سرویس پرونده: دکتر محمد میرزایی؛ عضو هیئت علمی و مدیرگروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران و رئیس انجمن جمعیتشناسی ایران است. تألیفات بسیاری در زمینۀ جمعیت و مسائل مرتبط دارد. دکتر میرزایی معتقد است که برای جلوگیری از کاهش جمعیت در سالهای آتی، باید جوانان را ترغیب به ازدواج کرده و با کاهش سن ازدواج زنان از 24 سال به 22 سال، باروری را بالای سطح جانشینی برسانیم. با او درباره تحولات جمعیتی ایران و علل و مسائل آن به گفتوگو نشستیم که درادامه میخوانید:
***
آقای دکتر به عنوان اولین سئوال، به عنوان یک جمعیتشناس، گزارشی از وضعیت کنونی جمعیت ایران ارائه دهید؟
من به عنوان یک جمعیتشناس که 40 سال است در این حوزه کار و تحصیل کردهام، معتقدم که باید در برنامهریزی و کارهایمان بیشتر روی زمان حال متمرکز باشیم. البته آیندهنگری خوب است ولی نباید خیلی اسیر گذشته و آینده باشیم، مسایلی که الان ما به آن مبتلا هستیم باید مورد توجه قرار گیرد. منتها باید در این برنامهها با نگاه به آینده حرکت کنیم. ببینید برنامهریزیهای توسعه اقتصادی-اجتماعی کشور که طرح میشود، پنج ساله است. چراکه افق پنجسال بیشتر را خیلی روشن نمیتوان دید. به همین لحاظ باید با یک افق زمانی موجهی به این مسایل جمعیتی نیز توجه کنیم.
هم اکنون جمعیت ایران به حدود 78 میلیون نفر رسیده است. از زمان برگزاری نخستین سرشماری کشور در سال 1335 تاکنون بهطور متوسط هر سال یک میلیون نفر بر جمعیت کشور افزوده شده و این روند با رشد سالانهی 1.3درصد جمعیت در سال 1391 همچنان ادامه داشته است.
طبق آمار سازمان ثبت احوال کشور در سال 1391 تعداد موالید بیش از یک میلیون و چهارصد هزار نفر و تعداد فوتشدگان کمتر از 400 هزار نفر بوده و بدین ترتیب، در این سال بیش از یک میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده شده است. این روندی است که لااقل تا پایان دهه 1390 کماکان ادامه داشته است و در آستانه ورود به قرن پانزدهم هجری شمسی جمعیت ایران به رقمی بیش از 85 میلیون نفر خواهد رسید.
بدین ترتیب، در حال حاضر از نقطهنظر تعداد و میزان رشد جمعیت، وضعیت مطلوب است. از نقطهنظر ساختار سنی جمعیت هم، کشور در مرحله فرصت طلایی جمعیتی و یا پنجرهی جمعیتی قرار گرفته و بیش از 70 درصد جمعیت در سنین فعالیت یعنی 15 تا 64 سالگی قرار گرفتهاند و این وضعیت تا چند دهه استمرار خواهد داشت. پنجره جمعیتی حدود سه دهه استمرار مییابد و پس از آن جمعیت در اصطلاح جمعیتشناسی به وضعیت سالخوردگی میرسد. باید قدر این فرصت طلایی را دانست و با برنامهریزی صحیح از آن استفاده کرد. بنابراین ما در مقطع فعلی در یک وضعیت جمعیتی امیدبخشی قرار داریم.
پس به اعتقاد شما چالشی که ما امروز در بحث جمعیت داریم، چیست؟
ببنید یک نکته دغدغهانگیز در مباحث جمعیتی این است که فرزندآوری و تمایل به فرزندآوری کاهش پیدا کرده و سطح زاد و ولد و باروری به زیر سطح جانشینی رسیده است که این میتواند یک معضل باشد. البته پیامد این معضل چیزی نیست که الان دامنگیر ما باشد ولی اگر در این زمینه چارهاندیشی نشود و ما باروری را از زیر سطح جانشینی بالا نیاوریم، در سی تا چهل سال آینده با مشکلاتی مواجه خواهیم شد. بنابراین در یک دید آیندهنگر، این تنها جنبهای است که از نظر جمعیتی باید نسبت به آن حساسیت نشان دهیم و آن را آسیبشناسی کنیم. باید برای این عدم تمایل به فرزندآوری کاری کنیم؛ چراکه در حال حاضر نُرم فرزندآوری به یک یا دو بچه رسیده که این خیلی کم است و اگر به دو تا سه بچه برسد، دیگر در آینده مشکلی نخواهیم داشت. پس آیندهنگری ایجاب میکند تلاش شود که معیار فرزندخواهی به بالای سطح جانشینی برسد تا در درازمدت مشکل رشد صفر یا منفی پیش نیاید.
این مشکل چگونه به وجود آمده است؟
تمایلات مربوط به فرزندخواهی به مجموعهی پیچیدهای از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مربوط میشود که میتوان عنوان تغییر در سبک زندگی و ذهنیت زوجین را به آن نسبت داد. واقعیت قضیه این است که در بستر توسعه اقتصادی و اجتماعی دو قرن اخیر، بهطور فزایندهای شانس و احتمال بقای نوزادان و اطفال افزایش یافته و تغییر در سبک زندگی نیز در کنار این موضوع به وجود آمده است و پیامد چنین تغییراتی این بوده که خانوادهها زادوولد خود را تقلیل دادهاند. در حال حاضر شواهد بیانگر آن است که معیار فرزندآوری به رقمی بین یک تا دو بچه تقلیل یافته و به همین لحاظ باروری به زیر سطح جانشینی رسیده است که در درازمدت مطلوب نیست. باید با زمینهسازیهای لازم و سنجیده، باروری به رقمی بالاتر از سطح جانشینی برسد. وی گفت: چنانچه بتوان معیار فرزندخواهی را از یک تا دو فرزند به دو تا سه فرزند ارتقاء داد، مشکل آینده و درازمدت جمعیّت کشور نیز حل خواهد شد.
شما چه راهکاری را برای ارتقای نرخ باروری پیشنهاد میدهید؟
اساسیترین راهکار برای نیل به چنین هدفی باید زمینهسازی برای ازدواج جوانان باشد. متاسفانه میانگین سن ازدواج در دو دههی اخیر رو به افزایش بوده و در حال حاضر برای مردان و زنان به ترتیب به حدود 28 و 24 سال رسیده است. چنانچه، سن ازدواج زنان دو سال کاهش یابد و از 24 سال به 22 سال برسد، میتوان امیدوار بود که باروری به بالای سطح جانشینی ارتقا یابد. البته همانطوری که گفته شد، در سطح خُرد تصمیم به فرزندآوری منوط به خواست زوجین است ولی در سطح کلان وظیفه جامعه، دولت و دستگاههای برنامهریزی این است که در تنظیم تعداد فرزندان به آنها کمک کنند و با زمینهسازیهای فرهنگی و تسهیل ازدواج جوانان تلاش شود باروری از ورطه باروری زیر سطح جانشینی خارج شود و به دو تا سه فرزند برای هر خانوده برسد.
در حال حاضر، کشور ما از نقطه نظر تعداد جمعیّت، میزان و رشد سالانه و ساختار سنی در وضعیت مطلوب و مناسبی قرار دارد و چالش اصلی، شتاب کاهش باروری در دو دهه اخیر بوده است. چنین شتابی منجر به رسیدن باروری به کمتر از سطح جانشینی؛ یعنی میزان باروری کل کمتر از 2.1 فرزند شده است که در این زمینه باید برنامهریزی و تسهیلات لازم بهکار گرفته شود. ببینید چالش کنونی جمعیت ایران جوانان 20 تا 35 ساله هستند که یک سوم جمعیت کشور را تشکیل میدهند و نیاز به شغل، مسکن و ازدواج دارند و باید سازمانها، مراکز برنامه ریزی و دولتمردان بهطور جدی این گروه خاص را مدنظر قرار دهند.