
سرویس حاشیه نگاری _ مرتضی اسماعیلدوست: آلبوم موسیقی «ماه و ماهی» با صدای حجتالله اشرفزاده چندی پیش از سوی واحد موسیقی حوزه هنری وارد بازار شد و نفسی تازه از صدای خوانندهای جوان به عرصه شنیدن رسید که پیغام دوستی دارد و شوق رهایی.
آلبومی شامل 9 آهنگ که بخشی از دغدغههای نسل نو در باب موسیقی سنتی ایران را بازگو میکند. آوایی برآمده از جانی مشتاق که گره در زلف سالها دلدادگی مردمان این سرزمین دارد و از چهارگاه موسیقی، سفری را به ماهور و شور و نوایی جانسوز رسانده است تا هر گوشه از این دل سودازده را از خنکای نسیم اشعاری بهاری به دشت پُرتغزل و دلبرانه موسیقی ایرانی رساند. حجمی از احساس که در بستر نگاه جوانی خوشفکر چون حجتالله اشرفزاده به بار نشست تا ماه و ماهی را در مناجاتنامه صدا به هم پیوند دهد.
انتشار تکآهنگ شورانگیز «ماه و ماهی» در فضای مجازی که تبلور وصال قلب ماهی در برکه کاشی احساس به چشم ماه بلندبالای تمناست، آشتی دوستداران صدایی اصیل را گشایش ساخت تا مخزنالاسرار نگاه را به فیروزه تماشا دعوت کند. وسعت صدای خواننده و اشرافی که بر کلام دارد و حجم تنالیته صدا موجب تسلط خواننده به اثر شده است، چنان که میتوان جنون و رندی و عاشقی را به شور نهان نهاد دلی مشتاق هدایت کرد. موسیقی، تمنای دل است و پژواک اندیشه؛ آنسان که با کلام و آهنگ و صدایی دانا و آشنا همراه باشد اگرنه انحطاط روح میشود و نافی اخلاق خواهد بود و از این رو باروری اندیشه در موسیقی از تاملات ارسطو تا موسیقی مدرن برپا بوده و تلاش برای نشاندن هنری متعالی در جان شنونده مسالهای قابل توجه است.
موسیقی سنتی ایران ریشه در متن زیستن مردمان دیار پاکی داشته و با وجود نفوذ انواع سبکهای وارداتی هنوز هم میتوان در متن و گوشه دلی آشنا با هویتی اصیل آن را جست. کلامی زیبنده و تنظیمی همراستا با موسیقی راهی مناسب برای پرورش ابعاد درونی صوت در منظری تاثیرپذیر نزد مخاطب خواهد بود و موسیقی «ماه و ماهی» همچون کاور مینیاتوری خود به دنبال بازتاب ظریفی از سبک موسیقی سنتی ایرانی با ریشههای درآمیخته از موسیقی الکترونیکی بوده که در کلام، کارکردهایی اجتماعی مییابد و در فرم به بازآفرینی چند سبک میرسد.
موسیقی فیوژن حرکتی نوآورانه محسوب شده که هنر ترکیب رنگهای صدایی با سازهایی سنتی و مدرن در این اثر است که در این قالب شنیداری، تنوعی در ساختار، فضا و سازبندیها صورت گرفته است تا نتیجهای در تلفیق رویای دیروز با جلوه امروز نزد مخاطب به دست آید. ایده ابتدایی موسیقی فیوژن در دهه 60 میلادی با تلفیق عناصری از موسیقی فانک و راک با سبک موسیقی جَز پدید آمد تا اینکه در دهه 70 تولید آلبومهایی از مایلز دیویس، جیمی هندریکس و جیمز براون به تثبیت موسیقی تلفیقی منجر شد.
زبان پیچیده موسیقی نیاز به وجود ابتکاراتی در رسیدن به شوق شنیدن و ثبت دانایی برای مخاطبان دارد و در این مسیر حتی میتوان با رعایت زیباییشناسی صدا و کلامی تاملبرانگیز در راستای تغییر ذائقه مخاطب در توجه به موسیقی سالم حرکت کرد. انتقال بار معنایی و لطایف احساسگرایانه در آلبوم «ماه و ماهی» با رنگ و بوی اشعاری فیروزهای، صورتبخش فضای نیلگونی شده و این مساله در میان انبوهی از آثار بیهویت این روزهای موسیقی ارزشمند است، هر چند همسانی ملودیها در این آلبوم گاه موجب حسی تکراری در مخاطب میشود.
در اولین آهنگ از این آلبوم که پیشاهنگ نگاه اثر در تعلق خاطر شنونده است به «ماه و ماهی» میرسیم که شرحی بر شیدایی کلام و شوریدگی احوال است. دومین آهنگ با نام «مادر» و با آغازی چون «دلم شکست»، اشاره به پریشانی آدمی در روزگار نامراد دارد که بوی آغوش مادر، وصله دور دلتنگیهایش میشود. علیرضا بدیع که تمام شعرهای این آلبوم را سروده و در کارنامه شاعرانگیهایش، اثری معنوی در مدح آلیاسین و برای حضرت عباس(ع) دارد، در جهان واژههای «ماه و ماهی» زخمی به جان هویدا زده و شوری به چنگ دل میسازد، آن سان که در آهنگ «عشق آمد» همراه با ساختار منسجم موسیقی، فضایی غریبانه برای مخاطب بازسازی میشود. در آهنگ «کوچهباغهای نیشابور» شاعر و خواننده نیشابوری اثر، ما را به باغ اقاقیای شعرهای شفیعیکدکنی میبرند که به ماندگاری لحظهها نوشته بود:
»آوازهای سرخ تو را باز
ترجیعوار
زمزمه کردند
نامت هنوز ورد زبانهاست«
البته رنگ و بوی بهاری اثر و توجه به نام نیشابور در کلیت اثر حضور دارد، چنانکه در آهنگ نخستین «ماه و ماهی» نیز «از نفس پاک و صبح نیشابور» یاد میشود اما با وجود بهاری بودن شاکله آلبوم، بوی پاییز هم از حزن صدای خواننده و هم از دلتنگی درونی اشعار به گوش میرسد و این لحن غمگنانه در آثاری چون «پاییز» و «دلتنگ» رنگی برجستهتر مییابد. آهنگ «پاییز»، صدای خزان را در دل عاشق بهاری هشدار میدهد و بر این منوال نیز آهنگها گاه ما را به پنجره روشنایی میبرند و گاه از سکوت لحظهها سرشارمان میسازند و با وجودی که تقدیر، نقشی برجسته در تابلوی زیستن دارد اما باز هم حکایت عاشق بودن پاییز باقی است. آهنگ «دلتنگ» تلاشی برای شدن است؛ تقابل آدمی با تقدیر که حکایتی از جدال بید و باد دارد.
در صدای اشرفزاده، غمی نهفته که درد غربت را در اندرونی دل نمایان میکند و همچنان حدیث آرزومندی را هم پابرجا باقی میگذارد تا شاید ماهی بیقرار حوضچه زندگی روزی به آغوش ماه ماندگاری درآید. حجتالله اشرف زاده که از پدری آموزگار قرآن برخاسته و در مکتب استادی چون مشکاتیان، مشق صدا را آموخته است، پس از ارائه آلبوم موفق «شرح پریشانی»، در اثر جدیدش به دنبال تجربهای نزدیکتر به جهان موسیقی مدرن بوده که ثمرهای ارزنده از آن حاصل شده است، هر چند به دلیل سازبندیهای محدود و عدم وجود فضاهایی متنوع نمیتواند به نهایت مسیر موفقیت در این آلبوم دست یابد. در این اثر، بازه صدایی خواننده و رنگ و بوی جانبخش اشعار، کلیتی مطلوب برای گوش سپاری نزد مخاطب ساخته است.
آنگاه که میتوان از تقابل و گاه همکیشی بهارانهها با حضرت پاییز، تفکری اثربخش را به نظاره نشست. «ماه و ماهی» گاه شوری بلندبالا مییابد و گاه به آرامی در پیاده روهای برگریزان پاییزی گام مینهد و این مسیر را میتوان در آهنگ «یاد و یار» به جان یافت. افکتهایی چون طپش قلب در آهنگ «مادر» تلاشهای دیگری از سوی آرش و امیر بیات آهنگساز و تنظیمکننده اثر بوده که آهنگ «ماه و ماهی2» را در تنظیمی مجدد در این آلبوم ارائه داده و آهنگ بیکلام «عشق آمد» را در انتهای اثر به ثمر نشاندهاند.
آلبوم «ماه و ماهی» تلاشی است در راستای انسان شدن، دریچهای برای رسیدن به مناجات صبوری که در دل اصوات و در میان شور نغمهها جای گرفته و گاه عشق را میجوید و گاه دلتنگ همچون روزهای پاییزی است؛ در مرزی که بهار را شسته و غم را همپیمان نهاد آدمی میسازد و البته هنوز برگی از امید برای فرارسیدن بهاری دوباره در سینه دارد.