
به گزارش حلقه وصل، محمدرضا آزاد در تعریف هنر انقلاب اظهار داشت: به نظرم وقتی از «هنر انقلاب» صحبت میکنیم میتوانیم دو رویکرد را در نظر بگیریم اول آنکه هنر انقلاب به معنای این است که هنری است که تحت تاثیر انقلاب قرار گرفته و برآمده از انقلاب است و دوم به معنای آنکه هنری که خوی انقلابی دارد و در حال ایجاد تحول و دگرگونی و انقلابیگری است.
آزاد به شاخصههای هنر انقلاب پرداخت و گفت: شاخصههای این هنر با هر کدام از این رویکردها با هم تفاوت و تقارنهایی خواهد داشت. در نوع اول ما باید ببنیم شاخصههای انقلاب چه بوده و چه چیزی به چه چیزی تبدیل شده و حال هنر میتواند متناسب با گفتمان جدیدی که ایجاد میشود تغییر کند. و در رویکرد دوم شاخصه هنر انقلابی آن است که در هنرمند، مخاطب و جامعه و شور و حال تغییر و ظلم ستیزی را ایجاد کند. خوی مبارزه با طاغوتها هنر انقلاب هنر مردمی است، هنر جمعی است و هنری گفتمان ساز است.
هر مکتب هنری بازتاب انقلاب زمانه خودش است
وی افزود: هنر انقلاب همانند نام و خاستگاه هر انقلاب تعریفپذیر است به شرط آنکه شاخصههای آن در جریان هنر شکل بگیرد. هر مکتب هنری بازتاب انقلاب زمانه خود بوده و یا به ایجاد انقلاب زمانه خود انجامیده. همچون هنر رمانتیسم و مارکسیست و اما در ارتباط با هنر انقلاب اسلامی ایران باید بگویم خاستگاه انقلاب اسلامی ایران جدا از تغییر نظام سیاسی و حکومتی که نظام شاهنشاهی را به جمهوری اسلامی تغییر داده، یا به تعبیری نظام حاکمیت تصمیم شاه بر را به تصمیم مردم بر مردم تغییر داده است، در نگاه فرهنگی نیز تغییری ایجاد نموده و آن تسلط تفکر مردم نهاد و ظلم ستیز در ذیل اندیشه های اسلامی است. بنابراین اگر این تحول در گفتمان جامعه بعد از انقلاب 57 شکل گرفته باشد پس قطعا بازتاب هنری گفتمان جامعه تحت تاثیر آن خواهد بود. و البته شکلگیری و تشخص این هنر به زمان و کار نظریه پردازنه دارد و باید محققان با تبین جزئیات و نقاط عطف به معرفی و ثبیت آن بپردازند همان گونه که ارسطو بعد از جریان یونان باستان این کار را انجام داد.
محمدرضا آزاد در بیان «جایگاه هنر انقلاب بین هنرمندان و جامعه مخاطب» گفت: ما الان در بطن شرایط انقلاب قرار داریم و هر چند سی و هشت سال از انقلاب میگذرد اما هنوز به صورت علمی شاخصهای این هنر را مورد مداقه قرار ندادهایم. قطعا سینما و تئاترِ ما نسبت به پیش از انقلاب تفاوت کرده قطعا انقلاب روی هنرهای تجسمی ادبیات ما تاثیر گذاشته است. همین ادبیات پایداری یا اشعار مذهبی یا حماسی یا جریان موسیقی کلاسیک، پاپ سنتی و غیره اما این هنوز به صورت خاص مورد توجه قرار نگرفته به عنوان مثال وقتی ما به ظاهرِ خودمان فکر میکنیم، میان دو سال قبل و حال خود تفاوت زیادی را احساس نمیکنیم. اما اگر با دو عکس قدیم و جدید خود این دو سال را مقایسه کنیم پی میبریم که مثال در موی سر یا چین و چروک صورت تغییراتی را مشاهده خواهیم کرد. و این، تغییرات دیروز و امروز ماست. برای هنر انقلاب لازم است با این دقت توسط محققین مورد بررسی قرار گیرد و اما نکته مهم تر این است که به نظرم اگر در سالهای ابتدایی انقلاب و جنگ، گفتمان انقلاب در میان مردم زیاد بود و ما تاثیر مستقیم و عیانتری در هنرمند و مخاطب شاهد آن بودیم. اما در سالهای کنونی این تاثیر در لایههای عمیقتر و نه با آن عیانی قبل در حال ادامه است.
برای تاثیرگذاری هنر، باید به زبان هنر دست یافت
آزاد در خصوص «جایگاه پژوهش و تحقیق در خلق یک اثر هنری» اظهار داشت: به نظر اینجانب جایگاه تحقیق و پژوهش از دو منظر اهمیت دارد اول ایجاد شناخت و معرفی هنر و ایجاد شناخت و اندیشه برای خلق اثر هنری. در تولید یک اثر هنری دو مکانیزم در انسان در حال فعالیت است بخشی که نیمکره چپ و درک عقلانی مغز و بخشی نیمکره راست که منشا درک احساسی و تصویری است و خلق هنر است. برای خلق هنر باید مفاهیم عقلانی به محسوسات تصویر تبدیل شود. و این بدین معنا است که مفهوم عقلانی که زاییده تحقیق و پژوهش است باید در قالب فرم زیباییشناسانه هنری که بخش خلاقانه است شکل بگیرد؛ پس تحقیق مانعی برای خلاقیت نیست بلکه تقویت زیربنایی هنر نیز میتواند باشد.
محمدرضا آزاد در آسیب شناسی شعارزدگی و مستقیم گویی در آثار هنر انقلاب گفت: هنر بیان هنری و زیبایی شناسانه است که با صور خیال در میآمیزد. هنر، بیان نیمکره راست مغز است که در قالب صور خیال تجلی مییابد. بیان مستقیمِ مفهوم، بیان نیمکره چپ مغز است و تجلی مفهومی و عقلانی دارد. برای تاثیرگذاری هنری باید به زبان هنر دست یافت. و این تنها با تبدیل و ترجمه و انتقالِ اندیشه و شناختِ با زبان هنر است که محقق می شود. برای این تبدیل و ترجمه هم باید اندیشه درست باشد، و هم روشهای خلق هنری متاسفانه گاه شاهد آن هستیم هنرمند با سفارشی روبهرو میشود که یا قرابتی با آن موضوع ندارد و یا زمینه هنری را نمیشناسد و اینجاست که به انتقال مستقیم و شعاریِ همان سفارش میپردازد. و البته در مواردی هم ضد آن تاثیر میگذارد.
وی افزود: در مباحث خلاقیت این گونه مطرح میشود که خلاقیت از تفکر واگرا و انگیزه درونی حاصل میشود. برای برون رفت از این مشکل یا میبایست موضوع دغدغه ذهنی شخص هنرمند باشد و یا اگر هم سفارشی را پذیرفته آن دغدغه را در خودش ایجاد نماید و البته اگر هم متخصص حرفهای کار باشد میتواند با شناخت دقیقی که از فرم دارد، موضوع را در قالب فرمهنری تاثیر گذار منتقل نماید.
انقلاب اسلامی همه اقشار را در هر جغرافیا و با هر زبان و فرهنگی در بر گرفته است
محمدرضا آزاد در پاسخ به اینکه «آیا هنر انقلاب در بازتاب کامل و صحیح از انقلاب و ارزشهای آن در قالب هنر انقلاب با پرداخت به همه اقوام، طوایف و فرهنگهای ایرانی موفق بوده است؟» گفت: انقلاب ما انقلاب مردمی بوده شاید انقلابهایی بودهاند که انقلاب صنعتی، روشنفکری، یا حتی مذهبی بوده است اما انقلاب اسلامی همه اقشار را در هر جغرافیا و با هر زبان فرهنگ را در بر گرفته است. حتی در جنگ همه با هم شانه به شانه در صحنه حاضر بودهاند. همین است که بازتاب هنر انقلابی را در همه زمینهها باید بینیم. جایگاه اقوام در هنرهایی مانند موسیقی شعر، و سینما و غیره. اما اگر بخواهم بدون تعارف پاسخ دهم باید بگویم این مهم به درستی شکل نگرفته. برای زبان ایرانی تنها زبان معیار است، ما در برنامهریزیهای شهری یا پرداختن به دغدغه ها مردمی کلیات را مد نظر قرار میدهیم اما باید بدانیم که قومیتها و زبانهای مختلف هستند که کلیت را تشکیل میدهند. به تعبیری باید جهانی فکر کرد و محلی عمل نمود تا محلی دیده شوی و جهانی تاثیر بگذاری. امروز خوزستانی بودن بخشی از فرهنگ انقلاب ما را پوشش میدهد مقاومت کردهای کردستان یا کرمانشاه بخشی از شخصیت هنر انقلابی است. و ما هم باید به این مقوله بهای زیادی بدهیم.
آزاد با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی بر اساس عدالت اجتماعی، برقراری صلح و اجرای درست اسلام ناب محمدی(ص) صورت گرفت درخصوص بررسی نیاز تزریق این مضامین به جامعه فعلی با توجه به مقتضیات روز در سبک زندگی مردمی گفت: ارزشهای انسانی است، اخلاق، ادیان، و زمینههای اجتماعی همه و همه هم در خدمت تعالی انسان هستند و دین مبین اسلام و ارزشهای انقلاب اسلامی نیز در این راستا شکل گرفتهاند.
وی ادامه داد: هنر هم در همه تاریخ از بدویترین شکل تا یونان، مصر و ایران باستان به دنبال انتقال همین مفاهیم هستند. هرگاه که هنر به این جایگاه و تاثیرگذار دست یافته ما تاثیر آن را در جامعه مشاهده کردهایم اما اینکه چقدر به این مهم دست یافتهایم جای تحقیق و ارزیابی و تأمل دارد.
محمدرضا آزاد در پاسخ به اینکه «چه آیندهای را برای هنر انقلاب متصور هستید و آیا چشم اندازی برای آن دارید؟» گفت: هنر انقلاب با فرازوفرودهایی رو به سوی آینده دارد و مسیر خود را نیز میپیماید. اما آنچه در این مسیر ایجاد خلل میکند آن است که در این مسیر آگاهانه و هدفمند عمل نمیشود اگر با برنامه و با استراتژی مشخص رو به سوی اهداف داشت در این صورت قطعا چشمانداز بهتری را میتوانستیم متصور شویم. اما در وضعیت کنونی این شرایط و به قولی بادها می باشد که سرنوشت را میسازد.
وی افزود: به نظر من همان گونه که هنر اسلامی توانسته جایگاه مهمی در هنر جهان برای خود ایجاد کند. قطعا هنر انقلاب، نگاه روحانی به هنر، رویکرد درونگرایی و ایثارگرانه، موقعیتهای انقلابیگری و جنگی هم این تاثیر را بر فرهنگهای دیگر گذاشته است. امروز سینمای جهان نسبت به سینمای انقلاب توجه دارد. اما به نظر این حقیر نمیتوانیم خود را در درجه موفقیت خوب بدانیم چون هنوز برای خودمان این مهم مشخص نشده است. انقلاب اسلامی ظرفیتهای زیادی را در زمینه تاریخی، اندیشه، و تکنیک ایجاد کرده است.
آزاد با اشاره به چند تن از هنرمندان شاخص انقلاب خاطرنشان کرد: قطعا انقلاب اسلامی نسل جدیدی از هنرمندان با شیوههای مختلف هنری را به جامعه ایران معرفی کرده است. در سینمای ایران نامهایی مانند مجید مجیدی با فیلم آواز گنجشک ها، حاتمیکیا با فیلم آژانس شیشه ایی، فرج الله سلحشور با فیلم مردان آنجلس و یوسف پیامبر، داود میرباقری با فیلم امام علی(ع) و خیلی از بزرگان که در این ذهن و مجال نمیگنجد، و یا در هنرهای تجسمی بزرگانی چون خسروجردی، چلیپا، پلنگی، در ادبیات سبزواری، امین پور و بسیاری از بزرگان دیگر که تاریخ هنر انقلاب را با تلاش بسیار خود رقم زدند.