در سالهای گذشته در راستای سیاست کاهش جمعیت، از سیاستهای غیر مستقیمی نظیر بالا بردن سطح سواد و آموزش عمومی مردم، اعتلای موقعیت زنان از طریق تعمیم آموزش و افزایش، زمینه مشارکت آنان در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی و خانواده و یا ارتقای سطح آگاهی عمومی در جهت ارتقای سلامت مادر و کودک استفاده شده است...
بخش قابل توجهی از خانوادههایی که میل به بچهدار شدن و یا فرزند بیشتر ندارند، خانوادههایی هستند که مادر، شغل تماموقت اجتماعی دارد. در حالیکه او میتواند با اصلاح سبکزندگی و توجه به دستورات اسلامی و قناعت، زندگی آرامی را با همان درآمد همسرش رقم بزند تا در آینده، فرزندان سرمایه تمامنشدنی آنان شوند.
وضعیتشناسی مدارس ایران نمایانگر این مسئله است که بیشترین تمرکز و توجه به پرورش بُعد آگاهی فراگیران بوده است و مولفههای دیگر انسانشناختی چون گرایشات و رفتار در این بین مغفول مانده است.
انسان میتواند علاوه بر اینکه خوب فرزندداری، همسرداری و خانهداری کند، در فعالیتهای اجتماعی هم به پیشرفت برسد، اگر نیتمان خدایی باشد در هر کاری مسلما کمک خدا را میبینیم.
...ما برای آمدن بچهها به این دنیا تصمیمگیرنده هستیم. همانطور که شاید خیلی از ما به والدینمان گفتهایم که چرا ما را به دنیا آوردهاید؛ شما که شرایط خوبی نداشتید! پس برای اینکه این گله از سوی فرزند ما مطرح نشود تصمیم گرفتیم اول شرایط مناسب را برای او فراهم کنیم، بعد او را برای ورود به این دنیا فرا بخوانیم.
پنجره جمعیتی حدود سه دهه استمرار مییابد و پس از آن جمعیت در اصطلاح جمعیتشناسی به وضعیت سالخوردگی میرسد. باید قدر این فرصت طلایی را دانست و با برنامهریزی صحیح از آن استفاده کرد.
بنیاد شکلگیری برنامههای تنظیم خانواده از نوعی سلطهطلبی و برتریطلبی قدرتهای بزرگ جهانی آغاز و با گذشت زمان رنگ و لعاب کمکهای بشردوستانه و رفاهی و توسعهای به خود گرفته است.