
به گزارش حلقه وصل، سعید تشکری با اشاره به سابقه دوستی خود با مرحوم فیروز زنوزی جلالی به ویژگیهای این نویسنده ادبیات انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: ما با هم شباهتهایی داشتیم، یعنی هر دو شهرستانی بودیم، هر دو کار دیگری میکردیم، هر دو در جایزه داستاننویسی برگزیده شدیم و هر دو به حوزه هنری فراخوانده شدیم. ایشان نمایشنامه مینوشت من هم مینوشتم، ایشان فیلمنامه مینوشت من هم مینوشتم، ایشان کارگردانی میکرد من هم کارگردانی میکردم و میخواهم بگویم شباهتهایی با هم داشتیم. این شباهتها سبب شده بود که صورت مثالی پیدا کنیم که دو نفر هستند که کاری جز نوشتن ندارند هر چند ایشان ناخدا بود و من آن زمان در هلال احمر کار میکردم.
*او به جایگاه ممتازی رسید
وی افزود: بعدها او جایگاه والاتری پیدا کرد و به جایگاه ممتازی رسید و به خاطر این جایگاه ممتاز برخی کارهای من خوانده میشد و در مورد آنها با هم گپ میزدیم و همین زمینه ساز یک رفاقت بزرگمنشانه بینمان شد که البته هیچگاه رفاقتمان به «تو» تبدیل نشد و به آن مرحله از صمیمیت نرسید که با هم بنشینیم ولی ایشان خیلی محتشم بود و آن روحیه خوش نظامی را داشت.
نویسنده رمان «هندوای شیدا» گفت: در جشنواره 20سال نمایشنامهنویسی دفاع مقدس که من هم مورد تقدیر قرار گرفتم پشت تریبون گفتم، نمیدانم چرا اسم آقای فیروز زنوزی جلالی در این بین نیست، که همه پرسیدند او کیست به واقع در عرصه دراماتیک کارهای او دیده نشد در صورتی که کارهای باشکوهی داشت. البته رمانهای او بیشتر دیده شد و بیشتر در تیررس بود.
*زنوزی جلالی صاحب راستین ادبیات دفاع مقدس است
او با اشاره به آثار زنوزی جلالی گفت: اگر بخواهیم در مورد آثار او صحبت صمیمانه کنیم باید گفت او یکی از نویسندگانی است که در دورهای که ادبیات دفاع مقدس ما پر از شعار است آثارش بسیار مستند است. او در دورهای که در جبههها به عنوان ناخدا میجنگید مشغول داستاننویسی بود و جالب است که اولین داستان او در مجله فردوسی چاپ شد و این یعنی حضور در یک جریان ادبی بسیار جدی روشنفکری و همین آدم با شروع جنگ داستانی مینویسد که در گاهنامه داستان حوزه منتشر شد. اگر داستانهای جنگ او را بخوانیم متوجه تفاوت آنها با داستان کسانی که هرگز به جنگ نرفتند و داستان نوشتند، میشویم؛ به واقع او صاحب راستین ادبیات دفاع مقدس است و صاحب راستین قصههای دینی است و خیلیها هنوز به کشف این قصهها نیز نرسیدهاند.
*او برای دفاع از حرمت نویسندگی از خودگذشت
تشکری در ادامه گفت: انسانی که بزرگ است همیشه بزرگ است و در رفاقت هم به همین نحو بود. در خاطرم نیست که با او یک مرتبه سیر خندیده باشیم. در جلسات نقد هم بسیار جدی بود و به من میگفت جدی باش. او با همین جدیت نوشت و نقد کرد و دفاعهایی که او از نویسندهها میکرد کمتر کسی کرده است. او در طول زندگی از خود گذشت برای دفاع از حرمت نویسندگی. کمتر کسی اینچنین است. به هر صورت ناخدای نویسنده ما پر کشید.
*نویسندهای با نگاه خاص
نویسنده رمان تحسین شده «مفتون و فیروزه» با اشاره به زبان و نثر فیروز زنوزی جلالی، گفت: ادبیات حکمتزا گروهی از نویسندگان را تربیت کرد. داستانهای آقای زنوزی جلالی چند دوره را شامل میشود. در رمانهای او ادبیات حکمتگرایانه را میبینیم که این هم علت دارد. در دورهای که او ناخدا بود نثرش عملگرا بود ولی زمانی که از آن فضا دور شد نثرش معناگرا شد. نثر حکمتزا به خاطر معنایی که دارد به نظر کمی پیچیده و فاخر میآید ولی این به خاطر آن زبان است در صورتی که نثر خیلی روان و صیقل خورده است و این به خاطر رواج یافتن نثر روزنامهای است. مرحوم زنوزی جلالی نویسندهای با نگاه خواص بود.