سرویس سیاست حلقه وصل - «وبلاگ حلقه وصل» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی حلقه وصل همراه باشید.
***
گروکشی سیاسی از افزایش حقوق کارگران ممنوع!
سعید لیلاز، فعال اصلاح طلب و عضو حزب کارگزاران سازندگی طی یادداشتی در شماره سه شنبه گذشته روزنامه شرق پیرامون افزایش 39 درصدی مزد کارگران کشور برای سال 1400 نوشته است:
سال 1400، سال بسیار مهمی برای ایران و ایرانیان است؛ زیرا دو رخداد مهم در سال آینده، به وقوع خواهد پیوست که یکی از آنها، برگزاری انتخابات ریاستجمهوری است؛ انتخاباتی که شواهد فعلی، گویای چشمانداز ناروشن میزان مشارکت مردم در آن است و احتمال آمار پایین حاضران پای صندوق رأی هم جدی است؛ بنابراین هر اقدامی که به کاهش تلاطمهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یاری برساند، اقدامی ارزنده است و تعیین رقم 39درصدی برای افزایش مزد کارگران نیز از جمله گامهایی است که میتواند به حفظ ثبات روانی و آرامش جامعه در آستانه انتخابات منجر شود تا امید به شگفتیآفرینی مجدد مردم در انتخابات زنده بماند و جهانیان، بار دیگر شاهد رونق مهمترین جلوه دموکراسی ایرانی یعنی انتخابات ریاستجمهوری باشند.
او همچنین از تعیین تکلیف برجام در تحولات دیپلماتیک بعنوان رخداد دوم سال آینده یاد می کند.[1]
***
*گره زدن اقتصاد و معیشت و معاش مردم به رخدادهای سیاسی و گروکشی از مردم توسط سیاست پیشگان یک رفتار ناجوانمردانه و ماکیاولیستی است!
در اشاره به افزایش نزدیک به 40 درصدی حقوق کارگران عزیز باید دانست که این افزایش حق کارگران است و کسی نباید در مابه اِزای آن منتی یا انتظاری داشته باشد.
حضور در انتخابات و نقش یابی در فرایندهای مردمسالار نیز یک حق دموکراتیک است که مردم در یک نظام دینی و عقلانی در قبال آن حق انتخاب دارند. که شرکت بکنند یا نکنند. و البته در این فرایند نیز کسی حق ندارد از حقوق شهروندی و اقتصادی مردم گروکشی کند.
صد البته کسی که در انتخابات شرکت نمی کند گناهی به مراتب بیشتر از کسانی که شرکت می کنند و رأی بد میدهند، دارد اما در همین شرایط نیز کسی حق ندارد از زندگی اقتصادی و شخصی امتناع کنندگان از حضور در انتخابات گروکشی کند و مثلا یک پرداخت ماهیانه بیشتر را به حضور در انتخابات مربوط بداند.
همانطور که در روی دیگر این سکه مردم به لحاظ سیاسی و دینی وظیفه دارند ولو در بدترین شرایط اقتصادی نیز در انتخابات شرکت کنند تا با رأی خوب آنها مشکلات به سمت بهبود حرکت کند.
ایضا یک نظام دینی و عقلانی نیازی به پول پاشی و پوپولیسم برای کسب وجهه دموکراتیک ندارد و این ساحت های عقلانی و دینی و قانونی آن نظام است که باید مردم را به حضور در انتخابات و تعیین سرنوشت خودشان تشویق کند.
در بحث انتخابات سال 1400 نیز باید دانست که اصلاح طلبان از مدتها قبل طرح ناجوانمردانه تحریم خاموش انتخابات و کاهش دادن مشارکت کسانی از مردم را در دستور کار گذاشته اند و قصد تکرار رفتار معارضانه خود در جریان انتخابات مجلس یازدهم را دارند.[2]
بر خلاف آنچه که لیلاز گفته است؛ اگرچه مشارکت حداکثری یک امتیاز بزرگ برای انتخابات است اما رونق انتخابات و جلوه یافتن دموکراسی در وهله اول متکی و مبتنی بر رعایت قانون و برگزاری انتخابات قانونی در یک نظام سیاسی است.
چه اینکه در یک انتخابات قانونی است که مردم از بابت خوانده شدن رأیشان و تعیین سرنوشتی که خود به آن مایل هستند؛ مطمئن خواهند بود.
و همین عمل به مُرّ قانون بود که انتخابات سال 88 را با تمام هزینه های تلخ آن اما تبدیل به یک جلوه بارز مردمسالاری و پایمردی نظام حکومتی ایران کرد که چگونه در صیانت از آرای اکثریت مردم و حفظ قانون ایستادگی می کند.
این نکته بدیهیست که در صورت رعایت قانون در انتخابات؛ نتیجه با هر میزان مشارکتی لازم الاتباع است و اکثریت یعنی کسانی که در انتخابات شرکت می کنند! زیرا طیف سیاسی یا فردی که در انتخابات شرکت نمی کند اساسا در فرایندهای مردمسالار سیاسی تعریف نمی شود که بخواهد از خود با عنوان اکثریت و حتی اقلیت یاد کند.
***
کمک به رئیس جمهور برای شناخت جریان تحریف
آیا روحانی میداند در اطراف او چه میگذرد؟!
رئیس جمهور روحانی به تازگی در شصتمین اجلاس عمومی بانک مرکزی گفته است: نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که شرایط کشور را باید به ۲ دوره تقسیم کنیم. یک دوره آنچه که قبل از سال ۹۷ بود و یک شرایط نسبتا عادی و توام با فشار وجود داشت و در عین حال دورانی بود که توانستیم از برخی مشکلات عبور کنیم و شرایط کشور یک شرایط مناسبی بود.
به گزارش ایلنا، وی می افزاید: یعنی ۹۴ تا پایان ۹۶ را محاسبه کنیم چه در رشد اقتصادی و چه در سایر موارد آمار و ارقام تورم ما حدود ۱۰ درصد بوده و حتی برخی سالها تک رقمی بوده است. در این سالها کشور به خوبی اداره میشده، من خواهش میکنم روایت واقعیت های کشور را هیچ کس در تاریخ کشور مان تحریف نکند. نسبت به تاریخ کشور که تاریخ یک ملت است تحریف نکند.
روحانی تصریح می کند: خب در آن چند سال ما شرایط مناسبی داشتیم هر فصل اشتغال ما نسبت به سالهای قبل حدود ۷۰۰ الی ۷۹۰ هزار اشتغال خالص داشتیم و این در طول سال های گذشته آن بی سابقه بود. در سال ۹۵ ما بالاترین رشد اقتصادی جهان را داشتیم اما در عین حال وارد یک جنگ اقتصادی شدیم.[3]
***
*این سخنان رئیس جمهور مفهوم خود کرده را تدبیر نیست را به ذهن متبادر می کند.
اولین چراغ انکار مثبتات کشور و سیاه نمایی از وضع موجود را اعضای ستاد مشترک دولت و اصلاح طلبان روشن کرده اند...
و نمیدانیم که رئیس جمهور روحانی در جریان این قضیه هست یا خیر؟!
بد نیست آقای روحانی مروری داشته باشند بر مواضع معاون اول دولتشان که چگونه در همان سالهای رونق اقتصادی که رئیس جمهور می گوید؛ اما او اظهار می کرد که ایران در شرایط ته درّه قرار دارد.[4]
و یا ایضا اظهارات وزیر کشورشان که هرگز در ستاد تبلیغات اقتصادی از مثبتات کشور نگفت...
صحبت های شخص آقای روحانی هم بماند برای قضاوت مردم که چگونه اظهار می کردند خزانه خالیست... در حالی که خالی نبود!
جالب است که هنوز مثبتات زیادی در بحث اقتصادی کشور داریم که اگر صداقتی در اظهارات اخیر آقای روحانی هست باید شنوای این مثبتات و تأکید بر آنها باشیم.
اگر واقعا عزمی در دولت برای مقابله با تحریف هست بایستی شنوای تکرار و ماساژ این نکات اقتصادی از جانب آقایان باشیم وگرنه عملا با یک نمایش مواجهیم.
همچنین از باب ادای وظیفه سیاسی خویش در لزوم حمایت از دولت جمهوری اسلامی به آقای رئیس جمهور عرض می کنیم که آیا می دانند در کنار پروژه خطرناک انکار واقعیت ها که در ستاد ایشان در جریان است؛ سخنگوی اصلاح طلب دولت ایشان هم گفته است که حکایت آبان98 همچنان باقیست؟! و آیا می دانند که در مرکز آشنای پیرامونشان پول بیت المال هزینه شده تا یک تئوریسین اصلاح طلب درباره لزوم اغتشاش میلیونی علیه نظام اسلامی تئوری پردازی کند؟![5]
***
تئوری تازه پیرمردهای برانداز؛ شرارت سیاسی حق است!
محمد نعیمی پور، فعال چپ و همان فردی که زمانی گفته بود روحانی حتی اگر نخواهد هم اصلاح طلبان از او حمایت می کنند در بخشی از یک مصاحبه که اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، در اشاره به انتخابات 1400 گفته است:
من فکر میکنم اصلاحطلبان باید با درایت کسی را معرفی کنند که استصواب شورای نگهبانی نتواند منجر به ردصلاحیت وی شود و اگر هم احیانا چنین اتفاقی افتاد، باید در شرایطی باشد که همه از ردصلاحیت تعجب کنند و این اتفاق را غیرعادی بدانند، مانند ردصلاحیت مرحوم هاشمیرفسنجانی در سال ۹۲. در این صورت، به نظر میرسد این حق برای اصلاحطلبان محفوظ میماند که اعلام کنند کاندیدایی نخواهند داشت، اما همه مردم را تشویق به حضور در انتخابات کنند؛ چون افکار عمومی قانع میشود که با همه حسننیتی که اصلاحطلبان نشان دادند، حاکمیت حضور مؤثر آنها و کاندیدای مدنظرشان را تحمل نکرد. در هر انتخاباتی احتمال شکست یا پیروزی وجود دارد؛ معتقدم عدم پیروزی در انتخابات ۱۴۰۰ برای اصلاحطلبان شکست تلقی نمیشود![6]
***
*جای اندوه بسیار است که 42 سال پس از آغاز حکومت نظام جمهوری اسلامی ایران شاهدیم که برخی رجالی که تمام زندگی خود را مدیون و مرهون همین نظام اسلامی هستند اما رفتارهای براندازانه و شریرانه را یک حق معرفی می کنند.
نعیمی پور در حالی تحریم خاموش انتخابات و عدم معرفی نامزد از سوی چپ ها در صورت رد صلاحیت یک نامزد خاص! را یک حق معرفی می کند که اولا این جریان اصلاحات است که باید به مردم توضیح بدهد چرا در سطحی از رفتارهای سیاسی غیر قانونی و فتنه گرانه قرار داشته که برخی رجالش دیگر صلاحیت عهده داری هیچ سمت کلانی نیستند؟
ثانیا انتخابات نمود مردمسالاری در یک نظام سیاسی است و خروج از آن به هیچ عنوانی مجاز نیست.
یعنی اگر یک حزب یا طیف سیاسی فکر می کند با رد صلاحیت نامزد خویش در یک انتخابات مواجه می شود بایستی نسبت به معرفی چهره های جدید و یا نامزدهای ائتلافی مبادرت کند. نه اینکه در رفتاری که به مثابه برداشتن اسلحه علیه حکومت است اعلام کند که ما در انتخابات شرکت نخواهیم کرد و همچون نعیمی پور با این کنایه عجیب هم بگوید: حاکمیت حضور مؤثر آنها و کاندیدای مدنظرشان را تحمل نکرد!
چه اینکه همه نظر رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم حضور معقول جریان چپ در معادلات سیاسی کشور را می دانند و ایضا رجال اصلاح طلب خوب میدانند که رهبری هنوز هم به مجمع روحانیون مبارز شهریه می دهند.
ما قضاوت درباره این ناجوانمردی سیاسی که هدف آن کاهش دادن مشارکت کسانی از مردم در انتخابات است را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم.
پیش از این، فیض ا... عرب سرخی از دستگیرشدگان فتنه 88 نیز در اظهاراتی تحریم خاموش انتخابات را یک حق خوانده بود![7]
قبل از عرب سرخی، عمادالدین باقی از چیزی به نام حق براندازی هم صحبت کرده بود...[8]
***
1_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/279897
2_ mshrgh.ir/1193430
3_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1052582
4_ mshrgh.ir/818894
5_ mshrgh.ir/836280
6_ https://etemadonline.com/content/472023
7_ mshrgh.ir/1190957
8_ mshrgh.ir/1093027