به گزارش حلقه وصل، پست ریاست در رژیم صهیونیستی یک پست تشریفاتی محسوب می شود که مهمترین وظیفهاش تفویض دستور تشکیل کابینه به رئیس فهرست اکثریت است. امور اجرایی در اختیار نخست وزیر قرار دارد. اما از آنجا که، رئیس در رژیم صهیونیستی در ایجاد هماهنگی برای تشکیل کابینه نقش اساسی دارد از این حیث جایگاه مهمی محسوب میشود. حال با انتخاب «اسحاق هرتزوگ» به عنوان رئیس رژیم صهیونیستی برای اولین بار پس از سال ۲۰۰۰ پست ریاست از دست راستگرایان خارج شده، بار دیگر به چپگرایان می رسد.
هرچند شیمون پرز که از آغاز فعالیت سیاسی خود تا سال ۲۰۰۵ در حزب کار حضور داشت اما هنگامی که سال ۲۰۰۷ به ریاست رژیم صهیونیستی رسید دو سالی می شد که با از دست دادن ریاست حزب کار به کادیما پیوسته بود. کادیما را باید حزب «آریئل شارون» دانست. شارونی که خود در لیکود راستگرا رشد یافته بود با تأسیس کادیما، از لیکود جدا شد. پرز در سال ۲۰۰۵ به حزب راستگرای شارون پیوست و زمانی که به ریاست رژیم صهیونیستی رسید عضو کادیمای راستگرا بود. حالا برای اولین بار در قرن ۲۱ یک چپگرای سنتی به عنوان نماینده چپگرایان به ریاست رژیم صیهونیستی میرسد.
اسحاق هرتزوگ کیست؟
«اسحاق هرتزوگ» فرزند «حییم هرتزوگ» ششمین رئیس رژیم صهیونیستی است. «حییم هرتزوگ» از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۳ ریاست رژیم صهیونیستی را برعهده داشت. رئیس جدید رژیم صهیونیستی نواده «اسحاق هرتزوگ» نخستین خاخام اعظم صهیونیستهای «اشکنازی» است که نامش را از پدر بزرگش، به ارث برده است. پدر بزرگ وی نخستین خاخام اعظم صهیونیستهای ایرلند و پس از آن خاخام اعظم صهیونیستها در دوره قیمومت انگلستان بر فلسطین بود. او پس از اشغال فلسطین تا سال ۱۹۵۹ خاخام اعظم صهیونیستهای اشکنازی بود.
اسحاق هرتزوگ در سال ۱۹۶۱ در ایالات متحده به دنیا آمد و پس از آنکه در مدارس ویژه در ایالات متحده تحصیلات مقدماتی را به انتها رساند به فلسطین اشغالی رفت و به استخدام واحد اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی در آمد. پس از آن در دانشگاه تل آویو رشته حقوق خواند و به کار دانشگاهی ادامه داد. آغاز مسیر سیاسی «اسحاق هرتزوگ» پسر در دوره نخست وزیری «ایهود باراک» آغاز شد. زمانی که او توانست در حزب «کار» در کنار «ایهود باراک» قرار گیرد. سال ۲۰۰۳ در فهرست حزب کار وارد کنست رژیم صهیونیستی شد. او از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ ریاست حزب کار را در اختیار داشت و در این مدت رئیس اپوزیسیون دولت نتانیاهو بود. سال ۲۰۱۸ به ریاست «آژانس یهود» رسید و حال با پیروزی در انتخابات ریاست رژیم صهیونیستی با ۷۸ رأی به عنوان یازدهمین رئیس رژیم صهیونیستی انتخاب شد.
دیدگاه های هرتزوگ
هرتزوگ همچون دیگر هم حزبیهای چپگرایش در حزب «کار» به شدت به دنبال «روند سازش» است لذا همواره از تشکیل کشور مستقل فلسطین که خواسته نهایی «روند سازش» بوده سخن گفته است. در استمرار همین مسیر او به دنبال تخلیه شهرکهای صهیونیست نشین کرانه باختری است، چرا که این شهرکها را مهمترین مانع به نتیجه رسیدن «روند سازش» میداند. به همین جهت او به شدت مورد هجمه مذهبیهای تندرو و صهیونیست های افراطی قرار دارد. همان جریانی که سال ۱۹۹۵ «ایگال عمیر» را به ترور «اسحاق رابین» تشویق کرد.
او و هم حزبیهایش به شدت مخالف سربازی نرفتن حریدیها و نفوذ دیدگاههای مذهبی در حاکمیت رژیم صهیونیستی بوده، از حاکمیت کاملاً سکولار حمایت میکنند.
پیامدهای حضور هرتزوگ در پست ریاست رژیم صهیونیستی
با حضور هرتزوگ در پست ریاست رژیم صهیونیستی و توافقی که بین چپگرایان و میانهها برای تشکیل کابینه به وجود آمد حالا تنها، کرسی ریاست کنست در اختیار راستگرایان قرار دارد. پستی که قدرت اجرایی و تصمیم سازی و توصیه چندانی نداشته، صرفاً جایگاه مدیریت جلسات کنست است.
افول دیدگاه های افراطی و مذهبی
با افول راستگرایان طرحهای راستگرایان که بر آمده از دیدگاههای افراطی آنها است رو به افول خواهد نهاد. طرح هایی چون الحاق کرانه باختری، قانون قومیت، توسعه شهرکهای کرانه باختری و معامله قرن به راحتی دنبال نخواهد شد. در ازای آن «روند سازش» در اولویت کار آنها قرار خواهد گرفت. به ویژه آنکه با حضور «جو بایدن» در ایالات متحده و تأکیدی که بر «روند سازش» دارد این روند بیش از دیگر اقدامات گذشته مورد توجه قرار خواهد گرفت.
توسعه روابط با دولت بایدن
با روی کار آمدن «جوبایدن» اختلافات شدیدی بین رژیم صهیونیستی و ایالات متحده به وجود آمد به گونهای که «جوبایدن» در جنگ اخیر غزه پس ارسال پیامهای غیر مستقیم عاقبت طی تماسی تلفنی مستقیماً «نتانیاهو» را مورد عتاب قرار داد. اما با روی کار آمدن «هرتزوگ» و دولت ائتلافی چپگرایان و میانهها این روابط رو به گرمی خواهد نهاد چرا که دیدگاههای سیاسی دولت کنونی ایالات متحده به جریان حاضر بسیار نزدیکتر از جریان راستگرایان است.
انتخاب «اسحاق هرتزوگ» به عنوان رئیس رژیم صهیونیستی در کنار توافق چپگرایان و میانهها در این رژیم برای تشکیل کابینه، به یکباره راستگرایان را در انزوا قرار داد و جریان چپ را که دیدگاههای کاملاً متضادی با آنها دارد روی کار آورد. به نظر میرسد با این تغییر عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی چه در داخل و چه در عرصه منطقه و بینالملل دچار تغییرات قابل توجهیشود. همین تغییر میتواند چالش در درون رژیم صهیونیستی را در بر داشته باشد که می تواند این رژیم را در آستانه یک درگیری داخلی قرار دهد.