به گزارش حلقه وصل، نزدیک به 14 قرن از عاشورای سال 61 هجری میگذرد؛ روزی که «آفتاب» بیغروب حقیقت و عدالت به «مصاف» ظلمات ظلم و فساد رفت و فروغ شور و معرفتش، از همان زمان تا همیشهها، در پهنه تاریخ، چشم حقیقتخواهان و عدالتجویان عالم را خیره کرد و تکاپوی چندقرنه شبپرستان نیز برای محجوب کردن جمال و جلالش نافرجام ماند؛ و ظلمت را چگونه یارای «مصاف» با «آفتاب» تواند بود؟
حسینبنعلی(علیهالسّلام) آفتاب است و بلکه رشکِ آفتاب؛ آفتابِ منظومه معرفت و شور و حماسه که حیاتی دوباره به اسلام و جبههی حق داد؛ انوار هدایتش، عاشقان را راه مینماید و حرارت مشعلهاش، قلوب مؤمنان را گرم میکند. اگر «آفتابِ چرخ، بندِ یک صفت» است (مثنوی مولوی)، امام حسین(علیهالسّلام) «خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین» است (محتشم کاشانی) که خورشید نیز در اندوه شهادت و فقدان او، عزادار و سیاهپوش شد؛ چنانکه شاعر عرب، عبدالمنعم فرطوسی در «ملحمة اهل البیت(علیهالسّلام)» خود گفت: «هاهنا الشّمس اثکلت بضحاها/ حین غشی القتام وجه ذکاء».
این «آفتاب»، نهتنها از آنِ شیعیان و مسلمانان، بلکه متعلق به همهی آزادگان و عدالتخواهان است و فداکاریش در راه احیای حق، تحسین و اعجاب غیرمسلمانان را نیز برانگیخته است. همچنانکه پولس سلامه، ملحمهسرای مسیحی لبنانی، خونِ حسینبنعلی(علیهالسّلام) را پرتو روشناییبخش شام ظلمانی میداند: «دمک السّمح یا حسین ضیاء/ فی الدّیاجیر یلهم الشعراء» و هموطنش، سعید العسیلی در «ملحمة کربلاء» تصریح میکند که پس از حسین (علیه السّلام)، آزادگان با سرافرازی جان به مرگ میسپارند و خود، مشعل هدایت خواهند شد: «سیکون للاحرار حرار رأساً شامخاً/ بعد الممات و للهدی مشعالاً».
«آفتاب در مصاف»، اثر مبسوطی است در شرح صفات این آفتاب و وصف مصاف او در بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی. این کتاب، با موضوع علل و ابعاد واقعهی عاشورا در 1040 صفحه، همهی گفتارها و مطالب معظّمٌله را از سال 1357 تا 1390 دربارهی وجود مقدّس امام حسین(علیهالسّلام) و تحلیل وقایع پیش و پس از عاشورا را به ترتیب تاریخی، در خود جای داده است و مرجع و منبع ارزشمندی برای استفادهی پژوهشگران، وعّاظ، مداحان و عموم مردم در تبیین علل، ابعاد، اهداف و نتایج قیام حسینی و پاسخ به شبهات این حوزه است.
گرچه در این اثر، بیانات رهبر معظّم انقلاب در یک بازه زمانی 33 ساله به ترتیب سیر تاریخی تدوین شده و طبعاً به دلیل افاضهی مطالب در شرایط و اقتضائات زمانی مختلف، ایشان ممکن است از زوایای متفاوتی به تحلیل حماسهی حسینی پرداخته باشند، اما نگاه محقّقانه و روح واحدی در محتوای کلّی کتاب مشهود است. همچنین عنوانگذاری محتوایی، چکیدهنویسی در حاشیهی کتاب، استخراج چارچوب بیانات و نمودار درختی محتوا به شیوهی نمایهی معکوس و ارائه نمایههای مختلف در پایان کتاب، از مهمترین قابلیّتهای این اثر است که دسترسی مخاطب به دیدگاههای ایشان در موضوعات جزئی مختلف را به آسانی میسّر میکند.
لوح فشردهای که به ضمیمه کتاب تهیّه شده، نیز با استفاده از روشهای جدید و مؤثر اطلاعرسانی مانند فهرست تفصیلی و موضوعی مطالب، نمایه لفظی، نمایهی آیات، نمایهی روایات، نمایه کلمات بزرگان، کتابنامه جامع و ارائه مستندات کتاب، امکان دسترسی بهتر و نظاممند مخاطب به مطالب کتاب را فراهم میآورد.
برخی از مهمترین موضوعات و مضامینی که در کلام رهبر معظّم انقلاب اسلامی در این کتاب بارها و بارها مورد اشاره، بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند، عبارتند از: محرّم، عاشورا، اربعین.
مباحث کلّی در باب معنا و مقام و برکات ماه محرّم، روز عاشورا و روز اربعین، بخش چشمگیری از مطالب این کتاب را به خود اختصاص داده است. تبیین معنای محرّم در منطق شیعی، مغتنم شمردن استفاده از فرصت محرّم به عنوان تدبیری الهی از سوی امام خمینی (رضوانالله تعالی علیه) و سپس مباحثی دربارهی واقعهی عاشورا و رمز ماندگاری آن، در عناوین متعدّدی بررسی شدهاند.
رهبر معظّم انقلاب در مواضع مختلف از عاشورا با تعابیری چون «غمانگیزترین و ماندگارترین حادثه تاریخ»، روز «حیات ابدی اسلام»، «تجلّیگاه تفکر انقلابی شورشگر شیعی»، «عظیمترین مصیبت تاریخ»، «عرصهی جهاد با دشمن درون و برون»، «رمز ماندگاری دین در طوفان حوادث»، «الگوی همیشگی تاریخ»، «واقعهای کوتاه با تأثیری شگرف»، «تجلّیگاه اقامهی عدل و سرکوب قدرتهای تاریخی» و... یاد کردهاند و بر ضرورت شناخت دقیق و ژرفکاوی این واقعهی خاص و استثنایی تأکید کردهاند.
عناوین متعدّدی از این اثر نیز به بررسی جایگاه خاص روز «اربعین» و بزرگداشت آن اختصاص دارد که معظّمٌله بارها به اهمیّت آن تأکید کرده و از آن به «امتداد عاشورا»، «آغاز و توسعهی پیام کربلا»، «اوّلین جوشش کربلا»، «پایهگذار یاد نهضت حسینی»، «آغاز دلربایی حسینی»، «تجلّیگاه ایستادگی و مقاومت در برابر استکبار» و... تعبیر کردهاند.
امام حسین(علیهالسّلام) قبل از عاشورا
گرچه نام امام حسین(علیهالسّلام) با عظیمترین و دردناکترین حادثهی تاریخ پیوند خورده و با شنیدن نام مقدسّش، همگان بیاختیار به یاد شهادت شورمندانهی ایشان در صحرای نینوا میافتند، اما نباید از فضایل و مواضع ایشان در مابقی دوران حیاتشان غفلت کرد؛ از مقامش در چشم پیامبر (صلوات الله علیه و آله) و از خصوصیّات، مواضع و عملکردهایشان در دوران امیرالمؤمنین و امام حسن (علیهماالسّلام). بخشی از مطالب کتاب به بررسی مواضع امام حسین(علیهالسّلام)در این دوران اختصاص دارد و پاسخ به برخی شبهات. مثلاً شبههی ناشیانهای که برخی بدون توجه به تفاوتهای دوران حسنین(علیهماالسّلام) مطرح کردهاند که «اگر امام حسین(علیهالسّلام) به جای امام حسن بود، صلح انجام نمیگرفت!»(ص 276-275)
زمینههای تاریخی عاشورا
شهادت فرزند پیامبر، نشانهی بازگشت جاهلیّت و عمق انحراف جامعه اسلامی آن روزگار است. بخشی از مطالب این کتاب به تشریح وضعیّت عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مسلمانان، قبل از واقعهی عاشورا از منظر رهبر انقلاب پرداخته است که به خوبی انگیزههای قیام امام حسین (علیهالسّلام) را توجیه و تبیین میکند. چرایی بازگشت به جاهلیّت در جامعهی صدر اسلام، شواهد تاریخی ارتجاع بعد از پیامبر(صلواتالله علیه و آله)، تهی شدن جامعه از ارزشها و مکارم اخلاقی و انسانی، جفا در حقّ امام حسن(علیهالسّلام)، کوتاهی خواص، لغزشها و سستی ایمان و... از جملهی مهمترین عواملی هستند که در این بخش با ارائهی مصادیق متعدّد مورد بررسی قرار گرفتهاند. در چنین شرایطی است که امام (علیهالسّلام)، مسئولیّت خطیر حفظ اسلام از دشمنان را بر عهده میگیرد و علیه انحطاط ویرانگر جامعه اسلامی قیام میکند.
درسها و عبرتهای عاشورا
بخش عمدهای از مطالب کتاب به تشریح پیامها، درسها و عبرتهای واقعهی عاشورا برای نسل امروز اختصاص یافته و با توجه به اینکه برخی بیانات معظّمٌله در اقتضائات زمانی و ناظر به حوادث سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خاصی ایراد شده، طبعاً در هر یک از آنها بر برخی از این درسها و عبرتها تأکید خاصّی شده است. درسها و عبرتهایی چون حرمت ذلّتپذیری، عزیزتر بودن اسلام از جان پیامبر (صلیالله علیه و آله) و امام حسین (علیهالسّلام)، نهراسیدن از غربت و مرگ و اسارت در راه حق، رابطهی ایمان و مقاومت، فدا شدن در راه اسلام و قرآن، پیروی از رهبر، فداکاری، اهتمام بر دشمنشناسی، ضرورت فداکاری برای ارزشهای برتر، بصیرت و تکلیفشناسی در مواقع حسّاس، جهاد با دشمن درون و برون، جمع تهذیب و سیاست، نقش خواص در دو جبههی حق و باطل، ارتباط سستی ایمان با لغزشها، ارتباط دنیاطلبی با بیبصیرتی و سقوط و... .
یکی از مهمترین درسها و عبرتهای عاشورا برای جامعهی امروز ما که در این کتاب از لسان رهبر معظّم انقلاب بیان شده، توجّه به پیوند جداییناپذیر «دین و سیاست» در اسلام است. به فرمودهی رهبر انقلاب، در زمان امام حسین(علیهالسّلام) دین از سیاست جدا شده و حاکمیّت و قدرت سیاسی اسلام مورد تهدید قرار گرفته بود، نه اعمال فردی مردم. بنابراین، نهضت ایشان در حقیقت، حرکت خونینی بر ضدّ جدایی دین از سیاست بود (نک: ص 186-183).
در بخشی از کتاب و در ذیل عنوان «اوّلین عبرت عاشورا» آمده است: «اوّلین عبرتی که در قضیهی عاشورا ما را به خود متوجّه می کند، این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر (صلوات الله علیه و آله)، جامعه اسلامی به آن حدّی رسید که کسی مثل امام حسین (علیهالسّلام)، ناچار شد برای نجات جامعه اسلامی، چنین فداکاریای بکند؟... باید ببینیم آن جامعهی اسلامی، چه آفتی پیدا کرد که کارش به یزید رسید؟ چه شد که بیست سال بعد از شهادت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)، در همان شهری که او حکومت می کرد، سرهای پسرانش را بر نیزه کردند و در آن شهر گرداندند؟!» (ص 305-303).
فلسفه و اهداف قیام
هدف امام حسین(علیهالسّلام) از قیامش چه بود؟ «حکومت» یا «شهادت»؟! یکی از بخشهای خواندنی کتاب «آفتاب در مصاف»، بهویژه برای پژوهشگران و اهل تحقیق، مباحث مربوط به اهداف قیام حسینی است که همواره و بهویژه در چند دههی اخیر، در میان علما محل بحث و مناقشه بوده است. رهبر معظّم انقلاب نیز در چندین مورد به این موضوع پرداختهاند. از جمله در جایی ضمن نقد این دو نظریه و بیان اشکالات آنها، نظریهی صحیح دربارهی هدف قیام حسینی را تبیین کردهاند (ص 383-378). همچنین در جای دیگری، ایشان از عاشورا به «پیوند تقدیر الهی با ایثار و عزم حسینی» یاد کردهاند (ص 365)؛ این نکته بهویژه از آن حیث حائز اهمیّت است که برخی از امویان – از جمله خودِ یزید- و وابستگان آنان، میکوشیدند تا با استنادات ناقص به آیات قرآن، واقعهی عاشورا را با اندیشههای انحرافی و از جمله قَدَریگری، توجیه کنند.
نتایج، آثار و دستاوردهای قیام
امام حسین(علیهالسّلام) علیه انحطاط و ارتجاع جامعه اسلامی قیام کرد و با شهادتش حیات ابدی اسلام را تضمین کرد. فقرات متعددی از عناوین مطالب کتاب به بررسی تأثیرات، نتایج و دستاوردهای تاریخی نهضت حسینی، از همان عاشورای 61 هجری تا روزگار معاصر اختصاص یافته است. این نتایج و دستاوردها البته با تحلیل اوضاع مسلمانان قبل و بعد از قیام عاشورا روشنتر میشود. از همین روی، در مطالب متعدّدی وضعیّت جامعهی شیعی و اسلامی پس از قیام عاشورا، با نگاهی به دورهی قبل از آن بررسی شده و نشان داده شده که چگونه این قیام و درسها و عبرتهای آن، در طول تاریخ، روشن کنندهی مرز میان حق و باطل، مرز میان «اسلام حقیقی و اسلام مجازی» و به تعبیر مقام معظّم رهبری «پرچم بیداری امّت مسلمان» شد (ص 215-214) و اوج این بیداری، در انقلاب شکوهمند اسلامی ملّت ایران ظهور و بروز یافت.
شرح تعابیر و کلمات معصومین (علیهمالسّلام)
علاوه بر استشهادات متعدّد قرآنی که در جایجای کتاب مشهود است، بخش مهمّی از مطالب کتاب به شرح خطبهها، نیایشها، ادعیه و تعابیر نورانی صادره از معصومین (علیهمالسّلام) و بهویژه شخصِ امام حسین (علیهالسّلام) اختصاص یافته است که رهبر معظّم انقلاب، به اقتضای کلام، برخی از زوایا و نکات آموزندهی معرفتی و اخلاقی این کلمات و تعابیر نورانی را بیان کردهاند. شرح فرازهایی از دعای شریف عرفه، زیارت عاشورا، زیارت اربعین، کلمات امام (علیهالسّلام) در برخی منازل در مسیر مکّه تا کربلا، دعاهای ایشان در روز عاشورا و... از آن جمله است. همچنین در این کتاب، مفاهیم و عبارات مشهوری چون «ثار الله»، «لا یوم کیومک یا اباعبدالله»، «کلّ یوم عاشورا و کلّ ارض کربلا» و... شرح و تفسیر شدهاند.
شهدای کربلا و فرهنگ شهادتطلبی
توضیح و تبیین مفهوم شهادت و فرهنگ شهادت طلبی، از دیگر از محورهای اصلی این کتاب است. در زندگی ارزشها و آرمانهایی وجود دارد که مقامشان از خود زندگی والاتر است و همهی متفکّران و مصلحان آزاده، بر ضرورت فداکاری در راه این ارزشها و آرمانهای برتر از حیات تأکید کردهاند. به همین سبب است که اولیاء الهی جان بر سر این ارزشها مینهند و در این راه، هراسی از مرگ ندارند و بلکه با آغوش باز به استقبال آن میروند؛ چون میدانند که به تعبیر صائب تبریزی «در این بساط بجز شربت شهادت نیست/ مِیای که تلخی مرگ از گلو تواند شست». امام حسین(علیهالسّلام) نیز بر مبنای همین منطقِ ضرورت فداکاری در راه ارزشهای برتر، خود و عزیزانش را فدای اسلام کرد، چون اسلام و قرآن و آرمانها عزیزتر از جان آنها بود (نک: ص 60، 81-79، 100). او به بهترین وجه ممکن، به شهادت معنا بخشید و فرهنگ شهادت طلبی و جان دادن در راه آرمانهای برتر را به بشریّت آموخت.
یکی از نکاتی که در چندین موضع مورد تأکید رهبر معظّم انقلاب قرار گرفته، موضوع ارزشگذاری شهادتهاست؛ اینکه شهادت در راه حق، بسته به افراد و شرایط، در برهههایی از زمان، فضیلت و آثار بیشتری دارد (مثلاً نک: ص 38، 69-68، 84، 274) و چون شهادت امام حسین(علیهالسّلام) در حسّاسترین و سرنوشتسازترین نقطهی تاریخ انجام گرفت، شهادت ایشان و یارانش با فضیلتترین شهادتهاست و هیچیک از شهدای عالم، چه قبل و چه بعد از ایشان، مقام شهدای کربلا را ندارند (نک: ص 83، 263). از همین روست که معظّمٌله از امام حسین(علیهالسّلام) و اصحابش، به بزرگترین شهدا و «سادات شهیدان تاریخ» تعبیر کردهاند(ص 92، 644).
عاشورا؛ انقلاب اسلامی و دفاع مقدّس
بخش معتنابهی از مطالب کتاب «آفتاب در مصاف» به پیوند عاشورا و انقلاب اسلامی، تحلیل تأثیرات قیام حسینی بر انقلاب اسلامی و تبیین هویّت مشترک و شباهتهای انقلاب اسلامی با عاشورا و تفاوتهای زمان ما با دوران امام حسین(علیهالسّلام) اختصاص یافته است. بررسی این موضوع که چگونه از سویی انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدّس، متأثّر و مُلهم از عاشورا و تداوم آن بود و از سوی دیگر، چگونه وقوع این انقلاب، خود فرصتی جدید برای عاشورایی شدن و تحلیل درست درسها و عبرتهای عاشورا و تبیین معارف و فلسفه صحیح قیام حسینی فراهم کرده است.
به تعبیر رهبر معظّم انقلاب، عاشورا «امّالمعارف و پایهی اصلی انقلاب اسلامی» است (ص 285) و انقلاب در «ادامه سلسلهی تاریخی عاشورا» ظهور کرده است (ص 218). «روح استقامت حسینی در استقامت خمینی» دمیده شده (ص 516-514) و تلاشِ امروزِ دشمنان نظام اسلامی، برای از میان بردن هیئات مذهبی و مجالس حسینی دقیقاً به همین نکته برمیگردد. در بسیاری از مطالب کتاب و به اقتضای بحث، ضمن تأکید بر زمانشناسی و شناخت نیاز زمان، درسها و عبرتهای متعدّد عاشورا برای ملّت ایران احصاء و تشریح شده است.
عاشورا و بصیرت خواص
یکی از مهمترین درسها و عبرتهای عاشورا که در این کتاب مورد تأکید رهبر معظّم انقلاب قرار گرفته، بررسی و تحلیل نقش خواص در دو جبههی حق و باطل و نقش کوتاهی خواص در خلق فجایع تاریخ اسلام از جمله فاجعهی عاشورا است و البته در مواردی تطبیق آن با شواهدی از تاریخ معاصر. در این گفتارها تبیین میشود که چگونه بیبصیرتی و دلسپردگی خواص به مطامع دنیوی، باعث لغزش آنان و زمینهساز به مسلخ رفتن حسینبنعلیها در تاریخ شده است (مثلاً نک: ص 135، 311، 467، 508-496، 654-653).
بایستههای هیئت، روضه، مرثیه و وعظ
«آفتاب در مصاف»، مرجع و منبع ارزشمندی برای استفادهی وعّاظ، مداحان، ذاکران و روضهخوانان، هیئتداران و عموم عزاداران حسینی است؛ از آن جهت که در این اثر، بارها و از زوایای گوناگون بایستههای هیئت و مجلس عزای امام حسین(علیهالسّلام) از زبان رهبر معظّم انقلاب بیان شده است. در جایجای این کتاب، ایشان ضمن تأکید بر لزوم پیرایهزدایی نامعقول از حادثه عاشورا و مقابله با تحریفات و خرافات، و نیز همدوشی و توأمانی دو عنصر فکر و عاطفه در اندیشهی شیعی و قیام حسینی، توصیههایی به هریک از اصناف حاضر در مجالس و هیئات حسینی ارائه کردهاند.
برخی از خواندنیهای مطالب این بخش عبارتند از: فلسفهی عزاداری، منزلت عزاداران و پرچمداران حسینی، تبیین معنای روضهخوانی و ذکر مصیبت، راز گریستن بر امام حسین(علیهالسّلام)، مقصود از زیارت بامعرفت، ضرورت بیان ابعاد نهضت حسینی و معارف و احکام در مجالس عزاداری، توصیههای متعدّد به مدّاحان و ذاکران، لزوم پرداختن به مسائل روز در مجالس عزاداری، فنّ تبلیغ، نهاد منبر و مسئولیّتهای جدید آن، ضرورت تبیین عاشورا با شیوههای متنوّع و برتر، بایستههای منبر و مدّاحی، توسّل و گوهر محبت اهل بیت(علیهمالسّلام) و... . همچنین در یکی از مطالب این کتاب، معظّمٌله قمهزنی علنی را با ارائهی دلایلی باعث وهن شیعه در انظار جهانیان برشمرده و نظر و فتوای صریح خود را در باب این مسئله بیان کردهاند (ص 353-352).
موضوعات دیگر
علاوه بر عناوین یاد شده، در این کتاب به موضوعات متنوّع دیگری نیز پرداخته شده است که هر یک میتواند عنوان مستقلی برای بحث و بررسی باشد: فضایل و مکارم امام حسین(علیهالسّلام)، نقش حضرت زینب(سلامالله علیها) و امام سجّاد(علیهالسّلام) و ائمه دیگر در نشر پیام عاشورا، تأثیرات عاشورا در عصر حاضر، اخلاق و عرفان در عاشورا، فرهنگ عاشورا و مسائل روز، توأمانی حماسه و منطق و عاطفه در قیام عاشورا، عوامل ماندگاری قیام عاشورا، عاشورا و حکومت اسلامی، عاشورا و فریضهی امر به معروف و نهی از منکر، عاشورا و استکبارستیزی، عاشورا و ارزشهای انسانی و... .