به گزارش حلقهوصل دانش اقبا شاوی نوشت: تصور اینجانب بر این است که اگر بعضی از انسانها در تاریخ و جغرافیایی خاص عزیز میشوند، از روی اتفاق نیست و اساسا از آنجا که این جهان براساس نظمی ازلی، ابدی و وجود مبدا و مقصدی شکل گرفته و در گردش کار روزگار نیز حساب و کتابی دیده میشود پس میتوان بدیهی فرض کرد که عزیز شدن انسانها هم نمیتواند بر اثر صدقه بهوقوع بپیوندد.
برای اثبات ادعای فوق، پدیده عزیز «ابراهیم حاتمیکیا»، نویسنده و کارگردان سینمای ایران که از دهه 60 خورشیدی تاکنون مشغول به فیلمسازی است میتواند مثال مناسبی باشد.
ابراهیم حاتمیکیا سالهاست نزد مردم و نخبگان طیفهای مختلف و حتی متضاد فرهنگ و ادب و سیاست ایران مرد عزیزی است.
اکنون بیش از 30 سال است که از آغاز فیلمسازی ابراهیم حاتمیکیا میگذرد و طی این سالها تغییر و تحولاتی غریب از سر ایران، خاورمیانه و جهان گذشته است. اما طی سه دهه گذشته و به شهادت تاریخ سینمای پس از انقلاب، خلق مستمر آثار بالنده، اقبال عمومی مخاطبان در نسلهای پی در پی، اهتمام و علاقه نخبگان طیفهای مختلف و متضاد به این آثار و نیز توان و نشاط شخصیتی حاتمیکیای این روزگار میتوان ثابت کرد که فیلمساز نمونه ما، اکنون در چهارمین دهه از زیست عزتمندانه خود در سپهر فرهنگ و هنر و سرگرمی ایران به سر میبرد و تصور من بر این است که در قبول ادعای نگارنده این سطور اختلافنظر عمیقی نزد مخاطبان این نوشته وجود نداشته باشد.
اما برای شناخت بیشتر دلایل عاقبت بهخیر شدن یک هنرمند حداقل میتوان از دو منظر تحلیل آثار و نیز دقت در شخصیت فردی و حرفهای آن هنرمند کوشید. البته ناگفته پیداست که طبق حکمت «از کوزه همان تراود که در اوست»، بخش مهمی از نتیجه کار و اثر هر هنرمندی برگرفته از ویژگیهای شخصیت فردی و حرفهای او میتواند باشد.
من نیز که در اوایل جوانیام و در یک فیلم شانس همکاری با حاتمیکیا را داشتهام تلاش دارم به بررسی بخشی از ویژگیهای شخصیتی و حرفهای ایشان که مسلما در نتیجه آثارش تاثیر داشته بپردازم.
ابراهیم حاتمیکیا، فردی موحد است و به این توحیدش ایمان دارد و ایمانش را نیز عملی میکند.
خب آن کس که موحد است کرنش در مقابل هر چیز جز ذات باریتعالی را عین شرک میداند و اگر این توحیدش را عملا در زیستش اعمال کند، دارای ویژگی استحکام شخصیتیمیشود. این ویژگی نیز موهبتی است عزتساز که حاتمیکیا سالهاست از داشتنش بهرهمند است.
ابراهیم حاتمیکیا مختصات خاستگاه فکری و معرفتیاش را خوب میشناسد و به آن پایبند و وفادار بوده و هست. او میداند که میتواند درون گفتمان خاستگاهش دریچههای نو بگشاید و راههای تازه بجوید و از زوایای دیگر بنگرد اما مومنانه باور دارد که هنر هنرمند از رگ و ریشه او جریان میگیرد و قطع کردن ریشهها نیاز به از خود بیگانگی و از خودبیگانگی نیاز به نفاق و نفاق نیز نیاز به دروغ دارد و دروغ هم هنرمند را فلج میکند و هنرمند فلج نیز عقیم میشود و عزیز نمیشود؛ پس اینچنین است که حاتمیکیا با حفظ اصالت و رگ و ریشه خود، زندگی و حرفهاش، حتی در بین مخالفان فکر و سلیقهاش نیز همچنان عزیز است.
حاتمیکیا در زیست و حرفه منظم است. نظم، سلامت جسم و روح و روان، وفای به عهد، دقت و کیفیت در تولید و استمرار حرفهای را برای هنرمند به ارمغان میآورد. همان ویژگیهایی که هنر، صنعت، رسانهای به نام سینما سخت نیازمندشان است و آنکس که این ویژگیها را یکجا داشته باشد میتواند امید زیادی به اینکه همچون حاتمیکیا عزیزدل سینما بشود داشته باشد.
حاتمیکیا جستوجوگر است. او مستمرا سعی کرده نسبت به مسائل و رویدادهای روز حساس باشد و از زوایای جدید و بدیع و ظریفی به بررسی آنها بپردازد و آنکس که همچون حاتمیکیا جستوجوگری میکند به احتمال زیاد مدام تحفهای نو و محصولی زنده و پویا برای عرضه به خلق خدا دارد و بدیهی ست که خلق خدا هم همیشه در انتظار انبان طراوتبخش آن هنرمند خواهند بود و از او با صفت حاتمیکیای عزیز یاد خواهند کرد. حاتمیکیا صنعتگر است و آنکس که صنعتگر است میداند مدام باید به مهارت صنعتیاش بیفزاید و شیوههای نو را بیاموزد و بیازماید تا محصولی جذاب و روزآمد به دست مردم برساند. صنعتگر میداند باید کیفیت محصولش را روزبهروز ارتقا دهد تا آن محصول پاسخگوی نیاز مخاطبانی باشد که نسل به نسل، چشم انتظار بهره بردن از محصولاتی با کیفیت زمانه خود هستند.
حاتمیکیا این راز مهم صنعت سینما را میداند، مهارتش را دارد و به خوبی انجامش میدهد؛ پس دلیلی ندارد که برای نسلهای پیدرپی این دیار، عزیز تلقی نشود.
حاتمیکیا صریح و کنشگر است. در جغرافیای لکنت، محافظهکاری و عافیتطلبی، داشتن شرح صدر و بلاغت رساندن کلام، ندا و پیامی که باور انسان است شجاعت تلقی میشود و انسان شجاع نیز، هر جا که باشد و در هر زمانهای که سیر کند عزیز مردم میشود و شجاعت عزتآفرین حاتمیکیا که نشات گرفته از توانمندی شخصیتی اوست در طول سالیان همواره و در بزنگاههای تاریخی، پاسدار بیدار عزت فردی و اجتماعیاش شده است.
انصافا بر مدار ویژگیهای مختلف شخصیتی و حرفهای کسی چون ابراهیم حاتمیکیا بسیار میتوان قلمفرسایی کرد؛ اما بهدور از هرگونه فروتنی باید یادآوری کنم که تا همین جای این نوشته نیز احساس میکنم بیش از حد خودم پرگویی کرده و توضیح واضحات دادهام پس ترجیح میدهم ضمن ابراز خرسندی از اینکه در فرصت مبارک جشن سینمای انقلاب و سیامین سال فعالیت حرفهای حاتمیکیای عزیز، من نیز مشارکتی داشتهام دلیلی دیگر بر عزت ابراهیم حاتمیکیا بنویسم و بیش از این مصدع اوقات نشوم. ابراهیم حاتمیکیا پدر فرزندان صالحی است که مردمان با درک آنان، خواهند گفت «خدا پدرتان را عزت دهد.» و دعای مردمان نیز مستجاب است و ابراهیم حاتمیکیا هم عزیزدل مردم است.
*دانش اقباشاوی دستیار اول ابراهیم حاتمیکیا در فیلم«به رنگ ارغوان» بود.
منبع: فرهیختگان