
به گزارش حلقه وصل: اصلاحطلبان خصوصا در حوزه مذاکرات هستهای با غرب روایت خود از رخدادها را ناقص و یکسویه و معطوف به داخل کشور مطرح میکنند. این روایتسازی یکطرفه نیز با یک هدف کاملا سیاسی جناحی همراه است.
این جریان سیاسی همواره سعی کرده موضوع مذاکره با غرب را جزو مزیتهای جناحی خود قرار دهد و اوج آن در ۸ سال دولت «حسن روحانی» به وضوح دیده شد. جایی که روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در میان طرفدارانش عنوان کرد تنها اوست که زبان دنیا و دیپلماسی را میداند و با کنایه نسبت به رقیب بیان میکند: « شما بلدید با دنیا (غرب) مذاکره کنید؟»
حالا چندی است که روایتی ناقص از جریان اصلاحات و همچنین شخص حسن روحانی درباره مذاکره با غرب برای حل و فصل بحث هستهای و لغو تحریمهای آمریکا مطرح میشود.
«محمد عطریانفر» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران درباره روزهای آخر دولت روحانی میگوید که رئیس دولت دوازدهم از شهید رئیسی درخواست کرده که اجازه بدهد در مدت باقی مانده دولتش پرونده هستهای را حل کند.
عطریانفر مطرح میکند که بحث نام نیست و به نام کشور است و متوقف شد و باورم این است که در حوزه سیاست خارجی که امر ملی ماست این را تا سطح بازی کودکانه پایین آوردیم.
این موضوعی بود که پیشتر خود حسن روحانی در محافل خبری مطرح کرده بود اما اگرچه با واقعیت دیپلماتیک در تضاد بود اصلاحطلبان این روایت را دوباره با همان حالت ناقص تکرار میکنند تا با این تکنیک در میان افکارعمومی به عنوان یک باور غلط شکل بگیرد.
چند نکته درباره این روایت ناقص و داخلی وجود دارد. اول اینکه روحانی ۸ سال فرصت داشت که پرونده هستهای ایران را حل کند و حتی وزیر خارجه وقت ایران به طور مستقیم با همتای آمریکایی خود مذاکراتی انجام داد اما نه در زمان اوباما و نه در زمان ترامپ که آمریکا را از این توافق خارج کرد، گشایشی برای کشور حاصل نشد. شاهد این امر نیز سخنان رییس کل بانک مرکزی دوره روحانی بود که نتیجه برجام را تقریباً هیچ اعلام کرد.
این روایت از آن جایی یکسویه است که اصلاحطلبانی چون عطریانفر دوره روحانی که مقارن با سه دوره ریاست جمهوری آمریکا از اوباما تا ترامپ و بایدن شد و تصمیمات طرف خارجی را به هیچ وجه در نظر نمیگیرند.
جالب است که اصلاحطلبان درحالی مدعی حل و فصل پرونده هستهای ایران توسط روحانی هستند که بایدن در این مدت اقدام مثبتی انجام نداد و در دولت بعد ایران نیز اراده مثبتی از سوی بایدن دیده نشد. بایدن برجام را فراموش کرد و یک طرح سه رنگی (زرد، سبز و قرمز) درباره تحریمها داد که با توجه به تاکید آمریکاییها مبنی بر حفظ تحریمهایی که در لیست قرمز وجود داشت و پیوستگی تحریمها و عدم رفع همه آنها این مذاکرات به جایی نرسید.
بیاعتنایی بایدن به دولت روحانی تا جایی پررنگ شد که «علی خرم» اصلاحطلب حامی برجام در یادداشتی به طور مستقیم رییسجمهور پیشین آمریکا را خطاب قرار داده و عنوان کرد: «آقای بایدن قرار این نبود!»
خرم در بخشی از این یادداشت نوشت: «مگر شما سخن از مذاکره و تلاشهای دیپلماتیک نگفتید؟ مگر ایران با صراحت و با علاقه از روز اول حکومت شما، اعلام نکرده که آماده است همه آنچه را در زمینه هستهای و در چارچوب برجام جلو رفته، برگرداند منوط به اینکه شما هم تحریمهای مندرآوردی و فراقانونی دونالد ترامپ را بردارید و به برجام برگردید؟ پس چی شد؟ آیا دنبال بهانه میگردید تا قولتان را بشکنید؟ یا آنقدر جمهوریخواهان، لابی اسرائیل و سایر متحدین به شما فشار وارد آوردهاند که تاب تحمل ندارید و تسلیم آنها شدهاید که بازگشت شما به برجام، سریع و بیقید و شرط نباشد؟»
ادعاهای اصلاحطلبانی چون عطریانفر با اینکه وی سیاست خارجی را یک امر ملی میداند حاکی از آن است که بر حسب اتفاق این اظهارات با رویه کاملا جناحی مطرح میشود تا برای این جریان از مذاکره با آمریکا در پرونده هستهای برندسازی شود.
هر چند اگر در چنین سخنانی موضوع منافع ملی و خیر ایرانیان مورد توجه قرار میگرفت روایت اینطور ناقص با حربه خودمقصر پنداری عنوان نمیشد؛ چه اینکه در زمان حال نیز تمامیتخواهی آمریکایی نه تنها در پرونده ایران بلکه در موارد دیگر سیاست خارجی این کشور را به بن بست کشانده است.