به گزارش حلقه وصل، خوشبختانه، پس از گذشت سالها، دستگاههای فرهنگی کشور، ضرورت بازخوانی واقعیتهای عصر پهلوی در آثار تصویری را دریافتند و امروز شاهد موجی از آثار نمایشی با مضمون آخرین حکومت شاهنشاهی ایران هستیم. به طوری که هم اکنون سریال «کیمیا» با همین رویکرد در حال پخش است و قسمتهای اخیر آن به روزهای انقلاب اسلامی اختصاص دارد. از چند روز دیگر نیز سریال «معمای شاه» به پخش خواهد رسید. سریال دیگری هم با عنوان «پروین» درباره روزهای انقلاب برای دهه فجر درحال تولید است. ضمن اینکه دو سریال کنونی شبکه نمایش خانگی، یعنی «شهرزاد» و «دندون طلا» نیز روایتهایی از دوران پهلوی کودتای 28 مرداد را دستمایه قرار دادهاند. اتفاق خوب این است که تولید و نمایش سریالهایی با این موضوع، به دهه فجر محدود نشده است.
چراکه در سرتاسر سال باید سریالها و آثاری در این زمینه به نمایش درآید. به نظر میرسد صداوسیما به خاطر جایگاه و رسالتی که برعهده دارد سعی کرده تا کم کاری غیرقابل پذیرش عرصه سینما در زمینه ترسیم انقلاب را جبران کند. هرچند، ادای دین به حماسه رهاییبخش و تاریخ ساز انقلاب اسلامی سال 57 و کار برای آن همواره ناکافی و پایانناپذیر است. آنچه صداوسیما برحسب وظیفه و تعهد در قبال انقلاب اسلامی انجام می دهد گرچه رو به ترقی و پیشرفت است، اما با توجه به شأن و عظمت این انقلاب، هنوز با نقطه مطلوب فاصله دارد.چه اینکه، تحولات بزرگ تاریخی، ازجمله انقلاب اسلامی ایران، منابع بینظیر و سرشار از موضوعات با ارزش و جذاب، برای تولید آثار هنری هستند و هنرمندان هر چقدر هم درباره این موضوعات، اثر هنری خلق کنند، باز هم پهنهای از حوادث و حماسههای نادر و ناگفته را پیش رو دارند. ای کاش به جای تولیدات خنثی و بیثمر، شاهد آثاری درباره تاریخ معاصر باشیم.
قصد این نوشتار، نقد و ارزیابی این آثار نیست، بلکه فقط به دلایل ضرورت توجه به بازگویی واقعیتهای منجر به انقلاب اسلامی در رسانهها میپردازیم.
بدیهیترین دلیل برای اهمیت نمایش تاریخ معاصر و بهویژه بازنمایی انقلاب، کمک به هویتیابی نسل جدید است. یک پژوهش ساده اجتماعی روشن میکند که آن بخش از جوانان و نوجوانهایی که نسبت به حقایق انقلاب اسلامی آگاهی بیشتری دارند، شخصیت و هویت استوارتری دارند. جای هیچ تردیدی نیست که افزایش علاقه و بینش نسل جدید و نسلهای آینده به انقلاب اسلامی، معنایی جز کاهش معضلات فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی و افزایش امنیت اجتماعی و فرهنگی و پیشرفت مادی و معنوی جامعه ندارد. پس، پرداختن به مفاسد و جنایات رژیم پهلوی و تبلیغ برای زیباییهای انقلاب، تنها یک کار سیاسی نیست، بلکه دقیقا کاری برای افزایش پویایی، امنیت و پیشرفت کشور است.
تا پیش از این، غالب فیلمها و سریالهایی که به مناسبت و با موضوع پیروزی انقلاب اسلامی ساخته و به نمایش درمیآمدند، روایتهایی توصیفی را درباره انقلاب عرضه میکردند. مثلا دراین سریالها به درستی گفته میشود که رژیم سلطنتی حاکم بر ایران ظالم و وطنفروش و وابسته و مستبد و جانی و... بود. اما نگاه تحلیلی و معرفت بخش درباره این مفاهیم در آثار نمایشی بسیار کمرنگ بوده است. درواقع اغلب سریالها، از پاسخگویی به چرایی و چگونگی انقلاب ، ناتوان و سترون بودهاند. سریالها و فیلمهایی که با موضوع انقلاب ساخته و به نمایش درمیآیند بیش از هرچیز باید پاسخگوی پرسشها، شبهات و تردیدهای بخشی از مردم و به خصوص جوانان نسبت به انقلاب اسلامی باشند. میتوان کار ساخت هریک از این سریالها را با یک «چرا» آغاز کرد. به طور مثال درسریال درحال پخش «کیمیا»، به حضور مستشاران آمریکایی و مزاحمت آنها برای مردم کشورمان، اشارهگذرایی شد. اما میشد در این زمینه و به خصوص مسئله «کاپیتولاسیون»، مانور بیشتری داد. به هر حال، یکی از عوامل شعلهور شدن آتش انقلاب اسلامی، نفوذ و رسوخ غربیها در ایران بود. نفوذ پررنگ اسرائیل در ایران دوران پهلوی دوم و آموزش آدمکشی و شکنجه به ساواکیها توسط رژیم صهیونیستی هم یکی دیگر از واقعیتهایی است که این سریال میتوانست در قالب شخصیت «شهرام کامفر» مطرح کند. متأسفانه نه تنها نسل جدید، بلکه بسیاری از کهنسالان و افرادی که تجربه زیست در دوران پهلوی را دارند هم از بسیاری از این واقعیتها بیخبر هستند.
یکی از موضوعاتی که در بسترسازی و ایجاد فرایند انقلاب اسلامی نقش مهم و غیرقابل انکاری داشت، بیعدالتی و فقر حاکم بر بیشتر مردم ایران در دوران ستمشاهی بود. اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران قبل از انقلاب از سادهترین امکانات زندگی محروم بودند و در مقابل، اشراف و سرمایهداران و نوکیسههای وابسته به رژیم، مواهب مادی گستردهای را در اختیار داشتند. بدون شک، بیعدالتی، پس از دینستیزی و فسادگستری و همچنین وابستگی به قدرتهای خارجی، عامل مهم دیگری در شکلگیری نهضت انقلاب علیه طاغوت بود. هم از این رو در جایجای گفتارها و نوشتارهای بزرگان این انقلاب، به ویژه رهبری آن تأکید بر عدالتخواهی و مبارزه با فقر و محرومیت دیده میشود. همچنان که در بیانیه سال 67 امام خمینی(ره) خطاب به هنرمندان، مبارزه با سرمایهداری و بیعدالتی یکی از ویژگیهای هنر مورد تأیید قرآن برشمرده شده است. اما متأسفانه در غالب سریالها و فیلمهایی که با موضوع انقلاب اسلامی در سیما ساخته و به نمایش درآمدهاند، این مهم، کمرنگ جلوه یافته است. باید منتظر ماند و دید که آیا در سریالهای انقلابی سیما در سال 94 آیا چنین مسئله مهمی به تصویر کشیده میشود یا خیر؟
فعالیتهای مذبوحانه گروهکها در دوران انقلاب هم یکی از واقعیتهایی است که فیلمها و سریالهای انقلابی نمیتوانند به سادگی از کنار آن عبور کنند. آثار نمایشی ما باید این واقعیت را برملا کنند که بسیاری از حزبها و سازمانهایی که مدعی حمایت از توده و خلق بودند و خود را مترقی معرفی میکردند، در دوران انقلاب، رودرروی توده و خلق انقلابی ایستادند. آنها حتی در بزنگاههایی چون 17 شهریور که رژیم پهلوی مردم عادی را به رگبار بست، حاضر نشدند از مردم شرکتکننده در این قیام حمایت کنند.
امید است، جریان سریالسازی برای انقلاب اسلامی تنها به این آثار محدود نشود. چراکه همان طور که اشاره شد، کار فرهنگی در زمینه انقلاب اسلامی یکی از نیازهای اصلی زمانه ماست. بدون تردید، آگاهی نسل جوان از وقایع و حقایق انقلاب، این نسل را در مقابل بسیاری از تهدیدهای فرهنگی و اخلاقی بیمه میکند.