
کرونا که وارد زندگی ما شد سبک تازه ای از زندگی را به همه تحمیل کرد. از مراعات مسائل بهداشتی گرفته تا درس خواندن و مدرسه رفتن و کار کردن و خرید کردن و... . در کنار این مساله اما یا آغاز سال 9 ویروس تازه ای به زندگی مردم افتاده است که همزمان با ماه مبارک رمضان دارد آنها را به سوی شیوه جدیدی از زندگی سوق می دهد.
حالا که مساجد تعطیل هستند و جلسات قرآنی خانگی هم رونقی ندارد و امکان جمع شدن و افطاری دادن و خواندن دعای افتتاح دستهجمعی و برنامه های معنوی دیگر از مردم سلب شده است، دغدغه جدیدی هم برای همه پیدا شده و معنویت ماه مبارک را برای آنها کمرنگتر کرده است و آن وارد شدن در بازی بورس و بورسبازی است.
تقریبا با هر کس که برخورد می کنید روزی حداقل یک ساعت وقتشان را برای بورسبازی می گذارند و مابقی روز نیز دغدغه سودآوری و ترس از سقوط بورس و پایین آمدن ارزش سهام مثل خوره به جانشان افتاده است. مدام از خود و از دیگرانی که حالا کارشناس اقتصادی شده اند، می پرسند چه سهامی بخرند و کدام را بفروشند تا اندکی سود بیشتر نصیبشان شود. نع تنها سرمایه گذاران، که شرکت ها هم چنین اضطرابی را در این روزها تجربه می کنند. هر روز تحلیلی متفاوت و متناقض وارد می شود که بورس حباب است و کاذب است و واقعی است و درست است و... و همه این اضطراب ها در این روزهایی که مومنان باید شیطان را به گونه ای از خود برانند و در دنیای رمضان غرق شوند، ذهنیتی تازه برایشان خلق کرده است.
این درست است که سرمایه گذاری چیز خوبی است اما مکانیزم بورس، دمیدن روحیه سودجویی و دنیاطلبی به افراد است. گویی استحاله نرمی است که حتی افراد متدین را هم می بلعد.
شاید تفکر سرمایه داری با این مساله به راحتی کنار بیاید. اقتضای زندگی در دنیای مادی گرایی و سودجویی چنین رویکردی دارد. چرخ نظام سرمایه داری بر اضطراب و سود و زیان و معامله و حتی دروغ و خیانت بچرخد. رقابت آتشین و تند در بازار آزاد برای کسب سود، شرط مهم این زندگی است و معنویت و آرامش انسان هیچ اهمیتی ندارد. سرمایه داری هیچگاه درباره «هدف سرمایهگذاری» سخنی نمی گوید و به نیت ها و انگیزه ها کاری ندارد بلکه مهم آن است که در پایان روز چه میزان سود نصیبت شده است.
در حالی که عده ای بیشتر به فکر ندارهای روزهای کروناییاند، عدهای به فکر آن هستند که چه کار کنند تا سود بیشتری از دیروز نصیبشان شود. وقتی سودجویی به هر قیمتی ملکه ذهنش افراد شود، حاضر است از مال و جان و توان خویش انفاق و وقف کند و قرض الحسنه دهد؟
به نظر می رسد نظام اسلامی برای بورس باید تدبیری تازه بیندیشد. هرچند این انتظار از حوزه های علمیه می رود تا درباره چنین موضوعاتی تدبیر کنند اما در وضعیت فعلی، حوزه چنین موضوعاتی را به حال خود رها کرده است و پاسخی برای آن ندارد. پس اندیشه ورزان حوزه دین و اقتصاد و دغدغهمندان اقتصاد مقاومتی باید راهکاری برای بورس همراه با آرامش و دینداری بیابند. بورسی که تنها با نگاه سوداگرانه نباشد و در ضدیت با باطن دینداری جولان ندهد.