقطاران را
مگو دیگر از این پس قصههای دختر دریا
بیا با من بخوان اسطوره پیر جماران را
بود فردا به رنگ چشمهای آبی باران
کند تعبیر رویای کویر و شورهزاران را
شعر تاجیکستان
دلبسته یاران خراسانی
محمدعلی جنیدی (سیاوش)
(نظیرهای بر غزلی از آیتالله سید علی خامنهای)
در چاه بدن بندی و زندانی خویشیم
آشفتهتر از شام پریشانی خویشیم
مستیم همه از قدح ساقی محبوب
خجلتزده از بی و سر و سامانی خویشیم
بی برگ و نواییم ز دوری وصالش
و ز ذوق فغان محو گلافشانی خویشیم
ما کشته عشقیم و کفن پوش محبت
در کوی منا شاهد قربانی خویشیم
ممتاز مکن شکوه اگر دور ز یاریم
دلبسته یارانی خراسانی خویشیم
شعر پاکستان
... به دستش دست ده
محمد سرافراز ظفر
منم در آرزوی آن مردی
که لا خوف علیهم بود مجسم
مثال فقر مسلمان است و بوذر
بلرزد از شکوهش خسرو و جم
بیا مرد قلندر بعد مدت
شده پیدا درین تیره زمانی
به دستش ده گم گشته راهی
بیابی منزل خود را به آنی
«مشتاقی و مهجوری» به کوشش «ضیاءالدین قاسمی» در ۱۸۷ صفحه تدوین و توسط شرکت چاپ و نشر «عروج» در ۳۰۰۰
نسخه منتشر شده است.