
سرویس پرونده: انقلاب اسلامی که با رهبری امام خمینی (ره) در بهمن ماه 57 به پیروزی رسید یکی از بزرگترین تحولات تاریخ ایران و جهان بوده است. این انقلاب که برخاسته از رای و نظر مردم مسلمان ایران است و با اتکا به مردم پیش می رود و در طول این سالها توانسته نیروهایی را تربیت کند و به جامعه تحویل بدهد که برخی از آنها تحولات مهمی را نه تنها در ایران بلکه در جهان نیز بوجود آورده اند. در روزها چهلمین سالگرد بهار انقلاب در نظر داریم هر روز یکی از چهرهای فرهنگی انقلاب را معرفی کنیم.
داستان نویسی یکی از موضوعاتی است که در دوران انقلاب اسلامی رشد و اثرگذاری چشم گیری داشته است. امروز به سراغ مرحوم امیرحسین فردی رفته ایم که شاید بتوان اورا پدر داستان نویسی انقلاب هم نامید. امیرحسین فردی متولد سال ۱۳۲۸ در روستای قرهتپه اردبیل است. هفت ساله است که به تهران میآید. قبل از مدرسه، خواندن و نوشتن را یاد میگیرد اما هیچ وقت با مدرسه کنار نمیآید و بعد از اخذ دیپلم درس را رها میکند. بعد از سربازی برای کار به بانک صادرات میرود و زمانی که متوجه میشود هشتاد درصد سهام بانک، دست هژبر یزدانی است، استعفا میدهد. از سال 1353 در کتابخانه مسجد جوادالائمه جلسات قصهخوانی مسجد را راه اندازی میکند. پس از انقلاب شاخصترین فعالیت او سردبیری و مدیرمسئولی کیهان بچههاست که در دهه 1360 تا 150 هزار نسخه منتشر و در سطح کشور توزیع میشد.
او از مؤسسین کتابخانه مسجد جوادالائمه (ع) در سال ۱۳۵۳ بنیانگذار جلسات قصهخوانی و نقد روزهای دوشنبه آن مسجد است. وی خودش درباره آن سالها میگوید: «با بچههای محل به این فکر افتادیم که در مسجد کتابخانهای تاسیس کنیم. امام جماعت مسجد مرحوم آقای «مطلبی» روحانی بسیار مهربانی بود که به ما در این کار خیلی کمک کرد. با کمک اهالی محل، کتابخانه شروع به کار کرد. در نزدیکی مسجد، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان بود که با امکانات زیادی که رژیم داشت؛ برنامههای جالبی برای بچهها ترتیب داده بود؛ با وجود این بچهها کمکم به جای اینکه جذب کانون شوند، به مسجد میآمدند.
برای بچهها برنامه قصهگویی گذاشته بودیم. ماموریت آقای بهزاد بهزادپور، که حدود 18-17 سال داشت، قصه گفتن برای بچهها بود. او هم به رسم پردهخوانی و دراویش؛ در نقش چند شخصیت، قصه را اجرا میکرد. استقبال آنقدر زیاد بود که در کتابخانه برای بچهها جا نبود. از کارهای دیگر تشکیل گروه سرودی با مسئولیت آقای فرجالله سلحشور بود. با بچهها سرود و قرآن کار میکرد. برای انجام کارها تقسیم وظیفه کرده بودیم. هرکسی در شاخهای کار میکرد. من هم به دنبال استعداد بچهها در زمینهی نویسندگی بودم.
در آستانه انقلاب، کتابخانه مسجد جوادالائمه حدود 7 هزار عضو دارد. با امکانات محدود و کتب کم، تقاضا بسیار بالا می رود. گاهی کتابها آنقدر دست به دست و خوانده میشود که خیلی زود شیرازه کتابها از هم میپاشید. بعد از انقلاب شیوه کار حرفهایتر میشود. تعدادی مینوشتند و میآوردند. جلسات نقد هم شبهای دوشنبه بود. این روند نزدیک به دو دهه ادامه داشت. سال 58 آغاز فعالیتها بود. دوستان قصه میخواندند و به طور دسته جمعی نقد میشد.
شهید حبیب غنیپور، حسن جعفر بیگلو، رضا کیانی، محمد ناصری، ناصر نادری، محمدرضا کاتب، شهرام شفیعی، خسرو باباخانی و... که هم اکنون هر کدام در رشته خود شاخص هستند، جزء بچههای مسجد جوادالائمهاند. مسجد در زمینه سینما هم چهرههای شاخص داشت؛ حسین یاری جزء نوجوانهایی بود که در نمایشنامهها بازی میکرد. اصغر نقیزاده، فرجالله سلحشور، بهزاد بهزادپور هم جزو بچههای مسجد بودند. یک دوره هم مجید مجیدی نمایشنامهای را در مورد مبارزات بچههای مظلوم فلسطین کارگردانی کرد. بیشتر بنیانگزاران حوزه هنری، بچههای مسجد جوادالائمه بودند.
امیر حسین فردی خود از علت تعطیلی جلسات قصهخوانی این طور میگوید: «از سال 70 به بعد کمکم بچهها صاحب خانواده و مسئولیت شدند. طبیعی بود که دیگر امکان نشستن در یک اتاق کوچک قصهخوانی وجود نداشت. برای همین جشنواره شهید غنیپور را طراحی کردیم تا این جریان قطع نشود. هرچند که شکلش عوض میشود و اینکه آن تاثیر محدودِ مسجد به سطح کشور گسترش پیدا میکند.
او پس از انقلاب از ستونهای اولیه حوزه هنری است. سال 61 به او خبر میدهند که کیهان بچهها در آستانه تعطیلی است و کمک کنید که این اتفاق نیفتد. با اینکه مسئولیت سنگینی در حوزه دارد تصمیم میگیرد هفتهای دو روز به کیهان بچهها برود و 26 سال با آن ماندگار میشود.
او خود از بدو ورود به کیهان بچهها میگوید: «تعداد محدودی در آنجا کار میکردند. اعلام کردم که این شیوه را نمیپسندم. مخاطب مجله از جامعه است؛ در نتیجه باید از جامعه بگیریم و به جامعه پس بدهیم. در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کردم مجله متعلق به همه مردم ایران است، و ما از همه نویسندهها، شاعران، تصویرگران کودک و نوجوان استقبال میکنیم».
نویسندههای بسیاری در کیهان بچهها استعدادهای خود را محک زدند و به بزرگترین نویسندگان کشور تبدیل شدند. امیر حسین فردی نیز آثار بسیاری دارد که از جمله میتوان به «اسماعیل»، «آشیانه درمه»، «سیاه چمن»، «یک دنیا پروانه» و «کوچک جنگلی» اشاره کرد. همچنین از امیرحسین فردی کتابی با عنوان «هامون، زهکلوت و آن حوالی» توسط انتشارات رویش منتشر شده است. این کتاب سفرنامه امیرحسین فردی به مناطق جنوب شرقی کشور است.
زمانی که مقام معظم رهبری فرمودند رماننویسی انقلاب فراموش شده است، او اولین رمان انقلاب با عنوان «اسماعیل» را نوشت و مقام معظم رهبری هم بعدها زمانی که آن را دیدند، فرمودند جای این رمان در ادبیات انقلاب خالی بود.
پس از تاکید حضرت آیت الله خامنهای مبنی بر اینکه باید روی ایشان در حوزه هنری حساب باز کنیم، وی مسئول مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری شد. البته او میگفت، من در سنی نیستم که مسئولیت اجرایی قبول کنم، ولی چون حضرت آقا خواستند که در حوزه فرهنگ کار جهادی کنیم، میآیم.
از سوابق مسئولیتهای اجرایی وی عضویت در حوزه اندیشه و هنر اسلامی (حوزه هنری)، سردبیری و مدیر مسئولی کیهان بچهها به مدت ۲۸ سال، مؤسس و مدیر مسئول کیهان علمی، عضویت در شورای داستان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، عضویت در شورای داستان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، مسئولیت جشنواره انتخاب کتاب سال شهید حبیب غنیپور، مسئولیت شورای ادبیات داستانی نیروی مقاومت بسیج و مدیریت کارگاه قصه و رمان حوزه هنری می باشد.
چندین بار داوری برای کتاب سال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، کتاب سال شهید حبیب غنیپور، جشنواره ادبیات داستانی بسیج، جشنواره راهیان نور، انجمن قلم ایران، جشنواره قصههای قرآنی از تجربههای دیگر وی است.
او در سن 64 سالگی بدرود حیات گفت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) آرام گرفت. جدیدترین اثر وی به نام «گرگسالی» در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران رونمایی شد. رمان ضد آمریکایی «گرگسالی» در واقع جلد دوم رمان اسماعیل است که نویسنده میخواهد به نوعی ماهیت آمریکاییها را به مردم نشان دهد. جغرافیای رمان «گرگسالی»، برخلاف رمان «اسماعیل» که در تهران و پایتخت میگذشت، در دامنههای سبلان است.
در ادامه نظرات فعالین فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی را در خصوص امیر حسین فردی میخوانیم.
احمد شاکری:
ویژگی پدرانه او در جلسات نقد بسیار برجسته بود، او همواره گوشی برای شنیدن داشت که این موضوع در حوزه ادبیات بسیار مهم است، در جلسهای که همه بیشتر تلاش میکنند سخن بگویند، گوش شنوا، صبور و دل آرام برای شنیدن نیازهای نویسندگان و حرفهای آنها، آقای فردی را قرارگاهی برای اهالی قلم قرار داده بود.
رحيم مخدومی:
فردی مجسمه ادب و تواضع بود. یادم است ماه مبارک رمضان همه نویسندههای انقلاب با حضرت آقا دیدار داشتند. هر کس به هر دلیل شهرت بیشتری داشت، دعوت شده بود به ردیفهای اول. در این جمع بسیاری از دعوت شدهها، شاگردان مکتب فردی در مسجد جوادالائمه نازیآباد و جاهای دیگر بودند. اما وقتی من فردی را لابلای خیل نویسندگان گمنام ردیفهای عقب دیدم، به درس ادب، تواضع و فروتنی او آفرین گفتم.
محسن مومنی شريف:
فردی به انقلاب اسلامی و آرمانهای آن تعصب داشت و تا آخر عمر بر آنها وفادار ماند چه در زندگی شخصی و چه در زندگی اجتماعی؛ او به دلیل منش و سلوک کریمانه از حیثهای مختلف همکاران و دوستانی داشت و حتی از برخی موارد آنها نیز چشمپوشی میکرد ولی آنجا که مسئله به انقلاب مربوط میشد اهل تسامح نبود.
حميدرضا شاهآبادی:
زندگی امیرحسین فردی در همسایگی مرگ حیاتی بزرگوارانه بود. چشم بر خیلی چیزها بسته بود. از دنیا طلبی نداشت. از کسی بد نمیگفت و طوری زندگی میکرد که انگار همین فردا خواهد مرد. این را یک روز قبل از مرگش به من گفت. گفت باید طوری زندگی کنیم که انگار همین فردا خواهیم مرد. بعد حوصلهاش سر رفت و رفت که بخوابد.
دکتر احمدرضا ترکی:
نمی یابی از جنس لبخندهایش
جهان را اگر بارها درنوردی
نیندوخت از سرد و گرم جهان هیچ
بجز داغ و دردی مگر آه سردی
نلغزید و بر خود نلرزید هرگز
نه چون اشک سرخی نه چون برگ زردی
وحيد جليلی:
نگاه نافذ و شخصیت معتدلی که او داشت، موجب شد همواره در خط مستقیم انقلاب باقی بماند؛ علیرغم اینکه بسیاری ریزش کردند اما فردی، از رویشهایی بود که تا آخر پای اعتقاداتش ایستاد و با منحرفین چالش میکرد. در فتنه ۸۸ او یکی از پرچمهایی بود که نشان میداد هنر انقلاب اسلامی راهش را در فضای مهآلود گم نکرده و با بصیرتی که داشت، راه را به نوآمدگان و جوانان این عرصه نشان داد.
حسين شريعتمداری:
ایشان اصرار زیادی داشت تکثیر شود و به همین دلیل وقت فراوانی برای پرورش استعدادها اختصاص میداد و هماکنون شاگردان پرشماری دارد. وی در عین اینکه در کیهان بچهها مسئولیت زیادی داشت، معتقد بود بایستی از ظرفیت خودش در بخشهای دیگری هم استفاده شود. در عین حال که ایشان از بنیانگذاران و مدیران حوزه هنری بود و همزمان در حوزه هنری و کیهان بچهها فعالیت داشت ولی از سایر زمینهها نیز غفلت نمیکرد.
فرجالله سلحشور:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مخصوصا در ادبیات داستانی آقای فردی خیلی در مسجد خوب کار کرد، بچهها را دور خود جمع میکرد و برایشان قصه میخواند، بچهها هم قصههایشان را میخواندند و نقد و بررسی میکرد. فردی در مسجد به کشف استعداد میپرداخت و کارهای بچهها را چاپ میکرد، در عرصه فعالیتش حقیقتا نمونه بود.