
سرویس حاشیه نگاری_ مهدی چراغ زاده: دولت یازدهم در حالی سال ۹۲ شروع به کار کرد که به مردم وعدههای زیادی داده بود. ازجمله وعدههایی که به اهالی فرهنگ و هنر کشور داده شد، ایجاد فضای باز فرهنگی، رفع توقیف از فیلمها، مجوز برگزاری کنسرت و ... ود که هنرمندان زیادی به آنها دلخوش کردند و امید به تدبیرهای وزارت فرهنگ و ارشاد دولت یازدهم بستند.
این وعدهها همچنان در دیدارهای مختلف مسئولین دولت اعم از مسئولین فرهنگی و دیگر افراد دولتی مطرح میشد و انعکاس آن در رسانهها نیز بازتاب گستردهای به خود میگرفت، اما رفتهرفته و در ادامه کار که بسیاری از هنرمندان منتظر اقدامات عملی از سوی وزارت ارشاد بودند، این وعدهها محقق نشد یا آنگونه که هنرمندان انتظار داشتند انجام نشد.
این روند ادامه داشت و باگذشت ماهها از عمر دولت و محققنشدن بسیاری از وعدههای فرهنگی، کمکم هنرمندان از عملکرد دولت دلزده شده و در میان آنها این تصور ایجاد شد که دولت فرهنگ و هنر را فدای سیاست کرده و از آن بهعنوان ابزاری برای پیشبرد مقاصد سیاسیاش استفاده میکند و حتی برخی از هنرمندان خود را بازیچه سیاستهای دولتی قلمداد کردند و از عملکرد فرهنگی دولت ناامید شدند.
در ادامه کار و با روشنتر شدن فضای فرهنگی در دولت یازدهم بسیاری از هنرمندان طرفدار دولت تدبیر و امید در قبال اقدامات فرهنگی دولت موضعگیری کردند، که در این میان موضعگیری افرادی مانند رضا کیانیان و منیژه حکمت و اعلام کنارهگیری فریبرز عربنیا از سینما و تلویزیون بخاطر اقدامات فرهنگی دولت، بازخوردهای فراوانی در میان اهالی هنر و رسانههای کشور داشت.
این ناامیدی و موضعگیری هنرمندان از سیاستهای فرهنگی دولت روزبهروز بیشتر میشد و برای برونرفت از این چالش دولت تصمیم به تغییر در کابینه گرفت و سه وزیر ازجمله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در فاصله کمتر از هشت ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم تغییر کردند تا شاید این تغییر بتواند زخمهای فرهنگی و شکاف عمیق میان دولت و هنرمندان را چارهسازی کند. البته به اعتقاد برخی این تغییرات و خصوصاً تغییر وزیر فرهنگ برای جذب مجدد هنرمندان جهت حمایت از دولت در یارکشیهای انتخاباتیاش بود، اما به هر حال تغییر وزیر فرهنگ و رفتار او در قبال هنر و فرهنگ میتواند کمی اوضاع را بهبود بخشد.
سید رضا صالحی امیری نیز با وعدههای شیرین و امیدوارکنندهای روی کارآمد و با برخی تغییرات سعی کرد وزارت فرهنگ را در ماههای پایانی متحول کند، صالحی امیری در همین راستا محمدمهدی حیدریان را بهعنوان مشاور عالی خود برگزید و اکنون نیز برخی از سایتها و رسانهها شایعاتی مبنی بر رفع توقیف از برخی فیلمهای توقیفشده ازجمله «خانه دختر»، «خانه پدری» و «ارادتمند، نازنین، بهاره و تینا» این روزها مطرحشده است.
با توجه به گمانهزنیها در مورد رفع توقیف و برخی دیگر از اقدامات دولت این نکته به ذهن متبادر میشود که باز هم اهداف سیاسی انتخاباتی پشت این اقدامات وجود دارد. چرا که تغییر ناگهانی برخی وزرا ازجمله وزیر فرهنگ و حالا هم گمانههایی مبنی بر رفع توقیف برخی فیلمها و همچنین حمایت از کنسرتها و بیان شعارهایی مانند آزادی، آن هم تنها در فاصله تنها چند ماه مانده به انتخابات احتمالا هدفی جز به دست آوردن دل هنرمندان برای استفاده از آنها در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری ندارد و باز هم تصور استفاده ابزاری از فرهنگ و هنر را در اذهان تقویت میکند.